مصطفی داننده در عصر ایران نوشت: «در رباط کریم به من گفتند یک نفر بیکار هم وجود ندارد و حتی ظرفیت مهاجرپذیری هم دارند. البته در واژه مهاجرت هم باید بازنگری شود. در پاکدشت هم گفتند یک نفر بیکار نداریم.»
سخنان بالا متعلق به عضو شورای شهر رباط کریم یا پاکدشت نیست، این جملات را رئیس جمهور رئیسی گفته است. در نگاه اول فکر کردم که جمله بد تنظیم شده و رئیسی آرزو کرده است که در این دو شهر حاشیهای تهران، بیکار نداشته باشیم اما وقتی رسانههای مختلف این جملات را پوشش دادند، فهمیدم که رییس دولت چنین حرفی زده است.
این که این اطلاعات را چه کسی به رئیس جمهور گفته معلوم نیست و آنگونه که از شواهد پیداست رئیسی هم از شخص خبر دهنده آمار و منبع نخواسته و همان نقل خبر را پذیرفته و علنی کرده است.
عقل و آمار بیکاری در سراسر کشور نشان میدهد که این دو شهر حداقل یک بیکار را دارند. وضعیت اقتصادی کشور نشان میدهد که ممکن است بسیاری از آنها که کار هم داشتند، الان که این یادداشت را میخوانید بیکار شده باشند. مگر اینکه دولت مثل شخصی که از او پرسیده بودند چه کارهای؟ گفته بود خیابانها را میگردم که بیکار نباشم، خیابان گردی را هم شغل حساب کند!
البته ممکن است این آمار مطابق این تعریف رسمی که "هر متقاضی کاری که حداقل دو ساعت در هفته در قبال دستمزد کار داشته باشد شاغل به حساب می آید"، به رییس جمهور ارائه شده است.
مشتاق هستم تا آمار این خبر را بشنوم و دولت و سخنگوی آن در مورد این دستاورد بینظیر توضیح دهند و اگر امکان آن وجود داشته باشد این سیاست را در سراسر کشور اجرایی کنند.
بعید نیست چندی دیگر گفته شود که رئیس یک دولت از ما خواست تا روش ریشه کن کردن بیکاری در رباط کریم و پاکدشت را به آنها بگوییم تا در کشور پر از بیکارشان آن را عملیاتی کنند.
البته همانگونه که میدانید از نگاه دولتمردان، ایران امروز در آرامترین حالت خود در تمام ساحتهای زندگی قرار دارد.
واقعیت اما چیز دیگری است. اقتصادی که در آن دلار به 37 هزار تومان رسیده است و ناظران اقتصادی و سیاسی، هشدار دلار 40 هزار تومانی را میدهند. سکه به چنان جایگاهی رسیده است که نمیشود گفت بالای چشمش ابروست!
در سیاست خارجی هم چینی که مدام پُزش را میدادیم و کمکم در حال تبدیل شدن به یک خط قرمز دیگر بود، تو زرد از آب درآمد و محکم عربستان سعودی را در آغوش گرفت و حتی علیه ایران هم موضع گرفت.
مسائل اجتماعی و سیاسی هم که دیگر احتیاج به هیچ نوشتاری ندارد که از آفتاب روشنتر است.
وضعیت دارو در کشور به خوبی بیانگر تدبیر دولت رئیسی در اداره کشور است. برجام هم که به لطف سرمای اروپا دوباره یخ زد و معلوم نیست چه بلایی سر آن خواهد آمد.
شاید به جرات بتوان گفت در طول عمر جمهوری اسلامی، دولت سیزدهم ضعیفترین است و میتوان به آن لقب دولت ضعیف را داد. دولتی که سعی میکند در حرف شرایط کشور را آرمانی نشان دهد اما مردم با چشمان خود شرایط زندگی را میبینند و احتیاج به هیچ توضیح اضافهای نیست.