خبرآنلاین: در سال ۲۰۲۲، جهان بیش از هر زمان دیگری از زمان پایان جنگ سرد به جنگ قدرت های بزرگ نزدیک شد و در آستانه سال ۲۰۲۳ احتمال می رود ۵ مکان آغازگر جنگ جهانی سوم باشد.
روسیه تهاجم تمام عیار به اوکراین را آغاز کرد، حمله ای که تقریباً بلافاصله به ترکیبی از تحریم ها و حمایت نظامی مستقیم از کیف منجر شد. در اوایل بهار، ایالات متحده و متحدانش سیاست هایی را دنبال می کردند که منجر به کشته شدن سربازان روسی، نابودی تجهیزات نظامی روسیه و تخریب طولانی مدت اقتصاد روسیه می شد. جنگ تأثیر موج مانند بر صحنه جهانی داشته است و به طور چشمگیری خطر اختلافاتی را که برای چندین دهه بی سر و صدا در حال کاهش بوده افزایش داده است.
این پنج منطقه بیشترین خطر را برای بروز جنگ جهانی سوم دارند:
اوکراین
به نظر می رسد نگرانی از اینکه روسیه ممکن است از سلاح های هسته ای در اوکراین استفاده کند، از تابستان کاهش یافته است، زیرا جنگ به بن بست ویرانگر رسیده است. با این حال، تشدید تنش همچنان یک نگرانی است. ناتوانی روسیه در پیشرفت ممکن است ثبات دولت پوتین را به خطر بیندازد و مسکو را به فکر تشدید خطرناک تنش سوق دهد. نگرانی در مورد توانایی اوکراین برای ادامه جنگ در درازمدت ممکن است کیف را وادار کند تا اقدامات مخاطره آمیز خود را برای شکستن بن بست انجام دهد.
گسترش جنگ به ناتو بعید اما ممکن است. استفاده روسیه از تسلیحات هسته ای غیرقابل تصور است اما اصلا غیرممکن نیست.
دولت بایدن و متحدانش در اروپا مراقبت فوق‌العاده‌ای با خطرات تشدید تنش به خرج داده‌اند، اما واشنگتن همه کارت‌ها را در دست ندارد و ممکن است کی ف یا مسکو مایل به پذیرش خطر یک درگیری گسترده‌تر شوند، درگیری که می‌تواند به جنگ جهانی سوم.
دولت بایدن و متحدانش در اروپا مراقبت فوق‌العاده‌ای با خطرات تشدید تنش به خرج داده‌اند، اما واشنگتن همه کارت‌ها را در دست ندارد و ممکن است کیف یا مسکو مایل به پذیرش خطر یک درگیری گسترده‌تر شوند، درگیری که می‌تواند به جنگ جهانی سوم ختم شود.
تایوان
نگرانی در مورد جنگ قریب الوقوع بین تایوان و چین در ماه‌های گذشته تا حد زیادی به دلیل تجربه فاجعه‌بار کوویدـ ۱۹ در چین کمی کاهش یافته است. با این حال، تنش ها در تنگه تایوان همچنان قابل توجه است. تمایل دولت بایدن برای لفاظی پرخطر در مورد دفاع از تایوان نشان می دهد که واشنگتن نگران چشم انداز حمله چین است. در عین حال، این اظهارات (و شیرین کاری های نابخردانه مانند سفر نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان به تایپه) خطر تشدید تنش چین را به همراه دارد.
خوشبختانه، دلایل خوبی وجود دارد که باور کنیم هشدار جنگ خواهیم داشت. همانطور که در امتداد مرز اوکراین بود، آمادگی چین برای درگیری برای همه افراد ذینفع به وضوح قابل مشاهده است. با این حال، تقریباً هر درگیری قابل تصوری، از جمله ایالات متحده و به احتمال زیاد ژاپن، به پایان می رسد و بنابراین یک جنگ قدرت بزرگ را تشکیل می دهد.
یونان ـ ترکیه
در تمام بحث احیای ناتو در پاسخ به تهاجم روسیه به اوکراین، یک بحران مهم در بخش جنوبی در حال تشدید است. در طول سال گذشته تنش‌ها بین یونان و ترکیه به طور قابل‌توجهی افزایش یافته است که عمدتاً به دلیل چرخش سیاست خارجی ترکیه و آسیب‌پذیری داخلی رژیم اردوغان بوده است.اختلافات بین آتن و آنکارا بر سر اکتشاف انرژی در دریای اژه منجر به تنش کنونی شده است، اگرچه اختلافات ارضی زیربنای این بحث برای چندین دهه وجود داشته است.
در حالی که بعید به نظر می رسد که یک متحد ناتو آشکارا به یکی دیگر از متحدان ناتو حمله کند، درگیری های گذشته علیرغم تعهداتشان در اتحاد، دو کشور را تا آستانه جنگ (و گاهی کمی فراتر از آن) رسانده است. هرگونه درگیری بین ترکیه و یونان بلافاصله ناتو را درگیر خواهد کرد و تقریباً به طور قطع به درجاتی از مداخله فرصت طلبانه روسیه منجر خواهد شد.
شبه جزیره کره
طی چند ماه گذشته تنش‌ها بین سئول و پیونگ‌یانگ به‌طور پیوسته افزایش یافته است و تحریکات کره شمالی واکنش‌های تند را از سوی کره جنوبی به دنبال داشته است. به نظر می رسد تکاپو بین دو دولت ناشی از بی حوصلگی است. بی صبری در شمال که جهان هنوز با وجود سلاح های هسته ای باشکوهش از جدی گرفتن آن امتناع می ورزد، و بی تابی در جنوب که ملتی با اهمیت بالا زیر بار برادران ناتوان و واپس گرای خود قرار دارد.
این تنش ها جدید نیستند، اما از نظر تاریخی توسط جنگ سرد و نظم بین المللی لیبرال پس از جنگ سرد محدود شده اند. اولی ناپدید شده و دومی در حال فروپاشی است، تا جایی که ممکن است پیونگ یانگ احساس کند یک لحظه فرصت دارد و سئول ممکن است برای تحمل بداخلاقی های همسایه خود تلاش کند. اگر جنگ آغاز شود، به سرعت می تواند مخرب تر از جنگ روسیه و اوکراین شود، و سلاح های متعارف و هسته ای تلفات وحشتناکی را برای هر دو طرف به دنبال خواهند داشت.
چین و هند
درگیری پراکنده بین چین و هند در بام جهان ادامه دارد. اگرچه خطرات واقعی کنترل بر تکه های کوچک قلمرو در مناطق کوهستانی تقریباً غیرقابل سکونت همچنان مبهم است، نه چین و نه هند از درگیری عقب نشینی نکرده اند. در حالی که مبارزه تاکنون کاملاً محدود باقی مانده است، میل به دفاع از حیثیت ملی به سرعت می تواند حتی برای عاقل ترین و عاقل ترین رهبران نیز مخرب شود.
اینکه آیا مودی و شی جین‌پینگ با چنین توصیفی مطابقت دارند یا نه، سوالی برای روز دیگری است، اما دولت‌های تحت رهبری آنها نتوانسته‌اند راهی برای حل مناقشه بیابند. ممکن است در نقطه‌ای، هندی‌ها یا چینی‌ها وسوسه شوند که مشکل را از طریق تشدید تنش حل کنند، گامی که می‌تواند طبق برنامه عمل کند، یا می‌تواند در را به روی درگیری بسیار بزرگ‌تر و مخرب‌تر باز کند.
دعا کنید جنگ جهانی سوم هرگز اتفاق نیفتد
بعید است که هر یک از این اختلافات به یک درگیری جهانی تبدیل شود، اگرچه جنگ اوکراین در حال حاضر جنبه هایی از جنگ قدرت های بزرگ را دارد. تهاجم روسیه به اوکراین نشان داده که با وجود بهترین تلاش‌های جامعه بین‌الملل، هنوز جنگ‌های بزرگی ممکن است رخ دهد. حفظ صلح مستلزم سیاستمداری دقیق است. مدیریت تشدید تنش در طول جنگ به مهارت فوق العاده ای نیاز دارد.
ما می‌توانیم امیدوار باشیم که رهبران قدرت‌های بزرگ جهان در سال آینده با ذخایر عظیم سلاح‌هایی که در اختیار دارند با احتیاط عمل کنند.