رویداد ۲۴: دبیر کل جمعیت فدائیان اسلام میگوید: اینکه طرف چاقو بکشد و خیابانها را ببندد و جلوی ماشینها را بگیرد و بین مردم رعب و وحشت ایجاد کند، مصداق ترور است و جوابش اعدام است.
محمدمهدی عبدخدایی، دبیر کل جمعیت فدائیان اسلام درباره احکام اعدام که این روزها اجرا میشود، میگوید: اینکه طرف چاقو بکشد و خیابانها را ببندد و جلوی ماشینها را بگیرد و بین مردم رعب و وحشت ایجاد کند، مصداق ترور است و جوابش اعدام است. یعنی هر کسی که به حریم افراد ورود کند و در شهر فضای ناامنی به وجود بیاورد، مصداق بارز محاربه است و اسلام برای محاربه حکم اعدام در نظر دارد.
بخش هایی از گفت و گوی عبدخدایی را در ادامه می خوانید:
اگر کسی در حضور خیابانی فقط به شعار و اعتراض بسنده کرده باشد، اعدامش نمیتواند کار صحیحی باشد. شنیدم که یکی از اعدامیها با بستن خیابان ستارخان مردم را وحشت زده کرده است که البته این هم باید به دقت کافی و تیزبینی بررسی شود و بعد حکم اعدام را صادر کرد.
ما که قاضی نیستیم، اما حتما برای قاضی پرونده محاربه ثابت شده که حکم به اعدام داده است.
نقل است سه نفر بودند که پدر یکی وکیل، پدر یکی دیگر قاضی و پدر سومی پاسبان بود. فرزند وکیل گفت، پدرم در مجلس است و قانون مینویسد و تکالیف معینی برای مردم تعیین میکنند. پسر قاضی گفت پدر من حکم میکند و فرزند پاسبان هم گفت همه چیز دست پدر من است و گزارشی مینویسد که بر اساس پدر همه را در میآورند. این داستان ریشه در واقعیت دارد که باید در حقیقت مشخص میکند چه گزارشی به دست قضات میرسد که بر اساس حکم میدهند. درباره اعدامهای اخیر هم باید دید، به قاضی چه گزارشی دادهاند که راضی به صدور حکم شدید اعدام شده است.
باید دید، حکم چقدر منصفانه است. به نظر من با کسی که شب چهارشنبهسوری بمب دستساز میزند هم باید برخوردی جدی شود. چرا که اگر خانم حاملهای از صدای انفجار بترسد و کودکی مریض به دنیا بیاورد، کسی که بمب دستساز انداخته، مرتکب جنایتی بزرگ شده است.
واژه ترور در انقلاب کبیر فرانسه به وجود آمد که آنجا اگر قتل مسبوق به سابقه باشد، حکمش اعدام بود. به هرحال ایجاد وحشت امری مذموم است. یک زمانی در تهران چند نفر عربدهکشی میکردند و مردم را اذیت میکردند.
اگر کسی با هدف اعتراض صدایش را بلند کند و حالا شعار هم بدهد، نمیتوان برخورد شدیدی با او داشت. اما ایجاد رعب و وحشت بحثش جدا است. به همین دلیل دستگاه قضایی حتما پرونده همه اعدامیها را با صراحت به اطلاع عموم برساند تا شک و شبههها برطرف شوند. چون اگر مردم ذهنیت داشته باشند که اعدامهایی فلهای و بدون دلیل خاصی صورت میگیرد، اصلا خوب نیست و بیاعتمادی را بسیار پررنگ خواهد کرد.
پ