تسنیم نوشت: اگر شومنبازی حمید فرخنژاد و امثال او پس از دریافت قسط کارش برای نهادهای جمهوری اسلامی خیلی شرمآور است، ادای گاندی درآوردن و اخراج را برای اعتراض فاکتور کردن هم برای مدرسی که پیشتر نامهی قطع همکاری او صادر شده نیز چیزی جز فرصتطلبی نیست.
محسن برهانی استاد آزمایشی دانشگاه تهران اخیراً در توئیتی از اخراج خودش از دانشگاه تهران خبر داده و تلاش کرده است علت دستور اخراج خود را انتقادهایش به احکام صادره از سوی دستگاه قضا برای محاربه عنوان کند.
آقای محسن برهانی استاد آزمایشی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران چند وقت پیش در توئیتی درباره قطع همکاری دانشگاه تهران با خودش سخن گفته است. تصویر اولیهای که او میسازد آن است که پس از برخی نقطهنظرات انتقادی درباره محاکمههای اخیر دستور اخراجش از دانشگاه صادر شده است.
برهانی اخیراً انتقاداتی به موضوع محارب دانستن برخی محکومان وارد کرده و البته پاسخهایی نیز از برخی حقوقدانان شنیده بود؛ اینکه حکم اعدام برخی محکومان به واسطه حضور او در اغتشاشات اخیر درست بود یا خیر، و اینکه آیا جرم آنها مصداق حکم محاربه است یا نیست، یک مسئله حقوقی است و به صورت طبیعی میتواند با مباحثه حقوقدانان مواجه شود امّا انتقاد و اعتراض، ساحتی است که بیش و پیش از هرچیز نیازمند صداقت و پرهیز از ریاکاری است.
خبرنگار تسنیم پس از پرس و جو از برخی مسئولان در این باره مطلع شد که اساساً مسائل مربوط به آقای برهانی به پیش از اتفاقات اخیر بازمیگردد؛ در نامهای به تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۱، یعنی حدود ۴۰ روز قبل از اجرای حکم محسن شکاری، هیات اجرایی جذب اعضای هیات علمی دانشگاه تهران به نامه شماره ۱۷۹۳۸۲ مورخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ (یعنی ۵۰ روز قبل از اجرای حکم محسن شکاری) به معاونت آموزشی دانشگاه تهران پاسخ داده است که با ادامه عضویت ایشان (محسن برهانی) در هیات علمی دانشگاه تهران مخالفت شد.
در حقیقت عضویت ایشان در هیئت علمی دانشگاه تهران آزمایشی بوده و با درخواست وی برای رسمی شدن بهدلیل نیاوردن نصاب و امتیاز لازم موافقت نشده است. همچنین ماجرای مخالفت با هیئت علمی شدن آقای برهانی و بررسی رزومه وی به خیلی پیشتر این ایام و سال ۹۷ برمیگردد اما در شهریورماه امسال نهایی شده است.
به هر حال، میتوان معترض بود و حتی در مقام اپوزیسیون یک نظم سیاسی نیز عمل کرد، امّا غش در اعتماد و فریب دادن مردم، حتی فریب معترضین، نه تنها امر اخلاقی نیست، بلکه ریاکارانه و فرصتطلبانه محسوب میشود. اگر شومنبازی حمید فرخنژاد و امثال او پس از دریافت قسط کارش برای نهادهای جمهوری اسلامی خیلی شرمآور است، ادای گاندی درآوردن و اخراج را برای اعتراض فاکتور کردن هم برای مدرسی که پیشتر نامهی قطع همکاری او صادر شده نیز چیزی جز فرصتطلبی نیست.
پ