خبرآنلاین: برگزاری نخستین نشست سران چین و کشورهای عرب در عربستان سعودی، گام بلند دیگر چین برای تعمیق مناسبات تجاری و سیاسی در منطقه ای از جهان است که سالها کانون تنش های بین المللی و مرکز توجه ایالات متحده بوده است.
عربستان سعودی در ۹ دسامبر( ۱۸ آذر ) میزبان نخستین نشست سران چین و کشورهای عرب خواهد بود. گفته می شود قرار است در این نشست ده ها توافقنامه و تفاهمنامه با چندین کشور عربی در زمینه انرژی، امنیت، سرمایه گذاری امضا شود.شی جین پینگ همچنین روز ۷ دسامبر وارد ریاض می شود. پیش از این نیز سه نشست در قالب فوروم همکاری های کشورهای عرب و چین با شرکت مقامات عالی رتبه وزارت خارجه چین و ۲۱ کشور عربی برگزار شده بود. عادل الجبیر در اوایل ماه جاری در مورد این سفر گفت که تقویت روابط تجاری و امنیت منطقه از اولویت های این سفر خواهد بود. سفر شی به عربستان در حالی انجام می شود که روابط ریاض با واشنگتن بر سر مساله حقوق بشر، منابع انرژی و همچنین حمله روسیه به اوکراین رو به تیرگی گذاشته است.
به همین ترتیب، عربستان سعودی و امارات در برابر فشارهای آمریکا برای انتخاب یکی از طرفین روسیه و چین یا غرب در مورد جنگ اوکراین مقاومت کرده اند. همچنین جو بایدن از تصمیم اوپک پلاس در ماه اکتبر برای کاهش تولید نفت به میزان روزانه دو میلیون بشکه علی رغم مخالفت ایالات متحده خشمگین است و همین مساله روابط این دو کشور را به تیرگی کشانده است. به نحوی که به دنبال این تصمیم مقامات آمریکایی از بایدن خواستند تا در روابط خود با عربستان بازنگری و فروش تسلیحات به ریاض را متوقف کند.
روابط تجاری چین و عربستان از زمان برقراری روابط آنها در سال ۱۹۹۰ مدام در حال عمیق تر شدن است. چین سال گذشته مشتری ۲۷ درصد از صادرات نفت عربستان بود. در پایان سال ۲۰۲۱، تجارت دوجانبه این دو کشور سالانه بالغ بر ۸۷.۳۱ میلیارد دلار بود. برخی کارشناسان معتقدند که چین می خواهد جایگزین ایالات متحده آمریکا در غرب آسیا، به ویژه در عربستان سعودی و امارات شود. در همین زمینه شی جین پینگ در ماه آوریل گذشته در طی تماسی تلفنی با محمد بن سلمان گفت که تعمیق روابط با ریاض را در اولویت قرار می دهد و خواهان همکاری سطح بالا در زمینه انرژی، تجارت و صنایع با فناوری پیشرفته است.
در تصویری بزرگتر، چین در دوران ریاست جمهوری شی جین پینگ از سال ۲۰۱۳ سیاست خارجی جسورانه تری را در تعقیب منافع جهانی پکن برگزیده است و در این جاه طلبی بین المللی که مصادف با کاهش نقش و اعتبار ایالات متحده در مناطق جهانی و تشدید رقابت های پکن و واشنگتن بوده، منطقه غرب آسیا و جهان عرب جایگاه تازه ای را در منظومه سیاست خارجی چین دست و پا می کند. نه تنها کشورهای این منطقه نقش بسزایی در جذب کالاهای چینی دارد بلکه استعداد و اشتیاق بالایی را برای جلب سرمایه گذاری های زیر ساختی چین در مسیر اتصال غرب و شرق نشان داده است. صریحتر از قبل اما همچنان محتاطانه به گسترش نفوذ خود در مناطق دوردست به ویژه مناطقی که خطوط برخورد با منافع ایالات متحده در آن پررنگ است، می نگرد. قرار گرفتن جمهوری اسلامی ایران در این منطقه، توأم با رقابت های انعطاف ناپذیر آن با عربستان سعودی، ترکیه و اسرائیل، حساسیت نقش آفرینی چین را مضاعف می سازد. از یک طرف، ایران شریکی ارزشمند برای محدود کردن قدرت و نفوذ ایالات متحده در اوراسیاست اما از طرف دیگر، نزدیک شدن به تهران، چین را در معرض انتقام جویی ایالات متحده و متحدان منطقه ای آن قرار می دهد و حتی ممکن است کشورهای عرب این منطقه که در رقابت با ایران به سر می برند را از پکن دورتر کند. بنابراین، اهتمام چین به تقویت روابط خود با کشورهای عربی نه تنها میتواند نشانه ای از تلاش این قدرت نوظهور برای آرام کردن کشورهای عربی نسبت به بی میلی و اکراه ایالات متحده به حمایت از این کشورها در برابر تهدیدات مفروض آنها باشد بلکه تلاشی است به منظور اطمینان بخشیدن درباره ثبات منابع انرژی در جهان عرب و گذرگاه های تجاری آن.
خبر عقد قرارداد ۲۷ ساله شرکت چینی سینوپک با قطر برای بهره برداری از میادین شمالی، حکایت از اراده پکن برای رفع نگرانی های خود از بحران های انرژی است که جنگ اوکراین نزدیک بودن آنها را عیان کرد. براساس این قرارداد چهار میلیون تن گاز مایع در سال طی ۲۷ سال به شرکت چینی سینوپک فروخته میشود و می تواند خیال چین را از نوسان های ژئوپولیتیکی آینده و موثر بر امنیت انرژی، آسوده کند. در میان کشورهای عربی، چین تا کنون با چهار کشور الجزایر، مصر، عربستان سعودی و امارات، قرارداد مشارکت جامع استراتژیک امضا کرده و با شش کشور عراق، اردن، کویت، مراکش، عمان و قطر نیز قرارداد مشارکت استراتژیک منعقد کرده است. ایران در بین کشورهای غیرعربی است که با چین در وضعیت مشارکت جامع استراتژیک قرار دارد و ترکیه کشور غیرعربی است که قرارداد مشارکت استراتژیک با چین دارد.
این کارنامه نشان دهنده اهمیت فزاینده این منطقه از جهان برای چین است. این کشور در بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۲، حدود ۱۲۶ میلیارد دلار در زمینه انرژی در منطقه خلیج فارس، غرب آسیا و شمال آفریقا سرمایه گذاری کرده است. البته همکاری های چین با کشورهای این منطقه محدود به تعاملات اقتصادی و انرژی نیست. بر اساس گزارش ها، چین تجهیزات حساس موشکی را قبلاً به عربستان سعودی و به هدف حمایت از تولید داخلی آن ارسال کرده است. در سال ۲۰۱۹، مصر میزبان ناوگان چین به منظور مقابله با دزدی دریایی بود. بعلاوه، بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۱ چین نزدیک به ۳۰۷ میلیارد دلار تسلیحات به دوازده کشور خاورمیانه و شمال آفریقا فروخته است.
بعد از آغاز انقلاب های عربی در سال ۲۰۱۱، برای نخستین بار چین از حق وتوی خود در شورای امنیت سازمان ملل برای متوقف کردن طرح های ایالات متحده و سایر دولت های غربی علیه کشورهای این منطقه استفاده کرد. ۱۱ با از ۱۶ باری که چین از حق وتو استفاده کرده، مربوط به سوریه بوده است. چین از سالها قبل با نظر به اهمیتی که برای این منطقه قائل است، حتی از تلاش برای نفو فرهنگی نیز خودداری نکرده است. تاسیس ۲۲ مرکز آموزش فلسفه کنفسیوسی در دوازده کشور این منطقه، برگزاری نمایشگاه های اکسپو با همکاری کشورهای عرب و راه اندازی شبکه های تلویزیونی به زبان عربی بخشی از این تلاش هاست.
برگزاری نخستین نشست سران چین و کشورهای عرب در عربستان سعودی، گام بلند دیگر چین برای تعمیق مناسبات تجاری و سیاسی در منطقه ای از جهان است که سالها کانون تنش های بین المللی و مرکز توجه ایالات متحده بوده است. ابتکاری که چین را به منزله یک ابرقدرت چشم ناپوشیدنی ترسیم می کند و احتمالاً خط بطلانی است بر شکل گیری خلاء ژئوپولیتیکی پس از عقب نشینی تدریجی آمریکا از این منطقه کلیدی در جهان.