امیر اقتناعی، عضو حزب کارگزاران سازندگی ایران در یادداشتی با عنوان «کو گوش شنوا » نوشت: روز گذشته، سید ابراهیم رئیسی نیز در جلسه هیات دولت -بالاخره و تا حدی- از صدور گزارههای شعارگونه نسبت به وقایع اخیر عقب نشست و اعلام کرد: «دولت برای شنیدن حرف معترض و مخالف، گوش شنوا دارد».
آنچه در ماههای اخیر -و پیشتر نیز در مقاطعی از سالهای ۹۶ و ۹۸- در قالب اعتراضات مدنی و بعضاً درگیریهای خیابانی شاهد بوده و هستیم، در واقع واکنشهای ناشی از بیاثر پنداشتن گفتوگو از سوی مردمی بود که حرفهایشان را بارها، بهصورت روزانه و به اشکال و با ابزارهای مختلف گفته بودند، اما کسی نشنید.
نگاهی که گفتوگو را فقط برای گفتوگو میخواهد و کماکان بر این باور است که میشود با این روش، بخش قابل توجهی از هیجانات جامعه را تخلیه کرد و در مقابل، یکسری شعار و وعده را جایگزین هیجانات تخلیه شده کرد.
بهجای تاکید بر راهبرد «گفتوگو» -بهمعنای صِرف سخن گفتن- تمرکز خود را بر راهبرد جدیدی تحت عنوان «گفتوشنود» –به معنای شنیدن نقدها و جامه عمل پوشاندن به انتظارات- معطوف دارید.
رئیسجمهور لازم است در مقام پاسخ برآید که در طول دو ماه گذشته چه اقدام عملیای در راستای رفع این احساس سوء (دیده و شنیده نشدن) در معترضان انجام داده است؟
زیادهخواهی خواهد بود انتظار اعتماد از سوی جامعه به دولتی که رئیسش نه تنها وضعیت معاش، اشتغال، مسکن و حتی اینترنت را بهبود نبخشید، بلکه بهعکس؛ آن هنگام که تورم گریبانگیر جامعه شده بود، بهنام جراحی اقتصادی، همان سفرههای کوچک مردم را نیز خالیتر کرد.
عجیبتر آنکه با مسدودسازی اینترنت، هم مابقی کسبوکارها را از رونق انداخت و هم دایره سرگرمی بخش وسیعی از مردم که به همین اندک دلخوش بودند را محدود و محدودتر کرد.
بله جناب رئیسی؛ بپذیرید که نمیشود پیوسته دایره رفاه و انتخاب مردم را تنگتر کرد و در ازای آن نه چیزی به مردم داد و نه چشمانداز واقعی و روشنی ترسیم کرد، ولی پیوسته از «ایران قوی» سخن راند.