فرهیختگان: حل مشکلات اقتصادی که این روزها گوی اولویت را از دیگر مشکلات کشور ربوده، نیازمند این است که دولت درباره ایده عملی خود با مردم سخن بگوید نه اینکه صرفا گفتوگویی طراحی شود و ضمن آن علل شرایط اقتصادی فعلی بازخوانی شود.
مردم در شرایطی این روزها را سپری میکنند که گفتن علل شرایط فعلی، هیچکدام از مشکلات را حل نکرده و مردم هم خواهان شنیدن این علل نیستند. مردم بیشتر خواهان درکی ملموس از اقدامات و برنامه دولتمردان هستند.
مساله جدی افکار عمومی این روزها چیست؟
افکار عمومی شاهد است که این روزها، بازار ارز به سرعت تغییر نرخ میدهد، تا جاییکه بهای دلار در بازار توافقی به کانال 37 هزار تومان نزدیک و دلار بازار آزاد نیز راهی کانال 41 هزار تومان شده است؛ اما آنچه در این میان باعث شده تا فشار مضاعفی به معیشت و قدرت خرید مردم وارد شود، مبنای قیمت کالاهای مصرفی مردم براساس دلار 40 هزار تومانی است، درحالیکه مسئولان اقتصادی دولت از جمله وزیر اقتصاد و رئیسکل بانک مرکزی مدام از غیرواقعی بودن این نرخ صحبت کرده و آن را بهرسمیت نمیشناسند. غافل از اینکه در کف بازار، اوضاع به گونه دیگری بوده و قیمت موبایل و خودرو، به تبعیت از نرخ ارز دستخوش تغییر میشود.
به مردم اطمینان دهید دولت ایده دارد
شاید بتوان یکی از اصلیترین مأموریتهای دولت در شرایط حساس و پرالتهاب این روزهای جامعه را بازگشت آرامش و ثبات به افکار عمومی حداقل در فضای حاکم بر روح، روان و باورهایشان دانست. یکی از شاهکلیدهای بازگشت این آرامش هم بدون شک، احیای اعتماد عمومی نسبت به نهاد دولت و تصمیمات و اظهارنظرهای اعضای آن است.
در کل زمانی میتوان درمورد همه این مسائل و راهحلهای مد نظر دولتمردان برای هریک از آنها با خیالی آسوده اظهارنظر کرد و نسبت به نتیجهبخش بودنشان امیدوار بود که جامعه اطمینان پیدا کند دولت سیزدهم، درمجموع دارای ایده مرکزی منسجمی است که یک به یک اقدامات و تصمیمات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دولتمردان، در سایه آن ایده مرکزی منسجم برنامهریزی و اجرا میشود.
دولت اشتباهات خود را بپذیرد
در این خصوص وزیر کشور دیروز در گفتوگو با ایلنا گفته: «ما یک موضوعی تحت عنوان خانه احزاب داریم، همه احزاب در آن خانه حضور دارند که به طور طبیعی وجود دارد و مرتب تشکیل جلسه میدهند و گفتوگوها بین احزاب صورت میگیرد.»
«اینکه گفته میشود گفتوگو؛ گفتوگو برقرار بوده است، گروههای مختلف اجتماعی و سیاسی بحثهایشان را میکردند. ولی معهذا اگر بتوانیم هرچه بیشتر آن را توسعه دهیم و سازمانیافتهتر رفتار کنیم بهتر است، این ماجرا ربطی به گفتوگو نداشته.»
این سخنان وحیدی خصوصا آنجایی که تاکید میکند این موضوع و هرآنچه که اتفاق افتاد ارتباطی با گفتوگو نداشت، آنچه که اتفاق افتاد، حاصل طراحی دشمن بود و بابت اینکه ایجاد ناامنی و بیثباتی در کشور کند، نشان از آن دارد که دولت عملا کوتاهی خود در برخی موارد ازجمله ایده نداشتن برای گفتوگویی پویا یا اینکه گفتوگوها عملا به سطح تکرار رسیده است را قبول ندارد.
بیش از یکسال از شروع بهکار دولت میگذرد درحالیکه گفتوگوها در همان سطح معمول و رایج باقی مانده و صرفا حاوی کلمات «امیددهنده» است. درحالیکه اگر گفتوگوی دولت با مردم، حول گفتمان و ایده دولت نباشد عملا گفتوگو محسوب نمیشود بلکه صحبتی معمول و رایج و در درازمدت فرسایشی خواهد بود. البته پذیرش این خطا در سپری شدن سال دوم دولت، شاید بتواند بخشی از خطا را جبران کند اما آنچه در سخنان وزیر کشور دیده میشود یعنی بر در همان پاشنه میچرخد.