همهی ما این جملهی معروف را شنیدهایم که گذشتهها گذشته است و شاید بارها هم آن را بهزبان آورده باشیم اما برای خیلی از ما، گذشته نهتنها جایی نرفته بلکه هر روز همراهمان است. بسیاری از ما هر روز را با مرور خاطرات و اتفاقهای ناگوار گذشته سپری میکنیم، بارها خودمان را سرزنش میکنیم، شرمنده میشویم، خجالت میکشیم، در خودمان میشکنیم و… اما تا کی میتوانیم این روند را ادامه دهیم؟ زندگی حال و آیندهمان چه میشود؟ با این همه افکار منفی چگونه میتوانیم آینده را بسازیم؟ راهحل مشکل بسیاری از ما فقط در یک جمله خلاصه میشود: «باید گذشته را فراموش کنیم.» کار بهظاهر سادهای است اما عملکردن به آن و فراموش کردن گذشته آنقدرها هم آسان نیست.
در مطلب زیر به شما میگوییم که راه فراموش کردن گذشته چیست و چگونه میتوانید با گذشتهتان خداحافظی کنید و روزهای باارزشتان را با فکر کردن به آن هدر ندهید. با «چطور» همراه باشید.
۱. طرز فکرتان را عوض کنید
اگر ذهنتان دائما روی چیزهای منفی تمرکز کند که در گذشته اتفاق افتاده است، آنگاه زندگیتان در جهت منفی پیش خواهد رفت. زندگی شما در جهت افکار غالبتان حرکت میکند، بنابراین هر چیزی که ذهنتان را روی آن متمرکز کنید، زندگی و احساساتتان نیز همان را دنبال خواهد کرد.
یکی از راههای فراموش کردن گذشته این است که بهجای تمرکز روی چیزهای منفی که در گذشته اتفاق افتاده است و فکر کردن به همهی دلشکستگیها، تمام چیزهایی که ازدست دادهاید و موقعیتهای خجالتآوری که به آنها افتخار نمیکنید، شروعبه بازیابی افکار منفیتان کنید و سعی کنید مثبت فکر کنید و افکار منفیتان را با افکار مثبتی مانند این جایگزین کنید: «من میخواهم عالی باشم، من بسیار باهوش هستم، گذشتهی من برای همیشه رفته است، چیزهای فوقالعادهای پیش روی من قرار دارند، هیچ مانعی بر سر راه من نخواهد بود، من موفق خواهم شد، اجازه نمیدهم گذشتهام مرا محدود کند و مانع موفقیتم شود.»
اگر هر روز صبح با فکرکردن به جملات الهام بخش از خواب بیدار شوید و آنها را محکم و بلند تکرار کنید، همهی آنها به واقعیت تبدیل خواهند شد. شما خیلی زود متوجه میشوید که دیگر هیچکس نمیتواند از گذشتهتان علیه شما استفاده کند، چون برای همیشه آن را رها کردهاید.
۲. برخی از دوستانتان را کنار بگذارید
گاهی اوقات با افرادی دوست هستید که از اعماق وجودتان میدانید هیچ کار مثبتی در زندگیتان انجام نمیدهند، بهجز آنکه شما را در زندگی عقب میاندازند. اگر احساس کردید یک رابطهی دوستی باعث بهتعویقافتادن اهدافتان در زندگی میشود، هیچ ایرادی ندارد که آن رابطه را قطع کنید. دوستان منفی هیچ جایی در زندگی شما ندارند؛ چون شما قصد دارید روی چیزهای مثبت تمرکز کنید، پس آنها را کنار بگذارید. شما باید خودتان را متمایز و جدا کنید تا بتوانید در جایی باشید که آرزو دارید. شما باید از دوستانی که همیشه کارهای اشتباه گذشتهتان را بهیاد شما میآورند، فاصله بگیرید.
وقتی میگوییم خودتان را متمایز و جدا کنید، منظورمان این است که به آنچه در اطرافتان میگذرد، هیچ توجهی نکنید و روی خود و دیدگاهتان تمرکز کنید. در این وضعیت چون با خودتان خلوت میکنید، ممکن است بهشدت احساس تنهایی کنید اما این هزینهای است که باید بپردازید تا بتوانید در جایی باشید که آرزو دارید.
۳. برای خودتان هدف تعیین کنید
یکی از مهمترین راههایی که در فراموش کردن گذشته به شما کمک میکند، تعیین اهداف برای آینده است. شما باید این واقعیت را بپذیرید که دنیا به آخر نرسیده است و شما ظرفیتهای زیادی برای دستیابی به چیزهای بزرگتر در زندگیتان دارید. خودتان را درحالانجام کارهای مهم و قابلتوجه در آینده، رفتن به دانشگاه، بهدستآوردن شغل دلخواه، شروع کسب و کار جدید، پیداکردن نیمه گمشده تان و… تصور کنید. برای خودتان اهداف بلندمدت و کوتاهمدت تعیین کنید، برای هر کدام به خودتان مهلت مشخصی بدهید و روند پیشرفتتان را دنبال کنید.
۴. یاد بگیرید که ببخشید
یکی از چیزهایی که شما را از نظر عاطفی و روحی نابود میکند، روح نابخشایشگر است. در دل داشتن کینهی یک نفر، مانند آن است که شما سم بخورید اما انتظار داشته باشید که آن فرد بمیرد. همهی شما این کار را انجام میدهید و فکر میکنید که دارید به خودتان لطف میکنید اما این کار هیچ فایدهای ندارد، جز آنکه شما را از نظر عاطفی درهم میشکند.
تنها راهی که میتوانید بهوسیلهی آن گامی برای فراموش کردن گذشته بردارید، بخشیدن هر کسی است که کار اشتباهی در حق شما انجام داده است. فرقی نمیکند که چقدر بد دلتان را شکستهاند، اگر بتوانید به آنها نگاه کنید و با لبخند بگوید «تو را میبخشم» – که اصلا کار آسانی نیست – آنگاه خودتان را از قفسی که خود را در آن زندانی کردهاید، آزاد میکنید. روح نفرت را با عشق جایگزین کنید. برای این کار باید یاد بگیرید حتی وقتی غیر ممکن است، بتوانید ببخشید.
۵. از تلاش کردن برای تحت تأثیر قرار دادن مردم دست بردارید
آیا تابهحال احساس کردهاید که دیگر، هیچکس شما و تصمیم گیری هایتان را درک نمیکند؟ اگر پاسخ شما بله است، احتمالا دلیلش این است که آنها چیزی را که شما میبینید، نمیبینند و جور دیگری به مسائل نگاه میکنند. شما مجبور نیستید برای انجام کارهای موردنظرتان به دیگران توضیح دهید. نباید دائما بهدنبال تأیید دیگران باشید و نگران آن باشید که از کارتان خوششان میآید یا نه. شما نمیتوانید همه را راضی و خشنود کنید؛ این غیرممکن است.
تلاشکردن برای راضی نگهداشتن همه، هیچ نتیجهای ندارد جز آنکه باعث ناامیدی و یأس شما میشود. احتمالا همهی شما با این طرز فکر بزرگ شدهاید که بهترین روش برای زندگیکردن آن است که همه دوستتان داشته باشند اما این ممکن نیست. شما هرقدر هم که خوب باشید، همیشه افرادی وجود خواهند داشت که شما را دوست ندارند، چون از شما خوششان نمیآید. بپذیرید که این هم بخشی از زندگی است.
فراموش نکنید، اگر هنوز دربارهی گذشتهتان فکر میکنید، قادر نخواهید بود به جلو حرکت کنید و شاهد پیشرفت در زندگی خودتان باشید. آیا میتوانید یک دونده را تصور کنید که سعی دارد با یک کولهپشتی سنگین در یک مسابقهی دوی صدمتر رقابت کند؟ بله او به احتمال زیاد، مسابقه را بهپایان خواهد رساند اما نمیتواند آن را در زمان مقرر تمام کند یا برنده شود. بسیاری از ما آمادهی دویدن در رقابت زندگیمان هستیم، آمادهایم که بهدنبال اهداف و آرزوهای والایمان برویم اما یک کار مهم وجود دارد که اول باید آن را انجام دهیم؛ ما باید آن کولهپشتی سنگین را که پر از شرم، پشیمانیها، ناخشنودی، اشتباهات، شکستها، دلهای شکسته، کینهها و … است، زمین بگذاریم. مطمئن باشید که با فراموش کردن گذشته و زمین گذاشتن آن کولهپشتی سنگین، رقابت شما در زندگی بسیار آسانتر خواهد شد.