“روزی این ستاره بر سر در یک کمپانی عظیم به نشانه کامیابی و موفقیت خواهد درخشید”
آنچه در این مطلب میخوانید:
این جملهای بود که گاتلیب دایملر زمانی که سرپرست فنی شرکت Deutz بود، کنار یک ستاره سه پر بالای در خانهاش برای همسرش نوشته بود. و اکنون سالهاست که این ستاره نماد کیفیت دستنیافتنی و مثالزدنی خودرو در جهان است. مرسدس بنز را همواره با نام اشرافیت و لوکس بودن و البته پیشرو بودن در تکنولوژی میشناسیم. کمپانی که تاریخ پر فراز و نشیبی سپری کرده که در جاهایی به اوج و در جاهایی تا نزدیکیهای مرز نابودی کامل پیش رفته است. در این مقاله سعی در این داریم که بفهمیم بنز چگونه بنز شد …
بخش اول: مروری بر تاریخچه کمپانی
از ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد تا ۱۸۶۰ میلادی
بگذارید ابتدا کمی از تاریخچه خودروسازی و حملونقل صحبت کنیم: شاید بتوان اولین ایدهٔ مکتوب در مورد وسیلهٔ نقلیهای را که بدون نیروی انسان یا حیوانات قادر به حرکت باشد، در ایلیاد اثر هومر یافت. در قسمتی از رمان، هیفایستوس (خدای آتش و فلزکاری) یک سهچرخهٔ متحرک میسازد و از آن برای جابجایی استفاده میکند. بنابر گزارشهای تاریخی در ۵۵۰۰ سال قبل چرخ بهوسیله سومریها اختراع شد. نمونهای از چرخ نیز در موزه ملی ایران در تهران وجود دارد که مربوط به حدود ۵۰۰۰ سال قبل است که از نظر ساختار نسبتاً کامل به نظر میرسد. در سال ۱۴۷۴ میلادی اولین کالسکه واقعی و امروزی برای امپراتور فردریک ویلهلم سوم (قیصر آلمان) ساخته شد که خود تغییری در ساختار وسایل نقلیه از گاری و ارابه به کالسکه که فضایی کاملاً مناسب برای استقرار افراد بود را باعث شد. در سال ۱۶۰۰ نیز سیمون استوین هلندی یک ارابه بدون اسب ساخت که نیروی خود را از بادبانهایش میگرفت که توانایی حمل ۲۸ نفر را داشت و مسافت ۶۸ کیلومتری را در ۲ ساعت میپیمود. در تاریخ خودروسازی تحول عظیم را زمانی میتوان یافت که تغییر در نیروی محرکه وسایل نقلیه به وجود آمد. پس از کشف نیروی بخار و طراحی موتورهای بخار توسط جیمز وات انگلیسی این موتورها جایگزین چهارپایان شده و تحولی بزرگ را در صنعت ماشینی جهان به وجود آوردند.
شاید بتوان شروع حرکت خودروسازی با نام مهندس نیکلاس جوزف کوگنات افسر ارتش فرانسه در هم آمیخت. خودروی وی (البته اگر بتوان آن را خودرو نامید!) با موتور بخار حرکت میکرد و طراحی آن در ۱۷۶۹ میلادی و به دست خود وی رقم خورد و با سرعت ۵.۲ مایل در ساعت حرکت میکرد. این وسیله هماکنون در موزهٔ ملی فرانسه نگهداری میشود. در سال ۱۸۶۰ نخستین موتور احتراقی داخلی به دست یک مهندس بلژیکی به نام ژان ژوزف اتین لونوار اختراع شد و تا چندین دهه بعد اصلاحات و تغییرات متفاوتی در جایجای دنیا به دست مهندسان مختلف بر روی آن انجام شد.
۱۸۶۰ تا ۱۸۷۶؛ موفقیتهای دایملر در عرصه خودروسازی
سال ۱۸۷۶ میلادی نقطه عطف آغاز حرکتی بود که به تولید خودروهای امروزی انجامید. در این سال اولین موتور چهارزمانه بهوسیله شرکت اوتو و لانگن اختراع و ثبت شد. این موتور به دست دو مهندس آلمانی به نامهای گاتلیب دایلمر و ویلهلم میباخ طراحی شد.
گاتلیب ویلهلم دایملر در ۱۷ مارس ۱۸۳۴ در شهر شورندورف از توابع اشتوتگارت در پادشاهی Württemberg به دنیا آمد. پدر او، یوهان دایملر یک نانوا بود. او تحصیلات مقدماتی را به مدت ۶ سال در یک مدرسه لاتین گذراند و به دنیای مهندسی علاقهمند شد. سپس دو سال از عمر خود را در دانشگاه پلیتکنیک اشتوتگارت گذراند تا بتواند برای طراحی لوکوموتیو مهارتهای لازم را کسب کند. او در ۱۸۶۱ میلادی به پاریس و بعد به انگلستان رفت و تا ۱۸۶۳ در آنجا ماند. سپس به آلمان برگشت و در شهر Gieslingen an der Steige (شهری کوچک در ایالت Baden-Württemberg کنونی) مشغول به کار شد. وی کار خود را در شرکت Maschinenfabrik Daniel Straub آغاز کرد. شاید مهمترین اتفاق برای دایملر در همین دوران اتفاق افتاد؛ ملاقات و آشنایی با یک جوان یتیم ۱۵ ساله و البته فوقالعاده با استعداد به نام ویلهلم میباخ! خانوادهٔ میباخ جوان در ۱۸۵۶ (هنگامیکه وی ۸ سال داشت) به اشتوتگارت مهاجرت کردند. در همان سال مادرش را از دست داد و ۳ سال بعد نیز پدرش از دنیا رفت. بعد از این موضوع، یک آموزشگاه خیریه او را بهعنوان دانشآموز قبول کرد. مؤسس و رئیس آموزشگاه، گوستاو ورنر به استعداد میباخ جوان پی برد و او را به مدارس مهندسی مختلف فرستاد. وی خیلی زود در این عرصه پیشرفت کرد تا جایی که در سن بسیار کم در شرکت مذکور استخدام شد. دایملر پس از مشاهده استعداد میباخ جوان او را بهعنوان مشاور و دست راست خود انتخاب کرد و از آن موقع به بعد همه امور را با همکاری میباخ جوان انجام میداد. به لطف مدیریت درست دایملر، شرکت Maschinenfabrik Daniel Straub خیلی سریع رشد کرد اما دایملر نمیخواست خود را به این موفقیتها محدود کند و در ۱۸۶۹ به همراه میباخ، این شرکت را ترک کرد و در شرکت ساخت ماشینآلات ریلی Maschinenbau Gesellschaft Karlsruhe مشغول به کار شد.
در سال ۱۸۷۲، شرکت Otto und Langen (که با نام رسمی Deutz AG Gasmotorenfabrik ثبت شده بود) سمت مدیریت فنی خود را به دایملر پیشنهاد کرد. این شرکت تحت رهبری نیکلاس اتو مهندس مشهور آلمانی بود وی نیمی از سهام شرکت را در اختیار داشت. دایملر این سمت را پذیرفت و میباخ نیز طراح ارشد شد. تمام تمرکز شرکت بر روی توسعه و ارتقاء موتورهای درونسوز بود. بالاخره دایملر و میباخ در ۱۸۷۶ میلادی با کمک یک تیم مهندسی از این کارخانه موفق به طراحی و ساخت اولین موتور چهارزمانه به شکل امروزی شدند. این اختراع به نام شرکت اتو آند لانگن ثبت شد و چرخه ترمودینامیکی این موتورها به چرخهٔ اتو معروف شد. این اختراع در سال ۱۸۷۷ بهطور رسمی ثبت شد. همکاری دایملر با اتو چند سال بیشتر به طول نینجامید. اختلافات شخصی بین آنها به وجود آمد و ظاهراً نوعی حس حسادت نسبت به دایملر در اتو به وجود آمد. به همین دلیل دایملر در ۱۸۸۰ از این شرکت اخراج شد و تنها یادگار این شرکت برای او ۱۱۲,۰۰۰ مارکی بود که به خاطر اختراعش به او پرداختند. میباخ نیز بعد از مدتی استعفا داد و از Deutz خارج شد.
بعد از ماجراهای ناخوشایند فوق، دایملر و میباخ به اشتوتگارت رفتند (۱۸۸۲) و در آنجا در کارگاهی مشغول به کار شدند و پولی را که از دویتز گاز گرفته بودند خرج پروژهها و فعالیتهای خود کردند. اتفاق جالبی که برای این دو در این برهه افتاد این بود که به دلیل سر و صدای زیاد کارگاه آنها، همسایگان تصور میکردند آن دو مشغول جعل اسکناس هستند و به پلیس گذارش دادند. نیروهای پلیس نیز به کارگاه آنها بهصورت ناگهانی یورش بردند اما در آنجا چیزی به غیر از موتورهای مختلف پیدا نکردند! تمام تمرکز دایملر و میباخ بر روی تقویت و بهتر کردن موتور خود بود. در ۱۸۸۵ دایملر و میباخ بالاخره موفق به ساخت موتور مورد نظر خود شدند. موتور مذکور با وجود ابعاد جمع و جور خود، ۳۷۰ وات توان آزاد میکرد و دور موتوری معادل ۶۰۰rpm داشت که در مقایسه با موتورهای آن زمان با دور موتور ۱۲۰ تا ۱۸۰ یک شاهکار مهندسی محسوب میشد! بعدها نیز نسخههای قویتری از این موتور (۱ تا ۱.۵ اسب) در دور موتور بالاتر (۹۰۰rpm) ساخته شد. در ۱۸۸۵ نسخه کوچک این موتور را بر روی یک دوچرخهسوار کردند و نام آن را Reitwagen (به معنای ارابه قابل راندن) گذاشتند. البته شاید نمیدانستند که رایت-واگن اولین موتورسیکلت دنیا نیز بود!
دایملر و میباخ بسیار به هدف خود نزدیک شده بودند. وسیلهٔ مذکور هنوز با آنچه آنها در ذهن داشتند تفاوتهای بسیاری داشت ولی به هر حال قدم مهمی در جهت رسیدن به مقصود بود. اما یک مسئله بود که دایملر و میباخ از آن بیخبر بودند که البته همین مسئله سرنوشت صنعت خودرو را تغییر داد. در فاصله ۶۰ مایل دورتر از آنها در مانهایم مهندس نابغهٔ دیگری به نام کارل بنز در حال کار بر روی اختراعات و پیشرفت سریع در کارش بود به حدی که همگان را شگفتزده کرد…
۱۸۷۱ تا ۱۸۸۵؛ ورود کارل بنز به عرصه خودروسازی
در همان سالها که دایملر و میباخ در حال کار بر روی موتور خود بودند چندین مایل دورتر در مانهایم آلمان مهندس متبحر دیگری به نام کارل فردریش بنز در حال کار بر روی یک موتور ۴ سیلندر اختراعی خود بود که میشود آن را باید سرآغاز موتورهای امروزی دانست. کارل بنز که قبلاً تجربه ساخت لوکوموتیوها را از سر گذرانده بود اکنون همانند بسیاری از مهندسان زمان خود به فکر ساخت خودرو بود. کارل بنز در ۲۵ نوامبر ۱۸۴۴ به دنیا آمد. پدرش راننده که یک راننده لوکوموتیو بود خیلی زود از دنیا رفت. با وجود اینکه بنز خاطرات چندانی از پدر خود نداشت اما بهشدت به شغل او علاقهمند گشت. علیرغم وضع مالی نامناسب، مادرش سخت کار میکرد تا مخارج تحصیل وی در بهترین مدارس و کالجها را فراهم آورد تا اینکه کارل جوان از دانشگاه کارلسروهه فارغالتحصیل گشت. در ۱۸۷۱ به مهندسی به نام آگوست ریتر ملحق شد تا با کمک هم در کارگاه مکانیکی و تأسیسات فولادی مانهایم کار کنند اما کار در ابتدا اصلاً موفقیتآمیز پیش نرفت و آگوست ریتر فردی غیر قابلاعتماد از آب در آمد و به دلیل مشکلات پیشآمده، وسایل و ابزارآلات به دست مأمورین حکومتی توقیف شدند. برتا رینگر (نامزد بنز) با پول حاصل از فروش جهیزیه خود، سهام ریتر را خرید. سال بعد این دو ازدواج کردند و بعدها صاحب ۵ فرزند شدند.
علی رقم عدم موفقیت در شروع کار بنز در سال ۱۸۷۸ شروع به ثبت اختراعات زیادی کرد. وی شروع به توسعه و ساخت موتورهای احتراقی جدیدی در کارخانهٔ تحت مالکیت خود و همسرش کرد. در شب سال نو ۳۱ دسامبر ۱۸۷۸ او موتور دو زمانه خود را کامل کرد و روز بعد در اولین روز سال ۱۸۷۹ آن را ثبت اختراع کرد. کارل بنز در حال نشان دادن استعداد واقعی خود بود و اختراعات زیادی را ثبت کرد که به آن خواهیم پرداخت. با بالا رفتن تولیدات کمپانی، بنز مجبور به ثبت رسمی کمپانی خود شد. وی در ۱۸۸۲ با شراکت عکاس مشهور امیل بولر و برادرش که یک تاجر پنیر بود شرکت رسمی خود را به نام Gasmotoren Fabriek Manheim را تأسیس کرد تا بتوانند از حمایتهای بانکی بهرهمند شوند. اما بنز از این وضع راضی نبود چون تنها با ۵% سهام جایگاه کمارزشی داشت و از طرفی ایدههای وی با عدم موافقت سایر سهامداران عملی نمیشد. پس بنز این شرکت را رها کرده و در مغازهای متعلق به مکس رز و فردریش ویلهلم ابلینگر مشغول به تعمیر دوچرخه شد. در همان سالها بنز در خانه خود مشغول کار بر روی انواع موتورهای احتراقی بود و توانست مدلهای مختلفی طراحی کند. این سه (بنز، رز و ابلینگر) در اکتبر ۱۸۸۳ کمپانی Reinische Gasmotoren Fabriek Benz And Cie را تأسیس کردند و شروع به طراحی موتور کردند. موتور ساخت بنز از موتور دایملر سنگینتر بود و دور موتور بهمراتب کمتری داشت. او برای اولین بار از سیستم جرقهزنی الکتریکی استفاده کرد درحالیکه سیستم اشتعال دایملر از یک میله پلاتینیومی استفاده میکرد که یک طرف آن باید همواره داغ نگه داشته میشد. دو اثر از این موتورها همچنان در موتورهای امروزی استفاده میشود که عبارتاند از سوپاپهای قارچی شکل و سیستم خنک کاری با آب (رادیاتور). البته سیستم خنک کاری دایملر از نوع ترموسیفون (قرار دادن موتور در تشتک آب و خنک کردن موتور با برقراری یک جریآنهمرفتی بین آب سرد و گرم) بود. وی در ۱۸۸۴ ساختار موتور خود را کامل کرد. در ۱۸۸۵ وی توانست کالسکهای سهچرخ طراحی کند که موتور ۴ زمانه ساخت خود بنز در بین چرخها جای میگرفت. چرخها (همانند دوچرخه) بهوسیله چند سیم به محور اصلی متصل شده بودند و گشتاور موتور نیز با یک جفت زنجیر به دو چرخ منتقل میشدند. این وسیله اولین اتومبیل بنزین سوز دنیا بود و Benz Patent Motorwagen 1885 نام گرفت و بدین ترتیب افتخار ساخت یکی از بزرگترین اختراعات بشریت به نام «کارل فردریش بنز» اهل مانهایم آلمان ثبت شد و وی لقب پدر صنعت خودروسازی را گرفت.
این خودرو تاریخساز، Benz Patent Motorwagen 1885 نام گرفت و اولین نسخه آن در ۱۸۸۶ بهطور رسمی ثبت شد. خودروی ساخت بنز هیچگاه کامل نبود اما اولین اتومبیلی بود که بسیاری از اجزای اتومبیلهای امروزی را دارا بود؛ اجزایی مانند سیستم جرقه، سیستم سوپاپها، مجموعه دیفرانسیل، کاربراتور، سیستم خنک کاری، محفظه کارتل روغن و سیستم ترمز. خودروی مذکور اهمیت دیگری نیز دارد و اینکه پلتفرمی برای تولید خودروی مشهور Benz Velo بود. یک سال بعد بنز نسخه دیگری از این ماشین طراحی کرد که دارای فرمانپذیری بهمراتب بیشتری بود. کارل بنز در سالهای بعد مدلهای بیشتر و پیشرفتهتری طراحی کرد که مشکلات مدلهای قبلی را نداشتند. بعد از ارائه سه مدل دیگر از این ماشین، بنز در ۱۸۸۸ شروع به فروش آن کرد.
۱۸۸۶ تا ۱۸۹۴؛ اختلافات و رقابت بین دایملر و بنز
درست بعد از ثبت اختراع خودرو به نام بنز تنش بین دو طرف بالا گرفت. حق اختراع خودرو به نام بنز ثبت شده بود درحالیکه دایملر معتقد بود وسیله ساخت او و میباخ در ۱۸۸۵ باید این عنوان را دریافت میکرد. بنز پذیرفت که وسیله نقلیه دایملر قبل از خودروی او ساخته شده اما حاضر نشد از افتخار ساخت اتومبیل برای اولین بار کوتاه بیاید. دایملر در ۱۸۸۶ کارخانه Daimler را بهصورت غیررسمی تأسیس کرد و به همراه میباخ در آن مشغول به کار شد. دایملر و بنز بهطور جداگانه در شرکتهای خود اتومبیلهایشان را عرضه میکردند و هر دو بهعنوان رقیبان جدی هم عمل میکردند. البته تولیدات دایملر بیشتر بود.
در همان سال (۱۸۸۶) دایملر و میباخ یک دلیجان خریدند و نمونه بزرگتر موتور خود را بر روی آن سوار کردند. این خودرو ۱.۱ اسببخار توان تولید میکرد و قابلیت رساندن اتومبیل به سرعت ۱۶ کیلومتر بر ساعت را داشت که با این وصف، بوگاتی ویرون زمان خود محسوب میشد! اما این خودرو یک خصوصیت مهمتر داشت و آنهم این بود که این وسیله برخلاف اختراع کارل بنز، از چهار چرخ بهره میبرد و البته هندلینگ و کنترل بهتری هم داشت.
دایملر این خودرو را در همان محل تست Reitwagen با موفقیت آزمایش کرد؛ محلی که امروزه ورزشگاه Mercedes-Benz Arena (محل بازی تیم فوتبال اشتوتگارت) در آن بنا شده است. نام این ورزشگاه در ابتدا Adolf-Hitler-Kampfbahn بوده و بعد از چند بار تغییر نام به Mercedes-Benz Arena تغییر نام داده است. این محل، میزبان چندین بازی در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان نیز بوده است. در ۱۸۸۷ دایملر یک کارگاه دیگر خرید و کار خود را گسترش داد. تقاضا برای موتورهای ساخت دایملر مخصوصاً برای استفاده در قایقها و ماشینهای ریلی بسیار بالا بود. میباخ در ۱۸۸۹ خودروی معروف Stahlradwagen را طراحی کرد که در نمایشگاه پاریس به نمایش درآمد. این خودرو عامل مهم واردکنندهٔ پژو به صنعت خودروسازی بود. در همین زمان بود که همسر دایملر، اما کانز از دنیا رفت.
در سال ۱۸۸۸ برتا بنز همسر کارل بنز اولین سفر خودرویی را با خودرو سهچرخ ساخت بنز انجام داد. در این سفر او فاصله ۱۰۶ کیلومتری مانهایم تا فورتزهایم را برای برگرداندن فرزندانش ریچارد و یوگن بهصورت رفت و برگشت طی کرد. او دلیل این سفر را دیدار مادرش در فورتزهایم ذکر کرد ولی در حقیقت هدف او از این سفر نشان دادن قابلیتهای خودرو بود. بر طبق مستندات تاریخی در ۱۸۸۹ آرماند پژو از نوادگان امیل پژو (مؤسس کارخانه سنگ قهوه پژو فرانسه) در دیداری با دایملر، بهشدت به دنیای خودروسازی علاقهمند شد تا حدی که در کمتر از یک سال تصمیم به ایجاد کاربری جدید برای کمپانی قدیمی پژو (تأسیس شده در ۱۸۱۰) گرفت. شروع حرکت خودروسازی این کارخانه با طرح Stahlradwagen صورت پذیرفت. یک سال بعد در سال ۱۸۹۰ دایملر شرکت غیررسمی و ثبت نشده Daimler را منحل و کمپانی Daimler Motoren Gesellschaft AG را با کمک مالی مکس داتن-هافر (سازنده و تاجر باروت)، ویلهلم لورنز (صنعتگر) و کیلیان فون-اشتاینر (بانکدار) تأسیس کرد تا پاسخگوی حجم عظیم سفارشات موتورها و خودروها چه از سوی تجار و چه از سوی شرکتهای دیگر نظیر پژو باشد. تاریخدانان این برهه از تاریخ را «پیمان دایملر با اهریمنها» نامیدند. دایملر و میباخ درصدد تولید خودرو بهصورت انبوه در کمپانی خود بودند درحالیکه سهامداران به دنبال افزایش تولید و فروش موتورها و از همه بدتر تلفیق با دویتز-آگ بودند. میباخ و دایملر بهشدت با این کار ابراز مخالفت کردند و میباخ استعفا داد. او بهصورت جدا مشغول توسعه موتور ۲ سیلندر خطی شد و موفق به اختراع کاربراتور نیز گردید. دایملر نیز در سفری به فلورانس و اقامت در هتلی، با لینا هارتمان، بیوه ۲۲ ساله مالک هتل، آشنا شد و با او ازدواج کرد. در ۱۸۹۲ DMG بالاخره اولین خودروی خود را فروخت. دایملر درصدد تصاحب اکثریت سهام بود که موفق نشد. بدهی شرکت بالا بود و مدیران DMG به دایملر پیشنهاد خرید سهام و امتیاز اختراعات او را دادند. دایملر نیز پذیرفت و از شرکت بیرون رفت. اما با این اوصاف روزهای خوبی در انتظار دایملر و شرکتش بود…
۱۸۹۴ تا ۱۹۰۰؛ پیشرفت سریع دو شرکت
در سال ۱۸۹۴ کمپانی بنز اولین خودروی استاندارد دنیا را طراحی کرد: مدل Benz Velo بنز در سال ۱۸۹۴ تعداد ۶۷ دستگاه و در ۱۸۹۵ شمار ۱۳۴ دستگاه از بنز ولو را بفروش رساند. با این موفقیت بنز در آستانه قرن بیستم جایگاهش را علیرغم تنوع کم در محصولات، بهعنوان بزرگترین خودروساز جهان تثبیت کرد. شاید اگر این مدل تا این حد موفق نبود، اکنون در بین تولیدکنندگان خودرو، نامی از بنز دیده نمیشد. تولید مدل Velo تا سال ۱۹۰۱ ادامه داشت. تولید ولو شاید از motorwagen 1885 نیز برای Benz & Cie مهمتر بود. تولید این مدل سبب گسترش و پیشرفت کمپانی بنز شد. شرکت بنز در سال ۱۹۰۰ بیش از ۶۰۰ خودرو فروخت که بیشتر آنها صادراتی بودند. مورد دیگری که ولو را پراهمیت میکند این بود که اولین مسابقه اتومبیلرانی بهوسیله این ماشین انجام شد. در ۱۸۹۴ میباخ و دایملر و پسرش پاول، زمانی که در هتل هارتمان اقامت داشتند سومین موتور خود را طراحی کردند. یک موتور ۴ سیلندر خطی به نام فونیکس که از میلسوپاپ و سیستم کاربراتور و انتقال قدرت CVT استفاده میکرد. امتیاز این اختراع بهوسیله فردریک ریچارد سیمس انگلیسی خریداری شد و با کمک وی دایملر و میباخ به کمپانی بازگشتند و تولیدات موتورهای کارخانه بسیار بالا رفت. در ۱۸۹۵، DMG هزارمین موتور خود را ساخت. در سال ۱۸۹۶، آگوست هورش (مؤسس شرکتهای Audi و Horch) به استخدام Benz & Cie درامد و همکار کارل بنز شد. این همکاری تا زمان تأسیس شرکت A. Horch und Cie به دست خودش ادامه یافت.
در آن زمان چند کمپانی موتورهای دایملر را در شرکتهای دیگر میساختند؛ ازجمله Peugeot و Panhard et Levassor در فرانسه، Steinway & sons در آمریکا و Austro Daimler (مگنا-اشتایر کنونی) در اتریش-مجارستان. فردریک سیمس هم به فکر ساخت موتورهای دایملر در کشور مادری خود (انگلستان) افتاد. پس از دایملر مجوز استفاده از نام او و ساخت موتورهایش را گرفت و در انگلستان، کمپانی Daimler را تأسیس کرد. Daimler Company، (احتمالاً) اولین خودروساز در تاریخ انگلستان بوده است. گاتلیب ویلهلم دایملر در سال ۱۹۰۰ در اشتوتگارت در امپراتوری آلمان از دنیا رفت و مدیریت DMG به میباخ منتقل شد. دایملر و بنز پدران امپراتوری مرسدس-بنز هیچگاه یکدیگر را ندیدند.
۱۹۰۰ تا ۱۹۱۴؛ رقابت تمامعیار بین دو شرکت
یک سال بعد، ویلهلم میباخ یک خودروی بسیار عالی برای تاجر و ملاک معروف و سرکنسول امپراتوری اتریش-مجارستان در آلمان، آقای امیل یلینک ساخت. یلینک که از این اختراع بسیار خوشش آمده بود تصمیم گرفت تجارت خودرو را جزو کارهای اصلی خود قرار دهد. وی هر روز خودروهای قدرتمندتری سفارش میداد تا این که تصمیم گرفت یکی از این خودروها را در مسابقه اتومبیلرانی نایس-ویک شرکت دهد. خودرویی با ارتفاع و مرکز ثقل پایین، اتاقک استیل پرس، موتور با کارایی و قدرت بالا و البته سبکوزن و نیز رادیاتور لانهزنبوری بهعنوان اولین خودروی مسابقهای مدرن شناخته میشد.
این خودرو نام مرسدس را بر خود گرفت؛ نامی اسپانیایی به معنای ظرافت، وقار و شکوه. مرسدس نام دختر یلینک بود که تا آن زمان تنها ۱۰ سال سن داشت! اولین مرسدس ۳۵ اسببخار قدرت و سرعتش ۵۵ مایل بر ساعت رو به بالا بود. به همین دلیل Mercedes 35HP نام گرفت. با ورود به قرن بیستم میلادی، هر چه قدر که بر تولیدات دایملر افزوده میشد، تولیدات بنز رو به کاهش بود. بنز یک تاجر مصمم نبود و این DMG بود که نبض بازار را در اختیار داشت. برای دادن پاسخی به مرسدسها کمپانی بنز بدون مشورت با کارل بنز، ۵ مهندس فرانسوی استخدام کرد؛ فرانسهای که خودروسازیاش بر اساس ایدهها و تفکرات میباخ شکل گرفته بود. البته کمک این ۵ نفر موفق شد جواب قانعکنندهای به مرسدسها بدهد؛ بنز پارسیفال! پارسیفال اولین خودرویی بود که از میلگاردان استفاده میکرد، توان مسابقهای بالایی داشت و در شرایط سخت دوام میاورد بهعلاوه که بهصورت روزمره نیز کاربردی بود در مسابقات اتومبیلرانی آن زمان برنده یا یک خودروی مرسدس بود یا یک خودروی ساخت بنز. تا آن زمان شرکتهای دیگری نیز تأسیس شده بودند ازجمله پژو (۱۸۹۰)، دوریا (۱۸۹۳)، فورد (۱۸۹۶)، اوپل (۱۸۹۸)، فیات (۱۸۹۹)، رنو (۱۸۹۹) و … . اما این بنز یا دایملر بودند که همواره برنده مسابقات اتومبیلرانی بودند. در سال ۱۹۰۳ بنز خود را از سمت مدیریت Benz & Cie بازنشسته کرد و تصمیم گرفت که یک سهامدار عادی شرکت بماند. برخلاف انتظار شرکت بنز، مدلهای پارسیفال برخلاف انتظار خوب فروش نرفتند. مدیریت بنز شامل تغییرات دیگری شد که ۱۹۰۴ و ۱۹۰۵ را کمی بهتر از گذشته کرد ولی دایملر داشت فاصله را کم میکرد. در سال ۱۹۰۸ بنز دیگر موفق نبود.
در سال ۱۹۰۹، بنز اتومبیل بلیتزن را ساخت؛ یک اتومبیل سنگین با موتوری به حجم ۲۱۵۰۰ سیسی و توان ۲۰۰ اسببخار که میتوانست بهسرعت ۲۲۸ کیلومتر بر ساعت دست یابد. تولید این خودرو پیشرفت محسوسی برای بنز و صنعت خودروی آن زمان محسوب میشد. در ۱۹۰۷ میباخ شرکت DMG را ترک کرد. شاید دلیل این امر اختلافات با سایر سهامداران و همچنین پسران دایملر بود. گرچه انتقادات فراوانی بر نحوه مدیریت وی نیز وارد بود. به همین دلیل شرکت را ترک کرد تا پاول دایملر جانشین او شود. او در ۱۹۰۹ به دیدار دوست نزدیک خود، فردیناند فون زپلین (خالق کشتیهای هوایی معروف زپلین) رفت و با همراهی فرزندش، کارل و کمک زپلین، شرکت خود را تحت نام Luftfahrzeug – Motorenbau Gmbh بهعنوان یک زیرمجموعه از شرکت Luftschiffbau – Zeppelin GmbH تأسیس کند. سه سال بعد (۱۹۱۲) نام شرکت به Maybach – Motorenbau GmbH تغییر یافت. دو حرف M در لوگوی میباخ از این عبارت گرفته شده است. تولیدات اولیه شرکت محدود به موتورهای زپلین ها بود اما بعداً به ساخت موتور برای انواع شناورها، تانکها، لوکوموتیوها و سایر خودروسازان گسترش یافت.
با شروع جنگ جهانی اول تولیدات Maybach Motorenbau به موارد نظامی محدود شد اما بعد از امضای معاهده ورسای در ۱۹۱۹، تولید خودروی لوکس تحت برند Maybach آغاز شد. لوکسترین خودروی شرکت نیز به احترام فردریک فون زپلین، نام Zeppelin را بر خود گرفت. با شروع جنگ جهانی دوم تولیدات میباخ دوباره شکل نظامی بر خود گرفت ولی خسارات وارده بر میباخ بعد از جنگ غیر قابل وصف بود. کارخانههای تولید موتور در Friedrichshafen بهشدت بمباران شده بودند، تولید خودرو هم متوقف شد و هیچگاه دوباره از سر گرفته نشد. چند سال بعد نام شرکت به MTU – Friedrichshafen تغییر یافت که مخفف عبارت Motoren und Turbinen Union بود. در سال ۱۹۶۰، MTU به دست دایملر-بنز خریداری شد.
ادامه دارد …