گزارش اختصاصی میدونی از نمایشگاه خودروی مشهد: قسمت پایانی

فهرست مطالب

بالاخره به قسمت دهم و پایانی از این سری گزارش‌های ما از نمایشگاه بین‌المللی خودروی مشهد رسیدیم. امیدواریم که این گزارش‌ها توانسته باشد مورد توجه و رضایت شما عزیزان قرار بگیرد. در پایان لازم دیدیم تا چند نکته را که در قسمت‌های قبلی ناگفته مانده بود، بیان کنیم.

۱) نمایشگاه بین‌المللی خودروی مشهد از تاریخ ۲۶ الی ۳۰ مردادماه سال جاری به مدت ۵ شب و هر شب از ساعت ۵ عصر تا ۱۱ شب برگزار گردید. استقبال مردم از این نمایشگاه بسیار چشمگیر بود و می‌توان تعداد افرادی که در آن بازه از نمایشگاه دیدن کردند را بالای ۱۰۰ هزار نفر تخمین زد که البته با توجه به تبلیغات گسترده رسانه‌ای و بیلبوردهایی که در سراسر شهر مشهد جهت این نمایشگاه نصب شده بودند چندان رقم عجیبی هم نیست. چیزی که برای ما بسیار جالب‌توجه بود این بود که با وجود اینکه درب‌های نمایشگاه جهت بازدید عموم از ساعت ۵ باز می‌شدند، از ساعت ۴ بعدازظهر جمعیت در پشت درب‌ها شروع به ازدحام می‌کرد و تا ساعت ۵ حدوداً چند صد نفر در پشت درهای نمایشگاه جمع می‌شدند تا با باز شدن درب‌ها، به داخل هجوم بیاورند!

این شلوغی و ازدحام جمعیت در برخی موارد کار ما را جهت تهیه گزارش و عکس‌ها بسیار دشوار می‌کرد. به‌عنوان مثال در نظر بگیرید که گاهی اوقات در اطراف خودروها آن‌قدر شلوغ می‌شد که امکان بررسی خودرو و تهیه عکس عملاً غیرممکن می‌شد و یا اینکه گاهی اوقات مجبور می‌شدیم برای سوارشدن به خودروها و بررسی داخل کابین چنددقیقه‌ای در صف سوارشدن به خودرو منتظر شویم و هنگامی‌که سوار می‌شدیم هم عملاً وقت کافی برای بررسی کامل و تهیه عکس‌های با کیفیت وجود نداشت. چه‌بسا برای گرفتن یک عکس از خودرویی مجبور می‌شدیم چندین دقیقه منتظر بمانیم تا اطراف آن خودرو خلوت‌تر شود و زمانی هم که این اتفاق می‌افتاد، فقط چند ثانیه برای گرفتن عکس فرصت داشتیم. درنتیجه امکان بازبینی عکس‌هایی هم که در این شرایط به دست می‌آمد وجود نداشت و کم نبودند عکس‌هایی که بعدها متوجه شدیم که چندان رضایت‌بخش نیستند و به درد استفاده در سایت نمی‌خورند. بنابراین در روزهای پایانی نمایشگاه جهت گرفتن عکس‌های خالی از جمعیت تصمیم گرفتیم که قبل از ساعت شروع به کار نمایشگاه به غرفه‌ها سر بزنیم که در آن ساعت‌ها هم با مشکلاتی نظیر قفل بودن درب خودروها و نبود مسئولین غرفه جهت باز کردن درب خودروها و دریافت اطلاعات در مورد قیمت و شرایط فروش و امکانات موجود بر روی خودروها مواجه می‌شدیم. ضمناً جهت حذف تبلیغات و محو شدن چهره افراد حاضر در عکس‌ها مجبور به انجام برخی اصلاحات بر روی عکس‌ها بودیم که این مسئله خود کمی از کیفیت عکس‌ها کاسته بود. علاوه بر این‌ها، وجود نورپردازی بر روی خودروها و نبود دوربین حرفه‌ای باعث می‌شد که نتوان عکس‌های باکیفیتی از خودروها تهیه کرد که بابت این مسئله از شما عزیزان پوزش می‌خواهیم.

۲) با توجه به مطالبی که عنوان شد، احتمالاً دریافته‌اید که چرا سایر سایت‌ها و نشریات خودرویی اقدام به نوشتن چنین گزارش‌هایی از چنین نمایشگاه‌هایی نمی‌کنند! البته بودند نشریاتی که در نمایشگاه به رایگان توزیع می‌شدند و غیر از اینکه تقریباً نیمی از حجم آن‌ها رسماً به تبلیغات اختصاص داده شده بود، بسیاری دیگر از مطالب و گزارش‌هایشان نیز چیزی جز تبلیغ نبود و به این صورت بودجه خود را تأمین می‌کردند.

۳) سلسله گزارش‌هایی که در قسمت‌های قبلی به شما تقدیم شد، حاصل حضور بیش از ۳۰ ساعته در نمایشگاه و بررسی چندباره از تمامی غرفه‌ها و بیش از ۵۰ دستگاه خودرو بود. در طی این گزارش‌ها سعی شد تا تمامی محصولات جدید و تمامی برندها پوشش داده شوند و تمرکز بر روی معرفی خودروهای جدید قرار بگیرد. در این گزارش‌ها فرض بر این قرار گرفته بود که خودروهای قدیمی نیازی به معرفی ندارند و بیشتر سعی کردیم که در مورد خودروها و برندهای جدید اطلاع‌رسانی نماییم.

۴) برخی دوستان در کامنت ها از ازدیاد خودروهای چینی انتقاد کرده بودند و بابت گزارش‌هایی که از این خودروها دادیم اظهار نارضایتی می‌کردند. دراین‌باره لازم است توضیح دهیم که در تمامی گزارش‌ها و مطالبی که نوشته شد، سعی شده بود که از جانب‌داری پرهیز گردد و آنچه در نمایشگاه بود عیناً روایت شود. اگر بخش عظیمی از گزارش‌های ما به چینی‌ها اختصاص داده شده بود علتش این است که بخش بزرگی از خودروهایی که در حال حاضر در کشور ما در حال تولید هستند و یا برای تولید آن‌ها برنامه‌ریزی شده است، چینی هستند. پس این مسئله، خوب یا بد، واقعیت مسلم بازار ماست. مطمئن باشید که علاقه ما به تهیه گزارش از برندهای بزرگ جهان بسیار بیشتر از خودروهای چینی است و اگر خودروهایی مثل لامبورگینی یا بوگاتی در این نمایشگاه حضور داشتند حتماً گزارش‌های مفصلی از آن‌ها تهیه می‌کردیم.

۵) حال که صحبت از لامبورگینی شد بگذارید بگوییم که نمایشگاه آن‌قدرها هم خالی از لامبورگینی نبود! بلکه در یکی از غرفه‌ها یک دستگاه لامبورگینی اونتادور زرد رنگ موجود بود که برای بازدیدکنندگان هم جذابیت زیادی داشت. البته این خودرو آن‌قدرها هم لامبورگینی نیست و درواقع یک مدل دست‌ساز است که توسط یک هنرمند خوش‌ذوق مشهدی ساخته شده است. این مدل تماماً در کارگاه شخصی این فرد و تنها بر اساس چند عکس از لامبورگینی اونتادور ساخته شده است و تماماً محصول ذوق و خلاقیت این شخص است. برای حرکت این خودرو از موتور هشت سیلندر بیوک استفاده شده است و از گیربکس اتوماتیک بهره می‌برد. جنس بدنه این خودرو از مواد کامپوزیت است و نام “خلیج‌فارس” بر روی آن گذاشته شده است.

البته لامبورگینی مشهدی با وجود اینکه توانایی حرکت تا سرعت ۲۰۰ کیلومتر بر ساعت را دارد، اما به معنای واقعی کلمه نمی‌توان آن را خودرو نامید و بیشتر مناسب نمایش در نمایشگاه‌ها و استفاده در مراسم نمادین است. اما با این وجود این سؤال پیش می‌آید که چرا وقتی که در کشور ما چنین استعدادهایی وجود دارند و در شرایطی که برخی از طراحان ارشد بزرگ‌ترین کمپانی‌های خودروسازی ایرانی هستند و برخی از بزرگ‌ترین و مشهورترین تیونر های دنیا از هم‌وطنان ما هستند، چرا در کشور ما توانایی تولید خودروهایی که حداقل استانداردهای ایمنی، فنی و کیفی را داشته باشند وجود ندارد و محصول چندین دهه خودروسازی ما، اعجوبه‌هایی در حد ساینا و دنا هستند؟ احتمالاً همگی شما به‌خوبی از جواب این پرسش آگاه هستید. پس جواب سؤال فوق را برای وزارت صنعت، معدن و تجارت، خودروسازان جاده مخصوص، انجمن قطعه سازان، مجلس شورای اسلامی و هر نهاد دیگری که لازم می‌دانید ارسال کنید تا این افراد و نهادها را نیز آگاه کنید!

۶) نبودن بسیاری از برندهای خارجی که در بازار ما مطرح و پرفروش هستند، برای بسیاری از بازدیدکنندگان جای سؤال بود و مردم مدام می‌پرسیدند که پس تویوتا، هیوندای، کیا، و.. کجا هستند؟ راستش خود ما هم به دنبال جواب این سؤال بودیم؛ چراکه در سال‌های گذشته این برندها معمولاً نقش فعالی در نمایشگاه خودروی مشهد داشتند و ما هم حداقل انتظار حضور شرکت‌هایی چون نگین خودرو (رنو)، آسان موتور (هیوندای)، اطلس خودرو (کیا موتورز)، آرین موتور (میتسوبیشی) و خیلی شرکت‌های دیگر در نمایشگاه را داشتیم. اما می‌توان حدس زد که احتمالاً رکود شدید و افت قیمت‌ها در بازار وارداتی‌ها می‌تواند یکی از دلایل مهم شرکت نکردن این برندها در نمایشگاه باشد. علاوه بر این، به نظر می‌رسد برخی از این برندها احساس می‌کنند که به‌اندازه کافی شناخته شده هستند و مشتریان خاص خود را دارند و درنتیجه نیازی به تبلیغ و معرفی محصولات خود نمی‌بینند. دلیلش هر چه که باشد، این مسئله باعث شده بود که برخی از مردم با نارضایتی نمایشگاه را ترک کنند.

۷) موضوعی که در این گزارش‌ها تا حدودی مغفول مانده بود، حضور پر رنگ و داغ خودروهای سنگین در نمایشگاه بود. بازار خودروهای سنگین که در چند سال اخیر محل تاخت و تاز برندهای چینی شده بود، اکنون روزهای بهتری را انتظار می‌کشد. بازگشت مجدد بنز به خطوط تولید ایران‌خودرو دیزل و ولوو به سایپادیزل خبرهای خوبی بودند که در این نمایشگاه اعلام شدند. البته کشنده بنز آکسور در کنار یک کشنده از فوتون قرار داده شده بود و ولوو FH 500 در محاصره چند کشنده از دانگ فنگ قرار گرفته بود تا همگان بدانند که دوران چینی‌ها حتی با حضور بنز و ولوو نیز به سر نخواهد آمد!

در کنار این‌ها، آذهایتکس با کشنده‌های ماز و ماز-مان قرار داشت تا علاقه‌مندان را با این محصولات بلاروسی آشنا کند. در غرفه گروه بهمن نیز کشنده‌ها و کامیون‌های برند فاو و کامیونت‌های ایسوزو به نمایش گذاشته شده بودند. در سویی دیگر آمیکو کشنده و کامیون‌هایش را در معرض دید عموم قرار داده بود و در سمتی دیگر شاهد رونمایی پر سر و صدا از کامیونت‌های جدید جک بودیم. اما داغ‌ترین خبر مربوط به بازگشت داف به کشور ما می‌شود. این برند خوش‌نام و معتبر هلندی که در گذشته حضوری کمرنگ در ناوگان حمل‌ونقل جاده‌ای ما داشت، اکنون قصد دارد تا با بازگشتی طوفانی، برای رقبا شاخ‌وشانه بکشد. بازگشت داف با تکنولوژی و کیفیت بالایش قطعاً می‌تواند خبر خوبی برای شرکت‌های حمل‌ونقل کالا باشد. اکنون باید ببینیم که سکان حمل کالا در کشورمان به دست سنگین‌وزن‌های تازه‌کار چینی سپرده می‌شود و یا غول‌های کهنه‌کار اروپایی چشم‌بادامی‌ها را ضربه‌فنی می‌کنند.

۸) اما اگر از علاقه‌مندان به موتورسیکلت هستید متأسفانه برای شما خبر خاصی نداریم. چراکه غیر از دو غرفه که آن‌هم محصولاتی نه‌چندان جدید و تکراری را به نمایش می‌گذاشتند، خبر دیگری از موتورسیکلت در نمایشگاه نبود و امیدواریم که از ما انتظار نداشته باشید که از CG125 و امثالهم برایتان گزارش تهیه کنیم!

۹) تنها برند خودروهای سواری که در این گزارش‌ها به آن پرداخته نشد، جیلی بود و دلیل ما برای عدم پرداختن به جیلی، نبود محصولات جدید از سوی این برند بود. جیلی با همان سه محصول قبلی خودش، یعنی امگراند EC7، امگراند RV و امگراند X7 در این نمایشگاه ظاهر شده بود و نکته چندان قابل‌توجهی در موردش وجود نداشت که نیاز به پرداختن به آن باشد. جیلیران به‌عنوان نماینده رسمی جیلی در ایران در سال گذشته تعداد زیادی از محصولات مدل ۲۰۱۴ خود را به کشور وارد کرده بود که به دلیل مشکلات مختلف امکان ترخیص این خودروها از گمرک را پیدا نکرده بود و درنتیجه این خودروها تا اواسط سال ۲۰۱۵ در انبارهای گمرک باقی مانده بود. درنتیجه پس از ترخیص این خودروها از گمرک، جیلیران تصمیم گرفت که در شرایطی که محصولات مدل ۲۰۱۶ رقبا در راه هستند، با ارائه تخفیف‌های استثنایی، محصولات از قبل مانده خود را به فروش برساند که درنتیجه این حرکت باعث نوساناتی در بازار خودروهای وارداتی گردید. در حال حاضر هم فروش جیلی تنها برای محصولات مدل ۲۰۱۴ می‌باشد و فعلاً خبری از مدل ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ محصولات نیست.

طبق گفته غرفه دار جیلی، این شرکت از تصمیم خود برای واردات امگراند ۸ نیز منصرف شده است و قصد دارد سدان لوکس جیلی یعنی GC9 را وارد کند. GC9 اولین محصول جیلی با همکاری زیرمجموعه‌اش یعنی ولوو است و می‌تواند یکی از سرچشمه‌های ورود خودروسازان چینی به بخش خودروهای لوکس باشد. اما باید ببینیم که آیا جیلی GC9 می‌تواند به لطف قیمت پایین‌ترش نسبت به رقبای همکلاس کره‌ای، ژاپنی و آلمانی در بازار خودی نشان بدهد یا خیر.

۱۰) نکته خوبی که در نمایشگاه به چشم می‌خورد این بود که تقریباً در تمامی غرفه‌ها امکان دسترسی کامل و بررسی خودروها از نزدیک فراهم بود و می‌توانستیم با نشستن در داخل خودروها، جنس متریال و طراحی داخلی خودروها را از نزدیک بررسی کنیم و علاوه بر آن امکان دسترسی به موتور و صندوق عقب و سایر بخش‌های خودروها فراهم بود. البته همین مسئله زمینه‌ساز رفتارهای ناشایستی هم شده بود که ثابت می‌کرد متأسفانه برخی از افراد جامعه جنبه چنین امکان کوچکی را هم ندارند. برای مثال برخی افراد و علی‌الخصوص کودکان با خودروها رفتاری به‌شدت خشونت‌آمیز داشتن و در مواردی باعث آسیب رسیدن به برخی قسمت‌های داخلی خودروها شده بودند. ازجمله این موارد، زمانی که مشغول عکس گرفتن از نمای داخلی یکی از خودروها بودیم، کودکی حدوداً ۱۰ ساله وارد خودرو شد و بر روی صندلی کمک‌راننده نشست و با خشونتی وحشیانه شروع به دست‌کاری بخش‌های مختلف ازجمله کلیدهای روی داشبورد، دنده، سیستم صوتی و … کرد و رفتارش به‌قدری عجیب بود که برای لحظاتی از کار خود غافل شده و محو حرکات وی شده بودیم. پس از چند لحظه که از بازی با بخش‌های مختلف خسته شد، از خودرو بیرون پرید و درب را با چنان شدتی بست که مغز من سوت کشید و برای چند ثانیه فکر ادب کردن آن کودک گستاخ از ذهنم گذشت! علاوه بر این‌ها در هرلحظه صدای بوق یکی از خودروها از چهارگوشه سالن‌ها بلند می‌شد و ما را به این فکر فرو می‌برد که واقعاً بوق زدن با خودروی نمایشگاهی آن‌هم در سالن شلوغ و سربسته چه لذتی برای بعضی‌ها می‌تواند داشته باشد؟ به هر حال نباید فراموش کنیم که این خودروها صرفاً جهت بازدید در اختیار ما قرار گرفته‌اند و آسیب زدن به آن‌ها شرعاً و اخلاقاً کار درستی نیست و باید با آن‌ها همانند یک امانت رفتار کنیم.

۱۱) نکته دیگری که باید به آن اشاره شود این بود که علی‌رغم اینکه تقریباً تمامی غرفه داران با احترام، روی باز و احساس مسئولیت بازدیدکنندگان را راهنمایی می‌کردند، اما ضعف اطلاعات درزمینهٔ فنی و استراتژی کوتاه‌مدت شرکت‌ها در بین غرفه‌داران بسیار به چشم می‌خورد. کم نبودند غرفه‌دارانی که از مسائل فنی خودرویی که تبلیغ آن را می‌کردند و یا برنامه کوتاه‌مدت شرکت متبوعشان کاملاً بی‌اطلاع بودند و حتی بعضاً اطلاعات غلطی در اختیار بازدیدکنندگان قرار می‌دادند. درنتیجه کاملاً ضروری به نظر می‌رسد که شرکت‌هایی که قصد پرداخت هزینه‌های چند صد میلیونی برای حضور در چنین نمایشگاه‌هایی را دارند، چنددقیقه‌ای هم برای توجیه غرفه دارانشان وقت صرف کنند و یا اینکه حداقل اطلاعات لازم را کتباً در اختیار آن‌ها قرار دهند تا غرفه داران اطلاعات غلط در اختیار مردم قرار ندهند.

۱۲) آنچه که در این نمایشگاه دیدیم و برای شما گزارش کردیم می‌تواند تا حدود زیادی آینده کوتاه‌مدت بازار و صنعت خودروسازی ما را روشن سازد. در برخی سایت‌ها و نشریات خودرویی خبرهای داغی از ورود قریب‌الوقوع برندهایی چون فولکس‌واگن، فیات، اشکودا، سوزوکی، هیوندای و حتی کرایسلر و فورد دیده می‌شود. قطعاً چنین چیزی بسیار عالی است و سوارشدن بر خودروهای به‌روز، ایمن و با کیفیت خواسته و حق مسلم تمامی ایرانیان است. اما واقعیت همان چیزی است که در نمایشگاه دیدیم. از هیچ‌کدام از برندهای فوق در نمایشگاه صحبتی نبود بلکه چیزی که ما دیدیم و محتوم است، نفوذ روزافزون خودروهای چینی با مدل‌ها و برندهای جدید است. البته باید انصاف بدهیم که پیشرفت در محصولات چینی به‌خوبی قابل‌مشاهده و لمس است و بین خودروهایی چینی که در ابتدا وارد کشور ما شدند و خودروهایی که در چنین نمایشگاه‌هایی رونمایی می‌شوند فاصله از زمین تا آسمان است. مقایسه خودروهایی مانند چری تیگو ۵ و لیفان ۸۲۰ با اسلافشان ام‌وی‌ام ۱۱۰ و لیفان ۵۲۰ نشان‌دهنده پیشرفتی شگرف و همه‌جانبه در خودروسازی چین است. خودروهای چینی در بعضی از موارد آن‌قدر درزمینهٔ طراحی و فنی به پختگی رسیده‌اند که حتی می‌توان برخی از آن‌ها را در مقایسه با استانداردهای روز دنیا نیز قابل‌قبول دانست و گواه این امر گسترش سریع بازار چینی‌ها در سرتاسر دنیاست. اما از بین برندهای اروپایی احتمالاً در آینده نزدیک غیر از پژو و رنو نباید انتظار محصولات برند دیگری را داشته باشیم. قطعاً این دو برند به‌عنوان شرکای قدیمی خودروسازی ایران، بسیار زودتر از سایر برندها موفق به تولید محصولاتشان در ایران خواهند شد و چند قدم جلوتر از شرکای جدید خواهند بود. در بین سایر برندها هم تنها مذاکرات برای تولید چند مدل از سوزوکی به نتایجی رسیده و زمان عرضه محصولات جدید سوزوکی دو سال بعد، یعنی سال ۹۶ اعلام گردیده است.

۱۳) به پایان این سری از گزارش‌ها رسیدیم. امیدواریم که این گزارش‌ها توانسته باشد رضایت شما عزیزان را فراهم سازد. در پایان بابت ضعف‌ها و کاستی‌های موجود از صمیم قلب از شما پوزش می‌طلبیم و از شما تقاضا می‌کنیم که نظرات ارزشمند خود را در مورد این گزارش‌ها و همچنین پیشنهادات خود را برای موارد مشابه بیان کنید تا بتوانیم در آینده با گزارش‌های بهتر و پربارتری در خدمت شما باشیم. به پایان آمد این دفتر، اما حکایت پر غصه خودروسازی ما همچنان باقیست…

پایان