اوایل ماه سپتامبر سال جاری میلادی بود که اینتل برای نخستین بار از نسل یازدهم پردازندههای موبایل خود با نام رمز «Tiger Lake» رونمایی کرد. نخستین چیپها، اعضای تازهای برای خانواده پردازندههای سری U به حساب میآیند که به صورت خاص برای عموم مردم و لپتاپهای فوق حملپذیر ساخته شدهاند. اگر اخبار مربوط به نخستین تستها را مطالعه کرده باشید، متوجه میشوید که منتقدان عموما عقیده دارند این پردازندهها بسیار بهینه ظاهر شده و فونداسیون لازم برای انبوهی از بهبودها نسبت به نسلهای قبلی را پایهگذاری کردهاند. اما بهبودی که در گرافیک یکپارچه چیپها به وجود آمده چیزیست که لیاقت بیشترین توجه را دارد. اگر کوتاه بگوییم، تغییرات شگرف هستند.
پردازندههای Core i5 و Core i7 در خانواده تایگر لیک (مثلا Core i5 1130G7 و Core i7-1185G7) همراه با گرافیک یکپارچه «Iris Xe» اینتل از راه میرسند و خود کمپانی مدعی بهبودهای فراوان نسبت به گرافیک Intel UHD شده که در نسل قبلی پردازندههای لپتاپ و دسکتاپ به وفور یافت میشد. در واقع این نخستین باری است که اینتل گرافیک نسل بعد خود را که تحت برند Intel Xe شناخته میشود، در عمل به کار گرفته است. تستها نیز نشان میدهند که ادعای اینتل درست است: Iris Xe نهتنها بهبودی بزرگ نسبت به محصولات پیشین اینتل به وجود میآورد، بلکه حالا از گرافیک یکپارچه Radeon شرکت AMD نیز پیشی گرفته که برای مدتی طولانی، عملکردی بهتر داشته است.
در اکثر موارد، نتایج به دست آمده از Iris Xe (مثلا روی چیپ Core i7-1185G7) آنقدرها حیرتانگیز نیستند که بگوییم شاهد تغییری بنیادین در کارکرد گرافیک یکپارچه هستیم. اما این پردازندهها گرافیک یکپارچه را کارآمدتر از قبل کرده و باعث میشوند گیمینگ بدون دسترسی به یک کامپیوتر گیمینگ اندکی واقعگرایانهتر باشد. در ادامه مقاله، برخی از نتایج به دست آمده در تستها و بنچمارکهای مختلف را مرور خواهیم کرد تا درکی بهتر از تمام ماجرا داشته باشید.
لازم به اشاره است که ارقام درج شده در این مطلب، نمایانگر عملکرد بهترین پردازنده تایگر لیک سری U موجود در بازار هستند. بنابراین در حال بررسی برترین ساخته اینتل هستیم و نه محصولات ضعیفتر و میانردهتر، اما همین موضوع راجع به چیپ موبایل AMD Ryzen 7 که دائما fا محصول اینتل مقایسه شده نیز مصداق دارد. این را نیز باید اضافه کرد که Iris Xe فقط روی پردازندههای Core i5 و Core i7 تایگر لیک در دسترس است و Core i3 کماکان همراه با گرافیک Intel UHD به دست مشتریان خواهد رسید.
لپتاپهای گیمینگ مخاطبانی تازه خواهند یافت
این احتمالا بزرگترین و برجستهترین پتانسیل بالقوه در پرفورمنس Iris Xe باشد. گرافیک یکپارچه به صورت سنتی تنها قادر به اجرای بازیهای سبکوزن بوده و کاربرانی که به سراغ لپتاپهای مجهز به چنین سختافزاری میرفتند، همواره در حسرت بازیهای کلانبودجه (خصوصا با بالاترین تنظیمات گرافیکی) میماندند. اگرچه Iris Xe نمیتواند رقابتی مستقیم با پردازشگرهای گرافیکی کلاس موبایل انویدیا یا AMD داشته باشد، میتواند به شکلی واقعگرایانه امکان تجربه همین بازیهای بزرگ و اصطلاحا AAA را روی لپتاپهای عمومی امکانپذیر کند.
با نگاهی به بنچمارکهای به دست آمده میتوان دید که با کاهش اندک جزییات گرافیکی، میتوان بازیهای شدیدا سنگین را با نرخ فریم شدیدا قابل قبول به اجرا در آورد و اگر هم به سراغ بازیهای اندک سبکتر بروید، نرخ فریم واقعا عالی است. با پردازندههای تایگر لیک میتوان به راحتی گفت لپتاپهایی که طراحی ۲۸ واتی دارند -مانند لپتاپهای فوق حملپذیر که برای عموم ساخته شدهاند یا لپتاپهایی که قرار است جایگزینی برای دسکتاپهای حرفهای باشند- بالاخره در دنیای گیمینگ حرفی برای گفتن دارند. در گذشته نمیتوانستیم چنین ادعایی کنیم.
این احتمالا گامی بزرگ در بازار لپتاپها باشد. با چنین سختافزاری، گیمرهایی که صرفا به یک لپتاپ برای کار یا دانشگاه نیاز دارند، میتوانند بدون صرف هزینه مجزا برای یک سختافزاری گیمینگ مخصوص به تجربه بازیهای محبوب خود بپردازند. اینها همان گیمرهایی هستند که احتمالا اصلا اهمیت چندانی به تجربه بازیها با بالاترین تنظیمات گرافیکی یا بالاترین نرخ فریم نمیدهند و فقط میخواهند گذران وقت کنند. وقتی بتوانید به تجربه بازیهای جدید و باحال روی لپتاپی بپردازید که در اصل برای کارهای دانشگاهی مانند پردازش کلمه یا گشتوگذار در وب خریداری شده، در واقع محصولی بسیار ارزشمند گیرتان آمده است.
مشخصا این موضوع در مورد لپتاپی که اکنون در اختیار دارید مصداق نخواهد داشت. از آنجایی که این پرفورمنس متعلق به پردازندههای تایگر لیک است که راهشان را به لپتاپهای جدید باز میکنند، مشکل قیمت برطرف نخواهد شد. برای دستیابی به این ارقام بهبودیافته، همچنان باید یکی از این لپتاپهای جدید را بخرید. اما به عنوان یک قاعده کلی میتوان گفت که اکثر کاربران به چنین پرفورمنسی تمایل دارند، اما در عین حال آنقدر برایشان مهم نیست که به خرید یک لپتاپ گیمینگ یا هر لپتاپ گرانقیمت دیگری تن دهند. اگر بتوان روی یکی از لپتاپهای دم دستی بازار به تجربه بازی هم پرداخت، دیگر چه بهتر.
این را هم باید در نظر داشت که تمام لپتاپهای مجهز به گرافیک Iris Xe لزوما ارزانتر از لپتاپهای گیمینگ نخواهند بود. اکنون انبوهی از لپتاپهای گیمینگ در رنج قیمت ۱۰۰۰ الی ۱۵۰۰ دلار در بازار یافت میشوند و بسیاری از لپتاپهای فوق حملپذیر تایگر لیک نیز در همین رنج قیمت خواهند بود، خصوصا گزینههای پریمیوم. اما موضوع اصلی اینست که اگر یکی از این لپتاپها را بخرید، دیگر نیازی به خرید یک دستگاه مجزا برای تجربه بازیهای ویدیویی نخواهید داشت. و برای مقایسه، اکثر کامپیوترهای گیمینگ واقعی، هزینهای بیشتر از ۲۰۰۰ دلار روی دستتان میگذارند.
AMD باید رقابت را جدیتر بگیرد
با از راه رسیدن پرفورمنس سهبعدی بهبودیافته در لپتاپهای عمومی و مبتنی بر تکنولوژی اینتل، فشار بر AMD بیشتر خواهد شد. اگر اینتل بتواند در بازار لپتاپهای عمومی دست بالا را داشته باشد، در واقع شرایط را برای جایگاه AMD در بازار دشوار خواهد کرد.
AMD در گذشته بهترین بازیگر دستهبندی گرافیکهای یکپارچه بوده و حالا بالانس قدرت قرار است به شکلی چشمگیر بهم ریخته شود. البته که AMD میتواند با نسل بعدی پردازندههایش شرایط را مجددا دگرگون کند، اما فعلا برتری از آن اینتل است. همانطور که میتوان در نتایج تستها و بنچمارکها دید، برخلاف بهبود عظیم تایگر لیک نسبت به گرافیک یکپارچه در پردازندههای نسل دهمی «آیس لیک»، بهبود نسبت به همتای AMD بسیار اندک است و بنابراین AMD میتواند به راحتی دستاورد اینتل را کنار بزند.
در این بین، اینتل هم نیاز مبرم به یک برد داشت. بعد از ظهور AMD به عنوان یکی از بازیگران قدرتمند بازار سختافزار، اینتل برای همگام ماندن سخت تقلا کرده است. هم در دنیای لپتاپها و هم در دنیای کامپیوترهای دسکتاپ، AMD توانسته نهفقط از نظر شمار هسته و رشته، بلکه از نظر پرفورمنس خالص نیز بهتر از اینتل ظاهر شود.
و پردازندههای این کمپانی گاهی قیمت پایینتری هم دارند. پردازندههای سری Renoir شرکت AMD به خاطر مقرون به صرفگی حیرتانگیزشان، محصولات اینتل را کنار زده و تبدیل به گزینههای ایدهآل برای سیستمهای اقتصادی و میانرده شدهاند. در این بین پردازندههای دسکتاپ اینتل نیز به خاطر عملکرد تکهستهایشان گزینهای محبوب میان گیمرها بودهاند. بنابراین یک برد در دنیای گرافیک یکپارچه میتواند به اینتل کمک کند که به ادعای خود مبنی بر بهترین بودن در دنیای گیمینگ پایبند باقی بماند، حداقل فعلا.
آماده گیمینگ روی لپتاپ سازمانیتان هستید؟
این بخش از مطلب، نگاهی گستردهتر به پتانسیلهای Iris Xe در جذب مخاطبان جدید به دنیای گیمینگ است، اما در عین حال این موضوع آنقدر مشخص هست که بخواهیم به چند نکته مهم اشاره کنیم. بسیاری از کارمندان حرفهای، از لپتاپهای خودشان یا لپتاپهای سازمانی برای کار استفاده میکنند و تا حدود یک سال دیگر، پردازندههای تایگر لیک به صورت گسترده در دیوایسهای مختلف یافت خواهند بود. بنابراین ناگهان انبوهی از لپتاپهای توانمند در حوزه گیمینگ به دست میلیونها کاربر خواهند رسید. این بازاری است که اینتل میخواهد هرطور شده بر آن تسلط داشته باشد.
میدانیم که دارید به چه فکر میکنید: نه، تمام کارمندان اجازه نصب و تجربه بازیهای ویدیویی را روی کامپیوترهای سازمانی خود ندارند. اما این احتمالی برای بسیاری از مردم است که نمیتوان نادیدهاش گرفت. به خصوص در دورانی که دورکاری تبدیل به یک نرم شده است، بسیاری از لپتاپهای سازمانی در خانه کارمندان باقی مانده و آماده برای تجربه بازیهای محبوب آنها خواهند بود. کامپیوترهای سازمانی گاهی در قید و بندهایی مشخص به سر میبرند، اما دفاتر کوچک و دفاتر خانگی معمولا یک تیم آیتی مخصوص برای محدود کردن قابلیتهای لپتاپها ندارند.
حتی غولهای ورزشهای الکترونیک هم نفع میبرند
Iris Xe به صورت خاص در بازیهای چندنفره عملکردی بهتر از چیپهای قبلی اینتل و محصولات مشابه AMD دارد. بخش اعظمی از بازیهای چندنفره (مانند Counter Strike: Global Offensive)، معمولا به سختافزاری عجیب و غریب نیاز ندارند و پیشتر هم روی گرافیکهای یکپارچه اجرا میشدند.
اما شرایط درباره بازیهای رقابتی متفاوت است و «قابل اجرا بودن» صرف قرار نیست کافی باشد. در این بازیها، تفاوت اندک نرخ فریم میتواند به معنای تفاوت میان برد و باخت باشد و گرافیک Iris Xe برای مثال هنگام اجرای Counter Strike با رزولوشن 1080p، به نرخی بالاتر از ۶۰ فریم دست مییابد. با توجه به اینکه گرافیکهای یکپارچه قبلی اینتل به زحمت میتوانستند به نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه با رزولوشن 1080p دست پیدا کنند، شاهد جهشی چشمگیر در ظاهر و احساس این دست از بازیها بودهایم.
البته که CS:GO به شکلی عامدانه سبک طراحی شده تا روی هر کامپیوتری به اجرا در آید، بنابراین بهبود پرفورمنس در تمام بازیهای مشابه اینطور نخواهد بود. اما بازیهای رقابتی معمولا سبکوزن هستند تا گیمرها بتوانند روی اکثر کامپیوترها به نرخ فریمی قابل قبول دست پیدا کنند. این موضوع با ترند جدید و انقلابی بازیهای رایگان نیز همسو است و اکنون برخی از مهمترین بازیهای جهان مانند Call of Duty: Warzone ،Apex: Legends و فورتنایت به صورت کاملا رایگان در دسترس قرار گرفتهاند. اگر یک لپتاپ با کارکرد عمومی داشته باشید و از پس هزینههای یک لپتاپ مخصوص گیمینگ برنیایید، همچنان بدون هزینه اضافه قادر به تجربه این بازیها خواهید بود.
یکی از حوزههایی که لپتاپها در آن ضعیف ظاهر میشوند، نرخ بهروزرسانی نمایشگرها است. استاندارد لپتاپها، نمایشگرهای ۶۰ هرتزی است و دلیلی هم ندارد که تولیدکنندگان این قابلیت را به لپتاپهای عادی خود اضافه کنند. دیوایسهای گیمینگ از طرف دیگر اکنون به سراغ نمایشگرهای ۱۴۴ هرتز، ۲۴۰ هرتز و حتی ۳۰۰ هرتز رفتهاند، زیرا به قدرت پردازشی لازم برای دستیابی به چنین نرخ فریمهایی دسترسی دارند.
لپتاپهای Iris Xe نمیتوانند به چنین نقاطی دست یابند، اما حتی اگر بتوانند بازیهایی مانند CS:GO را با نرخ ثابت ۱۰۰ فریم بر ثانیه هم به اجرا درآورند، خروجی تصویر در نهایت بالاتر از ۶۰ فریم بر ثانیه نخواهد بود. قطعا این برای اکثر کاربران یک دغدغه نیست و کاربران متکی به گرافیک یکپارچه حتی اگر به صورت مداوم به ۶۰ فریم بر ثانیه دست پیدا کنند نیز جشن خواهند گرفت. اما در هر صورت این سوال پیش میآید که آیا تولیدکنندگان در نهایت شروع به استفاده از نمایشگرهایی با نرخ بهروزرسانی بالاتر در لپتاپهای عمومی خود خواهند کرد؟
رقیبی جدی برای Nvidia GeForce MX و برخی از حملپذیرترین لپتاپهای گیمینگ
این موضوع احتمالا کمترین اهمیت را داشته باشد، اما در هر صورت بهتر است که حواسمان به آن نیز باشد. طی سال گذشته شاهد چند لپتاپ بودیم که مرز میان لپتاپهای عمومی و دیوایسهای فوق حملپذیر گیمینگ را کمرنگ میکردند. از جمله این دیوایسها میتوان به HP Envy 17 اشاره کرد که همراه با پردازشگر گرافیکی Nvidia GeForce MX 330 از راه میرسد. این چیپ، یک گام نصفه و نیمه برای کم کردن فاصله میان گرافیکهای یکپارچه و کارتهای گرافیک بود، هرچند که بیشتر به سمت نمونههای یکپارچه سوق داشت.
در بنچمارک 3DMark's Fire Strike (که تستی معرکه برای تواناییهای گیمینگ است)، گرافیک Iris Xe موجود در Core i7-1185G7 به راحتی از MX 330 پیشی میگیرد. بنابراین خانواده GeForce MX به زودی در شرایطی سخت خواهد بود و دلایل کمتری برای تعبیه آن در دیوایسها وجود خواهد داشت. علت اینست که اکثر دیوایسهای مجهز به این گرافیک، به صورت همزمان از پردازندههای Core i5 و Core i7 تایگر لیک نیز بهرهمند خواهند بود. ضمنا Iris Xe به صورت پیشفرض در پردازنده تعبیه شده، اما گرافیک GeForce MX معمولا هزینهای مجزا روی دست تولیدکننده و مصرفکننده میگذارد.
یکی از نخستین لپتاپهای فوق حملپذیری که به سمت تواناییهای گیمینگ متمایل بود و از GeForce MX بهره میبرد، Razer Blade Stealth 13 بود. مدل تازه این لپتاپ اکنون به سراغ GeForce GTX 1650 Ti رفته که یقینا مزیت پرفورمنسی بزرگی نسبت به Iris Xe دارد. برای مثال Iris Xe به میانگین دقیقا ۳۰ فریم بر ثانیه هنگام اجرای Far Cry 5 با رزولوشن 1080p و تنظیمات متوسط دست مییابد و Blade Stealth 13 و GTX 1650 Ti آن به ۵۴ فریم بر ثانیه با تنظیمات مشابه (اما در شاسی محدودتر ۱۳ اینچی) دست پیدا میکنند.
این نشان میدهد که حتی اقتصادیترین لپتاپهایی که با تمرکز بر گیمینگ صرف ساخته شدهاند، همچنان در حاشیهای امن به سر برده و به این زودیها توسط Iris Xe به پایین کشیده نمیشوند. اما اینتل در هر صورت فاصله را بسیار کمتر از قبل کرده و میتوان فرض را بر این گذاشت که بهبودهای آینده از این هم بیشتر خواهند بود. بزرگترین نبرد دنیای گیم در سالهای آتی، نه کنسولهای نسل جدید خواهند بود و نه بازیهایی مانند کال آو دیوتی و بتلفیلد. بزرگترین نبرد دنیای گیم در سالهای آتی، نبرد اینتل و AMD برای تسلط یافتن بر بازار گرافیک یکپارچه خواهد بود.