سد گتوند، نامی است که این روزها زیاد میشنویم، نامی که سالها قبل هم پر طنین بود و بحث درباره آن در محافل مختلف و در رسانهها بسیار پر هیجان دنبال میشد، اما چه میشود کرد، ما همیشه مردمی فراموشکار بودهایم و اغلب اوقات به یادآوری نیاز داریم. سد گتوند که امروز به عنوان دمل چرکی جدیدی بر جان محیط زیست خوزستان از آن یاد میشود، سالیان پیش در جدال مسئولان کشور بحثی بسیار داغ داشت.
در شرایطی که کارون یکی از مهمترین و پرآبترین رودخانههای کشورمان حال و روز بدی دارد و مردم خوزستان شاهد از دست رفتن منابع ارزشمند آبی استانشان هستند و کشاورزها بر آب شوری که زمینهای کشاورزیشان را نابود کرده میگریند، اطلاعات تازهای درباره بیتوجهی سازندگان سد گتوند درباره مسائل مهم زیست محیطی منطقه افشا شده است. اطلاعاتی که نشان میدهد متخصصان، خطرات ساخت این سد را به مسئولان گوشزد کرده بودند اما دغدغههای ساخت سدی پر آوازه و مرتفع و ثبت آن در کارنامه دولت اجازه نداد به آنها اعتنا کنند و در نهایت رفتند تا کلنگ فاجعهای که امروز شاهدش هستیم را بر زمین بزنند و بعد هم آب کارون را روانه آن کنند.
گتوند سازه مهندسی پر افتخار یا تهدیدی برای خوزستان؟
گتوند نوعی سد سنگریزهای با هسته رسی 182 متر است که یکی از بلندترین سدهای خاکی کشور به حساب میآید. این سد در فاصله ۳۸۰کیلومتری از ریزشگاه رودخانه کارون قرار دارد و آخرین سد قابلاحداث روی کارون بوده است. بنا به آمارهای اعلام شده از سوی وزارت نیرو سد گتوند با مخزن5/4 میلیارد مترمکعبی، دومین دریاچه مصنوعی بزرگ کشور است. برای ساخت این سد، مبلغی درحدود هفت هزار میلیارد تومان هزینه شده است.
سد گتوند با هدف تامین بخشی از برق مورد نیاز کشور، کنترل سیلابهای فصلی و هم چنین تنظیم آب کشاورزی پایین دست روی رودخانه کارون احداث شد. سالها پیش از این که کلنگ ساخت سد زده شود کارشناسان از نظر زیست محیطی محل ساخت آن را 15 کیلومتر بالاتر از مکان فعلی تعیین کرده بودند تا خطری برای منطقه ایجاد نکند.
اما این سازه عظیم که از نظر طراحی و مهندسی و ساخت حقیقتا سازه مهم و حیرتانگیزی است نمیتواند مایه سرافرازی متخصصهای سازنده و دولتمردانی که از آن حمایت کردند باشد چرا که گتوند در مدت زمانی که ساخته شده تا اکنون حدود 17 میلیون تن نمک را به آب کارون وارد کرده و باعث شور شدن رودخانه عظیمی که آب شیرین داشت، شده است. محمد درویش پژوهشگر و کنشگر محیط زیست و منابع طبیعی در مصاحبه با اقتصادآنلاین گفته است: «با احداث سد گتوند، دشت خوزستان با معضل شوری مواجه شده است. نیمی از نخلستانها خشک شده و کیفیت آبزیان به شدت کاهش پیدا کرده است و با یک بحران جدی در کشاورزی مواجه شدهایم. بسیاری از زمینهای کشاورزی از حیز انتفاع خارج شدهاند و هزاران میلیارد تومان پول به هدر رفته است.» بیش از ۴۲۰هزار هکتار زمین کشاوری که محصولات متنوع از قبیل گندم، ذرت و نیشکر در آن کشت میشود تحت آبیاری گتوند هستند که با شوری بیش از حد آب این مزارع دچار آسیبهای زیادی میشود.
وقتی سازندگان سد، چشمشان را بر تپههای نمکی بستند
سوال اینجاست که شوری آب از کجا میآید و چه ضعفی در سدسازی وجود داشته که نتیجهاش این فاجعه زیست محیطی را به بار آورده است؟ در جریان گزارشهای ارزیابی که از پروژه سد برای سازمان محیط زیست ارسال میشده است نکته مهمی مغفول مانده و آن هم وجود گنبد نمکی بزرگی در منطقه مورد نظر برای احداث سد بوده است. از ابتدای مطرح شدن این پروژه مخالفت زیادی درباره آن وجود داشت دلیل آن هم وجود تپه نمکی گچساران بود که در امتداد مخزن این سد قرار داشت؛ دلیلی که از سمت سازندگان سد انکار شد و پس از گذشت چند روز از آبگیری سد، اثرات آن مشخص شده و تپه نمکی آب شد و در مخزن سد ورود پیدا کرد. به گفته درویش، اگر ارتفاع این سد طبق طراحی اولیه خود باقی میماند، آب به سمت گنبدهای نمکی پس نمیزد و چنین فاجعهای رخ نمیداد. اما از آنجاییکه برخی در وزارت نیرو، سودای مطرح شدن را داشتند، ارتفاع سد را بالا بردند و اتفاقی که نباید، رخ داد.
به نظر میرسد اگر طرح احداث سد با کمی دقت و وفاداری با اصول اولیه که در طراحی اولیه آن آمده بود ساخته میشد در حال حاضر استان خوزستان با چنین مشکلاتی دست و پنجه نرم نمیکرد. اما علیرغم این خطا، سرنوشت شوم گتوند به این جا ختم نمیشود و ماجراهای غمبار یکی پس از دیگری ادامه پیدا میکند. یعنی درست زمانی که سازندگان سد با معضل توده نمکی عنبل روبهرو شدند به جای جلوگیری از حوادث ناگوارتر، دست به انتخابهای بی فایده دیگری زدند.
پتوی رسی، علاج دیرهنگامی که جواب نداد
پس از آن که بالاخره برای همه روشن شد که در منطقهای که سد گتوند ساخته شده تپه نمکی وجود دارد ایده ساخت پتوی رسی برای کاهش نرخ انحلال و ورود نمک به مخزن سد، قبل از آبگیری مطرح شد.
با وجود این که بررسی پتو رسی در دستور کار مطالعات دانشگاه تهران نبود ایده اجرایی شد.
در این راهکار خاک مرغوب کشاورزی برای جلوگیری از نفوذ آب به تپه نمکی استفاده شد. کارشناسانی که این ایده را مطرح کردند معتقد بودند با اضافه کردن خاک رس به تپههای نمکی میتوان جلوی نفوذ آب را گرفت اما علیرغم این که این راهکار به مرحله اجرا در آمد هیچ فایدهای نداشت و در نهایت این ایده هم شکست خورد.
سد گتوند ناجی خوزستان در برابر سیلابها بوده است؟
برخی معتقدند سدسازی در خوزستان به ویژه سد گتوند برای جلوگیری از سیلابهای سهمگین و خطرناک بسیار مفید بود و اگرچه خسارتها و مشکلاتی را به همراه داشته اما منطقه را از خطرات جدی سیل حفظ کرده است. نکته مهم درباره این ادعا این است که سدسازی در منطقه درست و با ویژگیهای کاملا مهندسی درباره ارتفاع و شرایط سازه میتواند محاسنی داشته باشد اما وقتی نسبت به اطلاعات تخصصی بیتوجهی شود و اصرارها و پیگیریهای متخصص ها با بی حرمتی پاسخ داده شود در نهایت آن سازه نمی تواند کارکرد مثبتی برای کشور داشته باشد و روزبهروز هزینههای اضافی و خطرات جدی می زاید. سدهایی که با جانمایی صحیح ساخته شده اند و قبل از احداثشان شرایط زیست محیطی منطقه در نظر گرفته شده طبعا آسیبی در این حد و اندازهها به اکوسیستم و آب منطقه وارد نکردهاند. نکته مهم دیگر این است خوزستان استان پر آبی است که به سبب همین بارندگیها و آبها جلگههای حاصلخیز زیادی هم در آن شکل گرفته است و در حال حاضر با اشتباه مهندسی به استانی خشک تبدیل شده که توزیع آب باقی مانده در آن هم با مشکلات جدی روبهروست.
تخلیه سد، راه حل نهایی پژوهشگران دانشگاه تهران
بعد از مشکلات و معضلاتی که برای گتوند و آب رود کارون رخ داد محققان دانشگاه تهران طی تحقیقاتی 3 پیشنهاد را به عنوان راهکار ارائه کردند. راه اول این بود که از سد گتوند تا خلیج فارس به طول 300 کیلومتر لولهگذاری شود و آب این سد به خلیج فارس انتقال یابد. راه دوم، ایجاد یک مسیر انحرافی به طول 45 کیلومتر از پشت سد است که با جلوگیری از ورود آب به دریاچه، سد غیر فعال شده و به مرور زمان خشک شود. در راه سوم هم پیشنهاد میشود که اطراف سد دریاچههایی ایجاد شود و آب شور سد به آنها انتقال یابد تا به مرور تبخیر شده و سد را تخلیه کند.
چرا هیچ سازمانی جلوی این طرح غیر اصولی را نگرفت؟
محمود احمدینژاد سال ۹۰ در گردهمایی مدیران ارشد وزارت صنعت معدن و تجارت در خصوص گزارش تخصصی سازمان بازرسی کل کشور خطاب به پورمحمدی در رابطه با سد گتوند خوزستان گفت: «یک آدم بیسوادی وارد کارهای تخصصی میشود و به ما نامه رسمی میزند که شما این سد را در این نقطه نسازید و در جای دیگری احداث کنید. به تو چه ارتباطی دارد؟ اصلا تو میفهمی سد یعنی چه؟ چه کسی به تو این اجازه را داده است که چنین کاری را انجام دهی؟ من که خودم مهندس عمران هستم در این باره اظهار نظر نمیکنم چرا که احداث یک سد مطالعات زمینشناسی و هیدرولوژیکی فراوانی را میطلبد، در انتهای نامه هم تهدید میکنند که اگر این کار را انجام ندهید با شما برخورد میکنیم.»
مصطفی پورمحمدی، رییس سازمان بازرسی کل کشور در سال 91 با اشاره به صرف ۲۰۰۰ میلیارد تومان اعتبار (تا آن زمان) برای ساخت سد گتوند و همچنین کار صدها متخصص در سه دولت بر روی این سد و عدم توجه آنها به مشکلاتی که سد ایجاد میکند، گفته است: «در سازمان بازرسی کل کشور با کارشناسیهایی که انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که نمیتوان با شرایط حاضر سد گتوند به فعالیت ادامه دهد و با مد نظر قرار دادن قانون و کار کارشناسی این تصمیم را ابلاغ کردهایم و پای آن هم ایستادهایم. در سازمان بازرسی کل کشور، در حوزه محیط زیست و مسائلی نظیر آب، حساسیت به خرج میدهیم. آخرین تصمیم سازمان در این حوزه نیز مربوط به تخلیه آب سد گتوند و تغییر کاربری سد است که بر اساس ساعتها کارشناسی نتیجهگیری شده است. ۶۰۰ هزار از اراضی زیر کشت در این مناطق وجود دارد که با چند بار آبیاری شدن با آب شور، تبدیل به نمکزار میشود و ما این مساله را به وزارت جهاد کشاورزی گزارش دادهایم که یا باید در این فصل آبی، سد را تخلیه کنند یا باید فکری به حال کشاورزی منطقه کنند.»
قبل از آبگیری سد، محمدزاده، رییس وقت سازمان محیط زیست در نامهای به وزیر نیرو خواستار عدم آبگیری آن به دلیل خسارات احتمالی در اثر تپه نمکی شد اما متاسفانه هیچ اعتنایی به این نامه ها نشد و به دستور احمدی نژاد آبگیری سد انجام شد.