«میت ریمک» موسسه کروآت خودروسازی برقی «ریمک»، میگوید که خودروسازان بزرگی چون فولکس واگن، پورشه و هیوندای در بخش توسعه شرکتش صدها میلیون دلار سرمایهگذاری کردهاند. او برنامه دارد تا از این سرمایه برای ساخت نسل جدیدی از بوگاتیها با موتوربرقی، هزینه مناسب و تولید با تعداد بالا استفاده کند. در ادامه این مقاله، او درمیان پرسش و پاسخها توضیح میدهد که چرا بوگاتی در کنار سودآوری، دیگر جایی در گروه فولکسواگن نداشت. او همچنین به دلایل تاخیر ابرخودروی خود، نِوِرا، و مشکلات پیشرویش میپردازد.
Table of Contents
- ساخت ریمک نورا در چه وضعیتی قرار دارد؟!
- چه چیزی باعث این تاخیر شد؟
- مضرات ناشی از کمبود تراشه چه بوده است؟
- آیا بوگاتی سودآور است؟ اگر نه، چگونه میتوان آن را به آنجا رساند؟ اگر هم هست، چگونه آن را موفقتر از آنچه که هست خواهید کرد؟!
- بوگاتی شما از چه موتوری استفاده خواهد کرد؟!
- ریمک درحال بازگشایی یک مرکز توسعه و تحقیق بدون حفاظ در زاگرب است. هدف این کار چیست؟!
- ریمک تاکنون چند خودرو ساخته است؟ مرکز جدید و بوگاتی چه تاثیری بر آن خواهند داشت؟!
- برنامهتان در زمینه تولید قطعات چیست؟
- ریمک خیلی بزرگ شده است. برنامه چیست؟!
- دشوارترین بخش ایجاد صنعت خودرو در کرواسی چه بوده است؟!
- بزرگترین چالش تجاری شما چیست؟!
ساخت ریمک نورا در چه وضعیتی قرار دارد؟!
تولید به تاخیر افتاد چون فرایند کاری بسیار پیچیده بود؛ اما خودرو درحال تولید است. خودروهای نخستین مشتریان در خط تولید هستند. در دو ماه آینده آنها را تحویل میدهیم.
چه چیزی باعث این تاخیر شد؟
معمولا دسترسی به قطعات. مردم ممکن است بپرسند چطور تولید چنین خودرویی آن هم با تولید محدود به مشکل برمیخورد؟! مشکل اینجاست که بسیاری از قطعات را خودمان تولید میکنیم؛ برای نمونه تمام بخشهای الکترونیکی خودرو. تمام سختنرم و نرمافزار متعلق به ما است. مجبوریم برای تولید هر خودرو، هزاران هزار بخش الکترونیکی را توسعه دهیم. هماکنون بهخاطر کمبود تراشه این مسئله به یک چالش تبدیل شده است.
مضرات ناشی از کمبود تراشه چه بوده است؟
برای قطعهای که ۱ دلار ارزش دارد، باید ۱۰، ۲۰ یا ۵۰ دلار هزینه کنیم. گاهی حتی مجبوریم ۱۰۰ دلار برای یک تراشه هزینه کنیم، تنها بهخاطر اینکه خط تولید متوقف نشود. این واقعا چالش بزرگی شده است. باید طراحی برخی بخشها را تغییر میدادیم و بعضی اجزا را جایگزین میکردیم؛ همهوهمه به این خاطر که نمیتوانستیم تراشه یا پردازنده موردنیاز را تهیه کنیم.
آیا بوگاتی سودآور است؟ اگر نه، چگونه میتوان آن را به آنجا رساند؟ اگر هم هست، چگونه آن را موفقتر از آنچه که هست خواهید کرد؟!
راستش را بخواهید بوگاتی در سالهای اخیر بسیار سودآور بوده است. مدیرعامل سایق این برند، «استفان وینکلمن»، کار فوقالعادهای انجام داد و شرکت خوبی را برای توسعه بیشتر به من تحویل داد. گروه فولکسواگن مشکلی با سودآوری بوگاتی نداشت. مشکل این بود که نمیدانستند پس از این چه چیزی تولید کنند! اگر نگاهی به خودروهای بوگاتی بیاندازید، تمام آنها بر پایه موتور W16 توسعه یافتهاند که حدود دو دهه از تولد آن میگذرد. این موتور یک نیروگاه بینظیر بود که عصر جدیدی را برای صنعت ابرخودروها پدید آورد.
آسانترین کار برای ما این خواهد بود که یک نورا را برداریم و لوگوی بوگاتی را روی آن بچسبانیم ولی من مخالفم. من یک طرفدار خودروهای برقی هستم؛ درحالیکه بوگاتی باید تا مدتی با موتور احتراق داخلی تولید شود. آن را بهگونهای تولید میکنیم که ازنظر مالی قابل توجیه باشد. ما همهچیز را در نورا از نو طراحی کردیم. مراحل توسعه نورا با بودجه محدود همراه بود و اصلا با هزینهای که فولکسواگن در توسعه شیرون صرف کرد قابل مقایسه نیست. ما همین کار را با بوگاتیهای آینده نیز انجام خواهیم داد؛ خودروهایی تولید خواهیم کرد که مانند آن را در هیچ شرکتی پیدا نکنید؛ اما بدون صرف میلیاردها دلار هزینه. راهکار ما این است. همچنین بوگاتی تا ۲۰۲۵ کاملا به فروش میرسد و این موقعیت خوبی برای ما بهشمار میرود.
بوگاتی شما از چه موتوری استفاده خواهد کرد؟!
به شدت به اجزا برقی مجهز خواهد شد، اما همچنان یک موتور احتراقی جذاب میماند. اگر مردم بوگاتی بعدی را ببینند احتمالا از حرکت من به سمت تولید چنین خودرویی متعجب خواهند شد، چون همیشه با خودروهای برقی همراه بودهام. اما من همیشه یک عشق خودرو و دیوانه عملکرد بالا بودهام. با توجه به برند، مشتریان و فناوری دردسترس، بهنظرم ما بهترین راهحل را برای بوگاتی درنظر داریم. امروز این راهحل یک خودروی برقی نیست. یک روز خواهد بود اما امروز نه.
ریمک درحال بازگشایی یک مرکز توسعه و تحقیق بدون حفاظ در زاگرب است. هدف این کار چیست؟!
پانزده یا یست سال پیش اگر از یک مهندس میپرسیدید که چه رویایی داری؟! احتمالا میگفت کارکردن در بامو و مرسدس. امروز داستان فرق میکند. نمیشود یک ساختمان مهم ساخت و از امکانات درونش محافظت کرد، اما دورش را دیوار نکشید؟! مسئله درباره مشارکتدادن محیط و جامعه است. با این کار حتی برخی کودکان فرصت دیدن کارهای ما را دارند. میخواهم بخشی از جامعه باشم و همزمان، بهترین مکان را برای کارکردن فراهم کنم. قرار نیست کارکنان حضور یک دوست یا فرزندشان در مرکز را اعلام کنند. تنها از طراحها و چیزهایی که لازم است محافظت میکنیم.
ریمک تاکنون چند خودرو ساخته است؟ مرکز جدید و بوگاتی چه تاثیری بر آن خواهند داشت؟!
ما زمان رونمایی مدل «Concept One» حدودا ۱۰ نفر بودیم. بودجه کمی داشتیم و با این وجود ۸ دستگاه از آن را ساختیم. حال به مرحله بعدی رسیدیم. ۱۵۰ عدد نورا تولید خواهیم کرد. سالانه ۸۰ بوگاتی هم خواهیم ساخت. احتمالا بزرگترین تولیدکننده ابرخودرو باشیم.
برنامهتان در زمینه تولید قطعات چیست؟
من ابتدا تنها قصد ساخت ابرخودرو داشتم اما دیدم که سرمایهگذاران علاقه چندانی به سرمایهگذاری در آن ندارند و هر ساله شاهد کاهش بودجه خواهیم بود. برای دوامآوردن، شروع به همکاری با باقی خودروسازان کردیم. در ابتدا شاید ۲۰۰ باتری برای کوئنیگزگ و ۱۵۰ باتری هم برای آستونمارتین میساختیم. سعی داریم تولید باتری برای دیگر خودروسازان را تا هزاران عدد در سال افزایش دهیم. موتور، محور برقی و سیستم اطلاعات سرگرمی هم در کنار باتری هستند.
ریمک خیلی بزرگ شده است. برنامه چیست؟!
باید به سراغ مراکز بیشتر برای اسکان کارکنان باشیم چون داشتههای کنونی جوابگو نیست. دفترهای کاری در محلهای گوناگون قرار گرفتهاند. باید توسعه پیدا کنیم چون مرتب کردن اینها دشوار و دردآور است.
دشوارترین بخش ایجاد صنعت خودرو در کرواسی چه بوده است؟!
تنها ۱۲ سال گذشته اما حس میکنم خیلی بیشتر از این است. تبدیل یک گاراژ به شرکتی با ۱۵۰۰ کارکن در سرتاسر جهان سفر سختی بوده است. در کروآسی خبری از ساختان صنعتی نیست. باید حتی به فرودگاهها و کارخانههای قدیمی هم چشم داشته باشید. همهچیز برعهده خودتان است. باید یک مرکز خرید را به یک کارخانه متناسب با نیاز خود تبدیل کنید. تهیه وسایل لازم مانند لپتاپها و… نیز چالش بسیار بزرگی است. نه فقط بهخاطر همهگیری کرونا؛ درحالت عادی هم پیدا کردن افراد با استعداد کافی و تجربه صنعتی و تامینکننده قطعات دشوار است. این کار سخت بود اما از خود پرسیدم: «جای دیگر آسانتر نمیشد؟! البته.» اما همین راه ما را به اینی که هستیم تبدیل کرده است. باید همهچیز همینطور میبود تا باقی میماندیم.
بزرگترین چالش تجاری شما چیست؟!
زنده نگهداشتن شرکت ازطریق اهدا مالی، وام بانکی، پروژههای مشتریان و… . تمرکز اصلی من روی همین بوده است. اخیرا بهخاطر همکاریهای بزرگی که داشتهایم، به مشکل بزرگی برنخوردهایم. اما هنوز هم از لبه پرتگاه چندان دور نشدهایم.