عقربها مانند خویشاوندان نزدیک خود یعنی عنکبوتها، هیرهها و کنهها هشت پا دارند. اندام آرواره مانند موسوم به کلیسر (Chelicerae) که در عنکبوتها شبیه خنجر دو قسمتی است، در عقربها سه قسمت دارد و بیشتر به انبر شباهت دارد.
کارشناسان میگویند که بعید نیست ما در آینده، بیش از امروز به کمک عنکبوتها و عقربها برای مبارزه با میکروبهای مقاوم به آنتیبیوتیکها نیاز داشته باشیم و به همین دلیل هر عاملی که عقربها را در معرض خطر قرار دهد، میتواند برای ما انسانها هم هشداردهنده تلقی شود.
علیرضا زمانی، دانشجوی دوره دکتری تنوع زیستی دانشگاه تورکو فنلاند و همکارانش به تازگی مقالهای علمی درباره موضوع جنجال برانگیز تجارت غیرقانونی زهر عقرب و تاثیر آن در تسریع روند انقراض این موجودات خارقالعاده نوشتهاند که در این مطلب به صورت اجمالی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
مقاله مذکور موضوع استخراج آماتورگونه زهر عقرب را که مدتهاست به یکی از دغدغههای جدی در عرصه حفاظت از محیط زیست تبدیل شده، ارزیابی و تحلیل کرده است. در چکیده این مقاله با عنوان «تجارت استخراج غیرحرفهای زهر میتواند باعث تسریع انقراض عقربها شود» میخوانیم:
«استفاده دارویی از چندین ترکیب بیوشیمی موجود در زهر عقرب، زمینه و بستر لازم را برای کارهای تحقیقاتی در حوزههای مختلف فراهم کرده اما در عین حال ارزش اقتصادی و پتانسیل بالقوه زهر عقرب سبب فشار مضاعف بر جمعیتهایی شده که از مدتها پیش به واسطه تخریب زیستگاه و برداشت مازاد بخاطر تجارت جهانی حیوانات خانگی نادر و غیرمعمول، در معرض تهدید قرار داشتهاند.
چندین کشور در آفریقا و آسیا، دست کم از سال 2016 با مساله افزایش تعداد بهرهبرداران و پرورشگاههای نگهداری عقرب و استخراج زهر از آنها برای مصارف تجاری مواجه شدهاند. تردیدهای جدی درباره کیفیت زهر استخراج شده در این پرورشگاهها و مزارع وجود دارد و در عین حال جمعآوری مکرر از نمونههای وحشی میتواند باعث تهی شدن برخی زیستگاهها از عقربها شود.
برآوردها نشان میدهد که تنها در ظرف یک دهه گذشته، یک میلیون گونه در خطر انقراض قرار گرفتهاند؛ لذا این برداشت بیرویه و مازاد ناپایدار از جمعیتهای مختلف عقربها را هم باید یک عامل مهم نابودی تنوع زیستی قلمداد کرد. تجارت شکل گرفته بر مبنای استخراج غیرحرفهای زهر عقرب این پتانسیل را دارد که تنوع زیستی عقربها را در مناطقی که ارزشهای بیولوژیکی غنی دارند، به شکل منفی تحت تاثیر قرار دهد.
مساله اینجاست که مستندسازی ضعیف بر این اتفاق سایه انداخته و به همین دلیل ضرورت اقدام عاجل توسط دولتها، دانشگاهها و جوامع علمی به منظور ارتقای حفاظت از جمعیتهای محلی عقربها احساس میشود.
نویسندگان این مقاله بر این باورند که فعالیتهایی مانند بررسیهای دقیق فونستیک (مطالعه در زمینه تنوع جانوری)، ایجاد فهرستهای ملی از گونههای بومی، در معرض تهدید و در معرض خطر با استفاده از طبقهبندی و معیارهای فهرست سرخ اتحادیه جهانی حفاظت، آموزش جوامع محلی و پرهیز از اعطای هرگونه مجوز جمعآوری عقربها به منظور بهرهبرداری تجاری به هر شکل میبایست در دستور کار قرار گیرد و گسترش پیدا کند.»
قدمت حضور عقربها در زمین
علیرضا زمانی و همکارانش در این مقاله به تاریخچه حضور عقربها در کره زمین اشاره کرده و مینویسند: «بر اساس فسیلهای به دست آمده، قدمت حضور عقربها روی کره زمین به 435 میلیون سال پیش و دوره زمینشناسی سیلورین (عصری که حدود 60 درصد از گونههای دریایی و اقیانوسی در آن منقرض شدند) برمیگردد.
از آن زمان تاکنون این راسته خاص از عنکبوتیان از نظر مورفولوژیکی تغییر چندانی نکرده. بر اساس آخرین گزارشها، بیش از 2500 گونه از عقربها روی کره زمین به استثنای قطب جنوب و نیوزلند شناسایی شدهاند. عقربها در مناطق وسیعی از زمین از جمله صحراها، ساواناها، نواحی گرم حاره، جنگلهای بارانی، غارها و البته حدفاصل مناطق جذر و مدی زیست میکنند.
تمامی عقربها شکارچی هستند و از زهر خود برای فلج کردن و مقهور ساختن طعمههایشان و در عین حال دفاع استفاده میکنند. عقرب گزیدگی که به آن Scorpionism هم گفته میشود، یکی از مهمترین دلایل ناخوشی و در عین حال مرگ و میر در چندین نقطه جهان است.
هر ساله بالغ بر 100 هزار مورد عقرب گزیدگی و در حدود 200 مورد مرگ و میر در دنیا گزارش میشود؛ اما جالب است که بدانید زهر کمتر از 50 گونه عقرب در دنیا خاصیت کشندگی دارد و از میان بیش از 104 گونه عقربی که زهرشان از دیدگاه پزشکی مهم تشخیص داده شده، تنها 32 گونه هستند که نیش آنها برای انسان میتواند عواقب جبرانناپذیری داشته باشد.»
زهر عقربها
در مقاله مذکور آمده که زهر عقربها از نظر ساختاری متفاوت و پیچیده است و از ترکیباتی مانند فسفولیپاز آی 2 (آنزیمی از گروه لیپازها)، سرین پروتئاز (گروهی از آنزیمها با پیوندهای پپتیدی)، متالوپروتئیناز (آنزیمهایی که مکانیسم کاتالیزی آنها با دخالت یک فلز انجام میشود)، گروهی از لیپولیزها موسوم به lipolysis activating peptides (LVPs) و هیالورونیداز (گروهی از آنزیمهای گلیکوزید هیدرولاز) و البته پروتئینها و پپتیدهای ضدمیکروبی و سمی به صورت یونی تشکیل شده است.
کاربردهای دارویی زهر عقرب به این شکل است که در تحقیقاتی مانند بیوتکنولوژی، درمان سرطان، درمان زوالهای عصبی (Neurodegenerative) و البته بیماریهای قلبی مورد استفاده قرار میگیرند. با این وجود تنها زهر درصد ناچیزی از گونههای عقرب به طور دقیق آنالیز شده است.
صید گسترده از طبیعت
نویسندگان مقاله هشدار میدهند که در کشورهایی مانند مصر، کنیا، افغانستان، چین، ایران، عراق، پاکستان و سریلانکا پرورشگاهها و مزارع عقرب رو به افزایش هستند. در کشور ما ایران اطلاعات نادرست فضاهای مجازی به شدت آسیبزا بوده است.
به اندازهای که حتی میزان عایدی از هر لیتر زهر عقرب در برخی منابع نامعتبر 10 میلیون دلار عنوان شده و همزمان تجارتی شکل گرفته که در آن عدهای خود را متخصص آموزش، نگهداری و زهرگیری از عقرب میخوانند. برخی خبرگزاریها در کشور آمار مزارع پرورش عقرب را بالغ بر 12 هزار تخمین زدهاند و همین مساله گویای یک دغدغه جدی است.
وزن بدن عقرب یکی از شاخصههای موثر در این تجارت غیرقانونی است؛ اما در عین حال موارد متعددی هم بوده که عقربهای نابالغ از طبیعت صید شدهاند و از آنجایی که بلوغ گونههای بزرگتر عقرب معمولا چندین سال طول میکشد، لذا متخصصان معتقدند که علیرغم ادعاهای مطرح شده توسط تاجران این بازار، اکثر عقربها اگر نگوییم همه آنها از طبیعت به شکل بیضابطه در حال صید هستند.
مشکل دیگر اینجاست که اغلب عقربهای صید شده توسط این مراکز جزو گونههای بومی محلی و منطقهای هستند و به واسطه عدم اطلاعات کافی مشخص نیست که چه تعداد از آنها میتوانند در معرض خطر باشند.
در حال حاضر تنها 5 گونه از عقربها تحت حمایت کنوانسیون تجارت جهانی گونههای در معرض خطر هستند (سایتیس 2020) و در مقابل نمونههای خیلی معدود و اندکی از عقربهای دنیا مخصوصا در آفریقا و آسیا به صورت علمی شناسایی و ثبت شدهاند و به طور مستمر نیز گونههایی جدید در حال کشف هستند.
از سوی دیگر، مطالعات حفاظتی اندکی روی عقربها انجام شده و همه اینها را اگر در کنار حجم انبوه برداشت عقربها از طبیعت بگذاریم، بحرانی را در عرصه تنوع زیستی نشان میدهد که میتواند روزی به ضرر خود ما انسانها تمام شود.
نویسندگان این گزارش پیشنهاد میکنند که مسئولان حفاظت محیط زیست بالاخص در کشورهایی مانند ایران و پاکستان، قوانین سختگیرانهتری را نسبت به برداشت از جمعیتهای وحشی و حفاظت از آنها اعمال کنند چرا که در غیر این صورت دامنه این مشکل روز به روز بزرگتر خواهد شد.