در این مطلب با مالک یک «فراری» همراه میشویم که ۳۲۹ روز از این خودرو «نگهداری» کرده است. در طول این دوره، فراری بیش از ۸ هزار کیلومتر در ۵ ایالت مختلف در امریکا مسافرت کرده است. داگ دیمورو (Doug DeMuro) در ادامه در مورد یک سال مالکلیت فراریاش توضیح میدهد:
سالهاست که داستانهای زیادی در مورد داشتن خودروهای ایتالیایی شنیدهایم:
تعویض روغن ۵ هزار دلاری
برای هر سرویس، باید موتور را خارج کنی.
ولی این داستانها چقدر واقعیت دارند؟ در اینجا میخواهیم به این پرسشها پاسخ دهیم. به این منظور یک سال هزینههای فراری را بررسی میکنیم.
افت قیمت
افت قیمت بخش عظیمی از هزینههای من در مالکیت این خودرو بوده است. خودرو را در ماه ژانویه به قیمت ۸۶۵۰۰ دلار خریده بودم و اواخر سال میلادی به میزان ۷۸ هزار دلار فروختم؛ یعنی در مجموع ۸۵۰۰ دلار کاهش قیمت. البته این کاهش قیمت ممکن است برای یک خودروی ۱۰ ساله در طول ۱۲ ماه بیش از اندازه به نظر برسد؛ ولی برخی فاکتورها بر روند افت قیمت به صورتی بیشتر از حدّ نرمال مؤثر بودهاند.
فاکتور نخست: برای خریدن و فروختن عجله داشتهام. بسیاری از مالکان «فراری» زمانی به اندازه ماهها و شاید سالها برای پیدا خودروی مناسبشان صرف میکنند. ولی چون من هر چه زودتر میخواستم این خودرو را داشته باشم، این پروسه برای من تنها چند هفته طول کشید. در نتیجه، احتمالاً اندکی بیش از اندازه لازم برای آن پول پرداخت کردم.
همچنین در هنگام فروش نیز میخواستم قبل از پایان سال و شروع دوره برفی، این کار را انجام دهم. در نتیجه به دنبال یک مشتری خوب نبودم و شاید در زمینه معامله آن اندکی زیادهروی کرده باشم.
شاید میتوانستم اندکی در خرید و فروش جدیّت بیشتری به خرج دهم و آن را ۸۵ هزار دلار بخرم و در نهایت نیز آن را ۸۰ هزار دلار بفروشم. ۵ هزار دلار برای ۱۲ ماه و ۸ هزار کیلومتر در یک فراری چندان هم بد نیست.
تعمیر و نگهداری
تعویض روغن ۵ هزار دلاری، سرویس سالانه ۱۰ هزار دلاری، خارج کردن موتور برای هر کار کوچک، آتشگرفتنها، مشکل در استارت، بررسی مداوم موتور، از هم گسیختگی قطعات … همهی این موارد «کذب محض» است.
در حقیقت این یکی از مطمئنترین خودروهایی بوده که تاکنون داشتهام؛ خودرویی که از هم گسیخته نشد، آتش نگرفت و حتی یک بار هم مرا در جاده متوقف نکرد. بزرگترین مشکل دور از انتظار، یک پیچ در تایر آن بود. در طول یک سال مالکیت این خودرو، تنها ۳ بار به نمایندگی مراجعه کردم و یکی از این دفعات برای تایر بود. به عبارت دیگر، این خودرو واقعاً آنقدرها هم بد نیست!
ولی این هرگز به معنای آن نیست که این پروسه برای من ارزان تمام شده، چرا که در طول ۱۲ ماه هزینهای برابر ۴۶۳۰ دلار صرف تعمیر و نگهداری خودرو شده است.
این هزینهها را در ادامه جز به جز مرور میکنیم. بلافاصله پس از بردن خودرو به خانه از فلوریدا، تعویض تایرها و همچنین روغن در ۲۸۸۷۳ کیلومتری انجام شد که هزینهای برابر ۲۳۳۴ دلار در بر داشت. سپس در طول ۷ ماه و مسافتی بیش از ۵۲۰۰ کیلومتر، هیچ مشکلی از این خودرو مشاهده نشده است. پس از این مدت، نوبت به یک تعویض روغن دیگر رسید و نمایندگی نیز پیشنهاد کرد که رتورها و صفحات ترمز جلو نیز جایگزین شوند. این کارها در مجموع ۱۷۵۴ دلار برای من هزینه داشت. آخرین دیدار من از نمایندگی نیز ۳۶ روز بعد از آن اتفاق افتاد. در این مدت نزدیک به ۱۱۴۰ کیلومتر دیگر با فراری رانندگی کرده بودم. در این زمان که اوایل ماه نوامبر بود، وصله تایر و تعویض باتری با هزینهای برابر ۵۴۲ دلار انجام شد.
این هزینهها کاملاً مشخص میکند که داستانهایی که در مورد هزینههای گزاف سرویس این خودروها گفته میشوند، حقیقت ندارند.
تعویض کلاج اندکی بیش از ۵ هزار دلار خرج داشت؛ مبلغی که دقیقاً برابر کاری است که قبلاً برای یک پورشه ۹۱۱ مدل ۲۰۱۱ انجام داده بودم. این در حالی است که برای یک مرسدس E63 AMG استیشن واگن مدل ۲۰۰۷ هزینهای بیشتر برای ترمزهای جلو نسبت به این فراری کرده بودم. هیچ سرویس تسمه سالانهای وجود ندارد؛ این کار هر چهار سال یک بار انجام میشود. همچنین هزینه آن ۱۰ هزار دلار نیست، بلکه حدود ۴ یا ۵ هزار دلار است.
و در مورد تعویض روغن ۵ هزار داری: من در طول سال گذشته در دو نمایندگی مختلف این کار را انجام دادم و هرگز بیشتر از ۴۰۰ دلار برای آن پرداخت نکردم. البته این مقدار مبلغ بالایی است، ولی وقتی قیمت مدل تازه خودرو را که بیش از ۱۵۰ هزار دلار است درنظر بگیرید، این رقم چندان هم «دیوانهکننده» محسوب نمیشود.
در کل، در طول یک سال داشتن یک فراری ۳۶۰ این نکات را آموختم: وقتی نوبت به تعمیر و نگهداری خودرو میرسد، هزینههای آن مطابق چیزی که انتظار میرود، گران تمام نمیشود. البته این گرانی شاید نسبی باشد. شما برای تایرها ۲ هزار دلار و برای ترمزها ۳ هزار دلار هزینه میکنید. هزینه یک بار تعویض روغن ۴۰۰ دلار است و برای یک سرویس کامل هر چهار سال یک بار نیز ۵ هزار دلار باید بدهید. بنابراین اگر یک ۳۶۰ خریدهاید و انتظار دارید که هزینههای نگهداری یک «کمری» را داشته باشد، احتمالاً ناامید خواهید شد.
ولی اگر به دنبال یک خودروی لوکس گرانقیمت باشید، احتمالاً یک ۳۶۰ با هزینههای نگهداریاش، شما را در سطح رقابت با خودروهای سطح بالا نگه خواهد داشت؛ خودروهایی که نه تنها از برندهای عجیب و غریبی مانند استون مارتین و لامبورگینی ، بلکه میتوانند از مدلهای سطح بالای مرسدس، آئودی، بامو و دیگران نیز باشند.
سایر هزینهها
داشتن یک فراری البته یک سری هزینههای دیگری نیز در بر داشته است. هزینه بیمه آن حدود ۳ هزار دلار در سال است. همچنین من برای ارزیابی قبل از خرید ۳۸۴ دلار ، برای انتقال خودرو به فیلادلفیا ۱۱۹۵ دلار و برای یک پرواز یک طرف به فلوریدا ۳۴۸ دلار پرداخت کردهام. نگهداری آن در آتلانتا برای ۸ ماه هزینهای برابر ۱۰۸۵ دلار داشت و همچنین مجبور شدم برای تعمیر شیشه جلو که سنگ به آن برخورد کرده بود، ۶۰ دلار هزینه کنم. این هزینهها کاملاً مختص یک فراری هستند؛ ولی برای شفافیت بیشتر هزینهها ذکر آنها در اینجا لازم است.
مجموع هزینهها
برای کسانی که به دنبال عدد نهایی هستند، باید گفت که ۸۵۰۰ دلار افت قیمت و ۴۶۲۹/۸۱ دلار برای تعمیرات و نگهداری، در مجموع، هزینههای یک سال فراری من را به ۱۳۱۲۹/۸۱ دلار رساندهاند؛ به عبارت دیگر برای راندن این خودرو، ماهانه حدود ۱۱۰۰ دلار و یا حدود ۴۰ دلار در روز پرداخت کردهام. این رقم برای هر مایل رانندگی به ۲/۶۱ دلار میرسد.
در همین حال، اگر فرض کنید که تمام خودروها افت قیمت دارند و ۸۵۰۰ دلار را از مجموع هزینهها خارج کنید، من در طول ۱۲ ماه تنها ۴۶۲۹/۸۱ دلار خرج کردهام. اگر هم تعمیرهای «غیرعادی» را کنار بگذارید، چیزهایی مانند تایر، ترمزها و باتریها که چند سال دیگر بدون جایگزینی برای شما کار خواهند کرد، مجموعه هزینههای یک سال محدود به دو تعویض روغن و یک وصله تایر میشود که در مجموع ۸۳۵/۷۵ دلار تمام شده است؛ یعنی یک مبلغ مناسب برای یک سال مالکیت یک فراری.