نخستین تجربه رانندگی با جیپ گرند چروکی L، در مسیر درست

اهمیت جیپ چندان تکان‌دهنده نیست اما باید بدانیم که این فروش تنها با شاسی‌بلندهای دو ردیفه غیر لوکس حاصل شده است. برای سال ۲۰۲۱، سرانجام جیپ تصمیم گرفت تا با معرفی جیپ گرند چروکی L و جیپ گرند واگونیر، شکاف محصولات خود را پر کند. بنابراین با وجود اینکه ما از معرفی این محصولات جدید، هیجان‌زده شده‌ایم اما منصفانه است که بگوییم، گرند چروکی L نقش مهم‌تری در آینده جیپ نسبت به واگونییر لوکس و گران‌قیمت خواهد داشت. زیرا جیپ روی فروش مدل‌های مختلف گرند چروکی به میزان ۷۵ درصد از سبد محصولات خود حساب کرده است.

استلانتیس باوجود محبوبیت کراس‌اوورهای سه ردیفه و تعداد مارک‌های زیر چتر خود، در آمریکای شمالی تنها با دو محصول دوج دورانگو و دوج جورنی حضور دارد که اولی به سرعت در حال پیر شدن است و دومی هم یک محصول افتضاح لااقل نسبت به رقباست. جیپ گرند چروکی L به‌طور قابل‌توجهی این ضعف را برطرف خواهد کرد.

در مقایسه با جیپ گرند چروکی فعلی، فاصله بین دو محوری ۱۷.۸ سانتی‌متر رشد کرده است و در مقایسه با دوج دورانگو هم ۴.۸ سانتی‌متر فاصله بین دو محور بیشتری وجود دارد. به‌طورکلی، گرند چروکی L بیش از ۳۸ سانتی‌متر از گرند چروکی دو ردیفه و ۳.۱ سانتی‌متر از دوج دورانگو کشیده‌تر است. فضای کابین این خودرو در مجموع ۴۵۰۵ لیتر است که بیشتر از نیسان پث فایندر، هیوندای پالیسید و شورولت تراورس می‌باشد.

این ابعاد باعث ایجاد فضایی بزرگ در کابین است که مخصوصاً برای بزرگسالان در ردیف سوم کاملاً قابل استفاده خواهد بود. فضای زانوی سرنشینان ردیف سوم در قیاس با دورانگو کمتر اما فضای سینه و سر آن‌ها بیشتر است. تردد به ردیف سوم هم باوجود صندلی‌های tip-and-slide ردیف دوم بسیار آسان خواهد بود. باوجودی که خودروسازان معمولاً فضای ورودی به ردیف سوم موسوم به دیافراگم را اعلام نمی‌کنند اما احتمالاً جیپ در این کلاس بهترین باشد.

بعلاوه راحتی بسیار مناسبی برای سرنشینان عقب مهیا شده است. به‌عنوان‌مثال، کف‌پوش اختصاصی و ۱۲ پورت USB در هر دو نوع A و C و صندلی‌های برقی درتریم‌های سطح بالا را می‌توان نام برد.

تریم‌های مختلف با روکش‌های چرمی در نیمه بالایی کابین و دوخت با کنتراست متفاوت، تزئینات چوبی و آلومینیومی مات و پرداخت جالب، به نظر چشمگیرمی‌رسند اما مواد مورد استفاده در بخش پایینی کابین و روکش درب‌ها اغلب از پلاستیک‌های ارزان و سخت انتخاب شده‌اند. حتی پنل‌ها در زمان فشار روی آن‌ها به‌طور قابل‌توجهی خم می‌شدند. استفاده از مواد پرمیوم و باکیفیت درتریم‌های رده بالاتر، امری غیرمعمول نیست اما فاصله‌ تریم پایه با بالاترین مدل بسیار زیاد است. پانل‌های درب در نسخه Summit کاملاً محکم‌تر بوده و قسمت‌های بیرونی کنسول میانی هم از روکش‌های نرم بالشتکی (احتمالاً با چرم مصنوعی) هستند که بسیار بهتر از پلاستیک سخت نسخه پایه می‌باشند.

به‌طورکلی کابین نسخه‌های گران‌قیمت بسیار بهتر تدارک دیده شده است. در حالی که نسخه تست شده ۵۳ هزار دلار قیمت داشته که ۴ هزار دلار کمتر از بالاترین تریم است و این اختلاف قیمت ناچیز، توجیه مناسبی برای این سطح از اختلاف در کیفیت مواد مورد استفاده نیست.

سیستم صوتی Hi-Fi با تنظیمات خارق‌العاده با ۱۹ بلندگو و ساب ووفر ۱۰ اینچی با توان ۹۵۰ وات کیفیت بسیار خوبی دارد که البته مانند آن را در سیستم آکورا ESL 3D Studio و یا تنظیمات Lexicon در جنسیس GV80 نیز خواهید یافت.

وقت آن رسیده از کابین خارج شده و به موارد مهم‌تری بپردازیم. برای یک کراس‌اوور سه ردیفه، آفرود و هندلینگ اسپرت از الزامات محسوب نمی‌شوند. با این حال انتظارات ما از یک جیپ مخصوصاً در خارج از جاده در سطحی بالاتر قرار دارند. چیزی که این خودرو به خوبی از پس آنها هم برمی‌آید.

موتور ۳.۶ لیتری V6 پنتااستار در زمان ورود به بازار در سال ۲۰۱۱، یک مورد قابل توجه بود اما در دنیای امروزی با موتورهای سبک‌تر و توربوشارژر، این موتور با ۲۹۳ اسب بخار و تنها ۳۵۳ نیوتن‌متر برای یک خودروی بزرگ سه ردیفه سنگین وزن، بی‌رمق به نظر می‌رسد. برای مقایسه موتور ۴ سیلندر ۲.۳ لیتری توربوشارژر فورد اکسپلورر ۴۰۷ نیوتن‌متر گشتاور در ۵۰۰ دور بر دقیقه پایین‌تر از این موتور ارائه می‌کند. درعین‌حال این خودرو با وزن ۲۲۶۶ کیلوگرم نسبت به رقبایی چون کیا تلوراید و نیسان پث فایندر حدود ۲۵۰ کیلوگرم وزن سنگین‌تری نیز دارد.

باوجود وزن بسیار زیاد و خس‌خس موتور قدیمی، این خودرو در حدود ۸ ثانیه برای رسیدن به سرعت ۹۶ کیلومتر نیاز دارد. ظرفیت یدک کشی این خودرو هم با این موتور ۲۸۱۲ کیلوگرم اعلام شده است. هرچند نمی‌توان انتظار داشت که با این موتور بتوان به‌صورت مرتب، این میزان بار را بکسل کرد. موتور پنتااستار در دورهای معمول عملکرد آرامی دارد اما تحت فشار صدای گوش‌خراشی تولید می‌کند.

صادقانه بگوییم که ما جیپ گرند چروکی L را به‌جز با موتور V8 با حجم ۵.۸ لیتر سفارشی و تریم‌های رده بالای Overland یا Summit  نخواهیم خرید. موتوری که ۳۵۷ اسب بخار قدرت و ۵۲۹ نیوتن‌متر گشتاور دارد. هرچند همین موتور هم در برابر موتورهای V6 توربوشارژر ۳ لیتری فورد اکسپلورر عقب می‌ماند. با این وجود کنترل بهتری با این موتور روی خودرو خواهید داشت و کمبودی نیز احساس نمی‌کنید.

هر دو موتور با یک نوع گیربکس ۸ سرعته اتوماتیک ساخت ZF جفت می‌شوند که در بزرگراه و اطراف شهر، یک همراه خوب با عملکردی بدون لگ است.

قابل‌توجه‌ترین موضوع در جیپ گرند چروکی L، وزن آن و تقسیم آن روی چهار چرخ با تعلیقی چند اتصالی است. درتریم‌های بالاتر، سیستم تعلیق بادی به‌صورت استاندارد ارائه می‌شود که قادر است ارتفاع سواری را تا ۱۰ سانتی‌متر تغییر دهد. یک دیفرانسیل الکترونیکی با لغزش محدود هم در دسترس است. تمامی این موارد به معنی رانندگی سرگرم‌کننده جیپ گرند چروکی L در پیچ‌های نه‌چندان تند است. فرمان محکم و مستقیم است اما تمایل خودرو به سرعت در گوشه‌ها و بازخورد سبک آن تعجب‌آور است.

طراحی آئرودینامیکی و پرداخت دقیق باعث شده تا صدا و ارتعاش مخصوصاً در سفرهای بزرگراهی کنترل شوند. صدای سوت باد بسیار اندکی وجود دارد و تقریباً صدایی از تایرها شنیده نمی‌شود. پایداری خودرو قابل اتکا بوده و جداسازی دنیای داخل و بیرون به‌خوبی صورت گرفته است.

سیستم‌های کمک راننده و سیستمهای دستیار صوتی در این کلاس پیشرو هستند. هرچند بسیاری از تجهیزات درتریم های پایه پیدا نمی‌شوند. بنابراین با نوسانات چشمگیری در تجهیزات و کیفیت مواد تریم‌ها روبرو خواهید شد. قیمت پایه ۳۸۶۹۰ دلاری‌ تریم پایه برای نسخه لاردو تک دیفرانسیل است. نسخه دو دیفرانسیل همین خودرو ۲ هزار دلار گران‌تر است. برای نسخه لیمیتد باید ۴۵۶۹۰ دلار پرداخت کنید. تازه در این قیمت شما موتور V8 و سیستم‌های کمک راننده فعال و تعلیق بادی و میراگرهای تطبیقی و سیستم صوتی McIntosh را نخواهید داشت.

به زبان ساده با قیمت ۴۶ هزار دلاری چیزی در حد یک کیا تلوراید با بار کامل را می‌رانید و این یعنی ارزش این خودرو در برابر رقبا کمتر است ولی وقتی به سراغ تریم‌های بالاتر می‌رویم به‌خوبی می‌توان آن‌ها را با رقبای رده بالاتر نیز مقایسه کرد.

تریم اورلند با قیمت پایه ۵۴۶۹۰ دلار با پیشرانه Hemi و سیستم دو دیفرانسیل و تریم Summit با قیمت ۵۹۹۸۵ دلار می‌توانند مورد مقایسه با آئودی Q7 و یا اکورا MDX نیز قرار گیرند.

تجربه نخست ما با جیپ گرند چروکی L نشان از برخی کاستی‌ها در کیفیت مواد داخل اتاق و ضعف قوای محرکه پایه است. این خودرو، چیزی است که سالها جیپ به آن نیاز داشته اما هنوز یک وسیله عالی نیست. اما جیپ فرمول موفقیت را می‌داند و با متنوع‌تر کردن این خودرو و تطبیق آن با تکنولوژیهای چشمگیر آینده و با توجه به صفات مثبت دلپذیر آن در رفتار در جاده‌ها و فضای مناسب برای ۶ تا ۷ سرنشین، چیزهای زیادی در آینده برای گفتن خواهد داشت.