فورد برانکو رپتور و جیپ رانگلر روبیکان ۳۹۲ آفرودرهای بسیار توانمندی هستند و میتوانند شما را به جاهایی ببرند که کمتر وسیلهٔ نقلیهای میتواند؛ اما آیا واقعاً به چنین قدرتی در آفرود نیاز است؟ از دید ما، هیچکدام از این شاسیبلندها چندان منطقی به نظر نمیرسند و حتی شاید مضحک باشند. البته این خودروها چیزی بسیار فراتر از قرار دادن پیشرانههای قدرتمند زیر کاپوت برانکو و رانگلر هستند و هم رپتور و هم روبیکان ۳۹۲ قبل از ورود به طبیعت تحت توسعهٔ دقیق و کاملی قرار گرفتهاند.
شاسی این خودروها بهگونهای اصلاح شده که مستحکمتر باشد و حتی تحمل بیشتری در برخورد با تختهسنگها از خود نشان دهد درحالیکه هم روی جاده و هم در آفرود نیز خودروها را بسیار سریع میسازد. برانکو رپتور ۲۵۴ میلیمتر از نسخهٔ معمولی خود عریضتر است درحالیکه ۳۹۲ به تعلیق کاملاً متفاوتی نسبت به رانگلر استاندارد مجهز شده است. ما در تپههای شنی، مسیرهای فنی و همینطور جادهها و بزرگراههای پرپیچوخم، طی دو روز این خودروها را در برابر هم قرار دادیم تا بفهمیم کدامیک افراطیتر و هیجانانگیزتر است.
خودروها
رقابت برانکو و رانگلر زمانی بهطورجدی آغاز شد که فورد شاسیبلند آفرودی خود را در سال ۲۰۲۱ معرفی کرد؛ اما علیرغم این پیشینهٔ کوتاه، نبرد برانکو و رانگلر مشابه موستانگ در برابر کامارو، مرسدس بنز در برابر بامو و فراری در برابر لامبورگینی، مثل نبردی برای اعصار مختلف احساس میشود. برانکو رپتور و رانگلر ۳۹۲ برای خشنود کردن آمریکاییهایی ساخته شدهاند که به دنبال انجام کارهای دیوانهوار هستند. در لیست اولویتهای این خودروها نه مصرف سوخت که تفریح و هیجان قرار دارد و این چیزی است که هردو ارائه میکنند.
در سینهٔ برانکو یک پیشرانهٔ ۳ لیتری V6 توئین توربو با ۴۱۸ اسب بخار قدرت و ۵۹۷ نیوتن متر گشتاور قرار گرفته که به یک گیربکس ۱۰ سرعته اتوماتیک متصل شده است. این موتور همانی است که در اکسپلورر ST میبینیم اما در برانکو قدرت بیشتر و مأموریت متفاوتی دارد که نیاز به تنظیم جدید گیربکس خواهد داشت. تغییرات اساسی سیستم تعلیق با استفاده از کمکفنرهای جدید فاکس و بازوهای کنترل منحصربهفرد هم توسط تیم فورد پرفورمنس انجام گرفته است یعنی همانهایی که موستانگ شلبی GT500 را ساختند. درنتیجه، تراول جلو ۳۳۰ میلیمتر و تراول عقب ۳۵۵ میلیمتر بیشتر شده و فاصله از زمین هم به ۳۳۳ میلیمتر رسیده است. قیمت پایهٔ برانکو رپتور ۷۰,۰۹۵ دلار است که در نمونهٔ آزمایشی ما به ۷۷,۰۱۵ دلار رسیده است.
از سوی دیگر، رانگلر روبیکان ۳۹۲ حتی گرانتر بوده و در نمونهٔ آزمایشی ما ۸۷,۱۶۵ دلار قیمت دارد. زیر کاپوت این خودرو یک پیشرانهٔ عظیم ۶.۴ لیتری V8 قرار گرفته است که ۴۷۰ اسب بخار قدرت و ۶۳۷ نیوتن متر گشتاور تولید میکند. یک گیربکس هشت سرعتهٔ اتوماتیک از طریق گیربکس کمکی تماموقت این نیرو را به هر چهارچرخ میفرستد. در حالت ۴WD Auto، این رانگلر ۷۰ درصد از گشتاور را به محور عقب میفرستد اما در شرایط خاص میتواند تا ۵۰ درصد گشتاور را به چرخهای جلو ارسال کند. جیپ در این خودرو چند تغییر مثل جابجایی پایههای تعلیق را برای جای دادن موتور بزرگتر انجام داده است. فنرهای عقب خودرو ۲۰ درصد نرمتر و فنرهای جلو ۱۰ درصد سفتتر از روبیکان معمولی شدهاند و کمکفنرهای فاکس هم آنها را همراهی میکنند.
رانندگی
روی جاده، اختلاف ۵۲ اسب بخاری و ۴۰ نیوتن متری بین رپتور و ۳۹۲ مطمئناً احساس میشود و رانگلر بسیار سریعتر و سرزندهتر است. به همین دلیل، اختلاف شتاب صفر تا ۹۶ کیلومتر بر ساعت نیز بین ۴.۲ ثانیه برای رانگلر و ۶.۲ ثانیه برای رپتور، رقم چشمگیر ۲ ثانیه را نشان میدهد که این اختلاف تا پایان مسافت ۴۰۰ متر ثابت باقی میماند. جیپ پیروزی عددی خود را با یک پیروزی احساسی تقویت میکند زیرا با فشردن میدونی گاز، اگزوز فعال با صدایی شبیه نفس آتشین اژدها فوران خواهد کرد. رپتور اما چنین صدای جذابی ندارد و هرچند نمیتوان آن را خودروی کُندی دانست اما آنقدرها هم سریع نیست. برانکو در رانندگی هم جذابیت کمتری دارد هرچند که این فقط اندکی کمتر است.
عرض بیشتر رپتور باعث میشود احساس پایداری بیشتری نسبت به رانگلر داشته باشد و هرچند جیپ برای پیچیدن کمی اشتیاق بیشتری دارد اما همیشه سنگینتر احساس میشود و سواری فورد هم راحتتر است. بااینحال، از سوی دیگر دید رو به بیرون برانکو محدودتر است و هرچند سیستم دید ۳۶۰ درجه کمک میکند اما مانور دادن و پارک کردن آن دشوارتر است. رانگلر اما دید بیرونی فوقالعادهای دارد و در مقایسه با رقیب خودروی کوچکتری احساس میشود. بااینحال، درنهایت رفتار جادهای اولویت دوم این خودروها است حتی اگر بیشتر وقت خود را در آنجا سپری کنند؛ بنابراین، وقت آن بود که راهی جادههای خاکی شویم.
آفرود
تپههای شنی اولانچا مکانی عالی برای آزمایش این آفرودرهای سریع در زیستگاه طبیعی آنها محسوب میشود. سیستم تعلیق برانکو باعث میشود خودرو بهتر از روی دستاندازها عبور کند خصوصاً در سرعتهای بالا که لرزشها را بهتر از رانگلر مهار میکند. برانکو همچنین هنگام پریدن از روی تپههای شنی نرمتر فرود میآید و احساس راحتتری دارد. این یک تراک مسابقهای برای داکار نیست اما از تمام خودروهای حال حاضر بازار، حتی F150 رپتور و رم TRX به آن نزدیکتر است. برای آزمایش نهایی آفرود این دو خودرو اما باید به جنوب کالیفرنیا میرفتیم یعنی جایی که قبلاً رانگلر پلاگینهیبریدی ۴xe را با برانکو ساسکواچ مقایسه کردیم.
در اینجا، موانعی که برانکو ساسکواچ برای عبور از روی آنها بهسختی تلاش میکرد بهراحتی توسط رپتور مغلوب شدند و به همین دلیل ما فورد را به خاطر پیشرفتهایی که در این خودرو داشته تحسین میکنیم. رپتور از لحاظ توانایی و راحتی کیلومترها از ساسکواچ جلوتر است. لاستیکهای آلترین این خودرو در آفرود واقعاً تغییردهندهٔ بازی هستند تا جایی که رپتور توانست بدون درگیر کردن ضریب سنگین مسیر را به پیان برساند؛ اما عرض زیاد خودرو در اینجا نگرانی زیادی را به دنبال داشت. البته ما مسیر را بدون هیچ آسیبی طی کردیم ولی جاهایی وجود داشت که عبور از آنها با چنین خودروی عریضی اصلاً آسان نبود.
در مقابل، جاهایی هم بود که رانگلر حتی با وجود عرض کمتر و دید عالی، برای عبور از آنها به چند بار تلاش نیاز داشت. در این خودرو همچنین برای قفل کردن دیفرانسیلهای جلو و عقب باید به حالت ۴ Low رفت درحالیکه برانکو این کار را در حالت ۴ High انجام میدهد. این در حالی است که به گفتهٔ یکی از آزمایشکنندگان، در آفرود شرایط زیادی وجود دارد که فقط به حالت ۴ High و قفل دیفرانسیل عقب نیاز است نه دندههای سنگین.
کابین
بیرون آمدن از کابین رانگلر و سوار شدن بر برانکو مثل تعویض آیفون ۱۰ با ۱۳ پرو است. رانگلر همهٔ وظایف را انجام میدهد اما فاقد آخرین تکنولوژیها است و اساساً پنج سال بدون تغییر باقیمانده است. بهعنوانمثال، نمایشگر لمسی ۸.۴ اینچی جیپ ویژگیهای فراوانی دارد اما وضوح آن کمتر است و در مقایسه با نمایشگر ۱۲ اینچی فورد بسیار کوچک به نظر میرسد. همچنین هرچند سیستم اطلاعاتی-سرگرمی هردو خودرو اپل کارپلی و اندروید اتو دارد اما برانکو اتصال بیسیم را ارائه میکند. علاوه بر این، برانکو با فضای بیشتری بین راننده و سرنشین جلو و همینطور صندلیهای عقبی که در مقایسه با جیپ مثل اتاق نشیمن احساس میشوند، خودروی جادارتری است درحالیکه در ۳۹۲ مثل همهٔ رانگلرها، شانههای راننده و سرنشین جلو بسیار نزدیکتر است.
نسخههای پایینتر برانکو ممکن است در داخل احساس ارزانقیمتی داشته باشند اما در رپتور تا حد زیادی این احساس از بین رفته است. در اینجا، پلاستیکهای خشک روی دستگیرهٔ درها با چرم نرم پوشیده شدهاند و چرم صندلیها یک پله بالاتر از تودوزی معمولی برانکوهای ارزانتر است. با قیمت ۷۷ هزار دلاری، انتظار احساس نشستن در خودروی خاصی میرود و برانکو رپتور در اکثر موارد این کار را انجام میدهد اما کابین این رانگلر ۸۷ هزار دلاری چندان متفاوت از روبیکان معمولی نیست. علاوه بر این، داخل برانکو به میزان قابلتوجهی از جیپ ساکتتر است و در کابین آن میتوان بدون مشکل با شخص دیگر یا تلفن صحبت کرد.
رانگلر یا برانکو؟
پس از راندن هردو خودرو پشت سر هم در مسیرهای مختلف، برندهٔ واضحی نداشتیم. هردوی این شاسیبلندها بسیار هیجانانگیز هستند، میتوانند با هر چیزی بر سر راه خود مقابله کنند و در یک آفرود افراطی برداشتهای متفاوتی را ارائه میکنند. جیپ سریعتر، خوشصداتر و چابکتر است اما برانکو تعلیق همهکاریتری دارد، در ظاهر شبیه هیچ خودروی دیگری نیست و کابین آن مکان زیباتر و مدرنتری برای گذراندن وقت است.
به همین دلیل، برای تصمیمگیری در مورد انتخاب رتبههای اول دوم فقط سراغ قیمت رفتیم. ما از خود پرسیدیم که آیا رانگلر ۳۹۲ حدود ۱۰ هزار دلار بهتر از برانکویی است که تقریباً در همهٔ مسیرها پابهپای جیپ پیش میرود و حتی بهتر عمل میکند؟ رانگلر ۳۹۲ آفرودری است که بیشتر سروصدا میکند اما برانکو رپتور قابلیتهای بیشتری را با قیمت کمتری ارائه میکند. البته هردو خودروهای بسیار خوبی هستند اما همین موضوع باعث میشود که فورد در این جدال نفسگیر پیروز شود.
مقام دوم: جیپ رانگلر ۳۹۲
نقاط قوت: سریع، خوشصدا، مانور دهی و هدایت آسانتر در آفرود و آنرود
نقاط ضعف: کابین قدیمی، فقدان جدیدترین تکنولوژیها و امکانات، دشواری در غلبه بر موانع سخت
جمعبندی: این خودرویی بسیار عالی است و رانندگی بسیار هیجانانگیزی دارد اما ۱۰ هزار دلار بهتر نیست
مقام اول: فورد برانکو رپتور
نقاط قوت: سواری راحت، کابین جادار، تکنولوژیهای بروز
نقاط ضعف: اندازهٔ خیلی بزرگ، فقدان صدای جذاب موتور، توان کمتر پیشرانه
جمعبندی: برانکو رپتور با قیمت کمتر، تقریباً از همه لحاظ با رانگلر ۳۹۲ مطابقت دارد و یا حتی بهتر عمل میکند
مقایسه مشخصات فنی
فورد برانکو رپتور | جیپ رانگلر ۳۹۲ | |
پیشرانه | ۳.۰ لیتری V6 توئین توربو | ۶.۴ لیتری V8 |
قدرت | ۴۱۸ اسب بخار | ۴۷۵ اسب بخار |
گشتاور | ۵۹۷ نیوتن متر | ۶۳۷ نیوتن متر |
گیربکس | ۱۰ سرعته اتوماتیک | ۸ سرعته اتوماتیک |
محور محرک | چهارچرخ | چهارچرخ |
ردلاین | ۶,۲۰۰ rpm | ۶,۰۰۰ rpm |
فاصلهٔ محوری | ۲,۹۵۹ میلیمتر | ۳,۰۰۷ میلیمتر |
طول | ۴,۸۵۱ میلیمتر | ۴,۷۸۵ میلیمتر |
عرض | ۲,۱۷۷ میلیمتر | ۱,۸۷۴ میلیمتر |
ارتفاع | ۱,۹۷۶ میلیمتر | ۱,۸۹۲ میلیمتر |
فاصله از زمین | ۳۳۳ میلیمتر | ۲۶۱ میلیمتر |
زاویه حمله | ۴۷.۲ درجه | ۴۴.۵ درجه |
زاویه فرار | ۴۰.۵ درجه | ۳۷.۵ درجه |
دایرهٔ چرخش | ۱۲.۴ متر | ۱۲.۰ متر |
وزن خالص | ۲۵۹۶ کیلوگرم | ۲۳۲۳ کیلوگرم |
توزیع وزن | ۵۶ به ۴۴ جلو/عقب | ۵۴ به ۴۶ جلو/عقب |
ظرفیت یدک کشی | ۲۰۴۰ کیلوگرم | ۱۶۰۰ کیلوگرم |
حجم صندوق بار | ۹۴۵ لیتر | ۷۸۵ لیتر |
ظرفیت سرنشین | ۵ نفر | ۵ نفر |
شتاب صفر تا ۹۶ | ۶.۲ ثانیه | ۴.۲ ثانیه |
مسافت ۴۰۰ متر | ۱۴.۹ ثانیه | ۱۲.۹ ثانیه |
توقف از ۹۶ | ۴۴.۲ متر | ۴۰.۵ متر |
شتاب جانبی | ۰.۶۹ جی | ۰.۶۷ جی |
تایم پیست Figure 8 | ۲۹.۰ ثانیه | ۰.۶۷ ثانیه |
ظرفیت باک | ۸۰ لیتر | ۸۱ لیتر |
مصرف سوخت | ۱۵.۷ لیتر ترکیبی | ۱۶.۸ لیتر ترکیبی |
قیمت پایه | ۷۰,۰۹۵ دلار | ۸۱,۱۹۰ دلار |
قیمت تستشده | ۷۷,۰۱۵ دلار | ۸۷,۱۶۵ دلار |