یکی از اصطلاحات حقوقی که شاید زیاد به گوشتان خورده باشد، تعارض منافع است. تعارض منافع مفهومی جدید نیست، اما بهتازگی اهمیت بیشتری پیدا کرده چراکه ممکن است ریشه فساد در ردههای مختلف حاکمیتی، از ادارات کوچک تا نهادهای بزرگتر، باشد. در این مقاله شما را با مفهوم تعارض منافع در علم حقوق و انواع آن آشنا میکنیم. سپس مسئله تعارض منافع در حقوق تجارت را بهطور خلاصه بررسی خواهیم کرد.
مفهوم تعارض منافع
برای آنکه متوجه مفهوم تعارض منافع شویم، بهتر است مثالی ساده بزنیم. مثلا تصور کنید فردی برای آنکه از پس مخارج زندگی خود برآید علاوه بر شغل اصلی خود، شغل دومی هم دارد. ساعت کاری شغل اول از ۸ صبح تا ۲ بعدازظهر است و شغل دوم از ساعت ۱ بعدازظهر شروع میشود. وی برای آنکه بخواهد بهموقع در محل کار دوم حاضر شود، باید ساعت ۱۲:۳۰ محل کار اول را ترک کند. در این حالت، فرد دچار موقعیتی شده است که در علم حقوق به آن تعارض منافع میگویند.
در واقع تعارض منافع زمانی اتفاق میافتد که منافع شخصی فرد بر اقدامات و تصمیمات وی در محیط کار تأثیر بگذارد. این منافع شخصی ممکن است تحتتأثیر عواملی مانند عوامل خانوادگی، مالی و اجتماعی باشند. به عبارت دیگر، تعارض منافع به موقعیتی گفته میشود که فرد بر سر دوراهی منافع عمومی و منافع شخصی گرفتار میشود و باید یکی از این دو را انتخاب کند.
دوباره مثال ذکرشده را در نظر بگیرید:
- انتخاب محل کار اول برگزیدن منفعت عمومی است؛
- ترککردن محل کار اول انتخاب منفعت شخصی است.
انواع تعارض منافع
تعارض منافع بر اساس اینکه در چه شرایطی رخ بدهد، اقسام مختلفی دارد. مهمترین دستهبندیهای تعارض منافع عبارتاند از:
- تعارض منافع نظاممند یا غیرنظاممند؛
- تعارض منافع بالقوه یا تعارض منافع بالفعل؛
- تعارض منافع مالی یا غیرمالی.
۱. تعارض نظاممند یا غیرنظاممند
تعارض منافع غیرنظاممند ناشی از شخص یا سازمانی است که به سِمتی خاص منصوب میشود و اگر شخص دیگری در آن جایگاه قرار بگیرد، تعارض رفع میشود.
در حالت نظاممند، مشکل ریشهایتر است و فرقی ندارد چه کسی در منصب مدنظر باشد. در این حالت، با انتصاب هر شخص یا سازمانی تعارض منافع رخ میدهد.
۲. تعارض بالقوه یا بالفعل
تعارض منافع بالقوه یعنی انتصاب فرد یا سازمانی احتمال بروز تعارض را ایجاد میکند، مثلا زمانی که مدیر سازمانی یکی از بستگان نزدیک خود را به سِمتی مهم در آن سازمان منصوب کند و احتمال دارد فرد مذکور از شرایط استفادهای نامطلوب کند.
تعارض منافع بالفعل یعنی تعارض یا در جریان است یا در گذشته رخ داده.
۳. تعارض مالی یا غیرمالی
در تعارض منافع مالی، همانطور که از اسمش مشخص است، دلیل تعارض مسائل مالی است.
در تعارض غیرمالی، مسائل دیگری زمینهساز تعارض هستند، از جمله مسائل:
- عاطفی؛
- شخصی؛
- خانوادگی؛
- اجتماعی.
تفاوت تعارض منافع فردی و سازمانی چیست؟
تعارض منافع فردی زمانی اتفاق میافتد که منافع شخصی فرد با مسئولیتهای او در تعارض باشد، اما مفهوم تعارض منافع در سازمان کمی متفاوت است. تعارض منافع در سازمان زمانی رخ میدهد که انجام وظایف سازمان در تعارض با منافع آن سازمان باشد، مثلا وقتی سازمانی مأمور نظارت بر فعالیت سازمانهای مشابه خود شود، ممکن است برخی از فعالیتها مشمول جریمهای شود که همین سازمان مسئول تعیینکردنش است. در این حالت، تعارض منافع سازمانمحور اتفاق افتاده است.
نمونه دیگر از تعارض منافع در سازمان یا در عالم تجارت، زمانی است که مدیر یک بخش با سازمان دیگری معاملهای انجام دهد که به نفع آن مدیر و به زیان سازمانش باشد.
تعارض منافع در سازمان ممکن در زمان گردآوری اطلاعات محرمانه نیز اتفاق بیفتد. مثلا ممکن است مأمور گردآوری اطلاعات محرمانه برای یک سازمان یا شرکت، به اطلاعاتی دست پیدا کند که برای او منفعت شخصی داشته باشد.
مفهوم تعارض منافع در قانون تجارت
تعارض منافع در حقوق تجاری نیز مفهومی مشابه آنچه گفتیم دارد. این اصطلاح هم در اسناد و قوانین بینالمللی تجاری زیاد به کار رفته و هم در حقوق تجاری کشورمان وجود دارد.
برای درک بهتر تعارض منافع در اسناد بینالمللی، میتوان تعریفهای موجود را بررسی کرد:
- سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی (OECD): «تعارض منافع زمانی رخ میدهد که یک فرد یا شرکت (اعم از خصوصی یا دولتی) در موقعیتی قرار بگیرد که به نحوی از شرایط رسمی یا حرفهای خود در جهت منافع شخصی یا منافع مربوط به شرکت خود بهره ببرد.»
- سازمان بینالمللی شفافیت: «موقعیتی که فرد یا سازمانی (اعم از دولتی، تجاری، رسانهای یا جامعه مدنی) مجبور به انتخاب میان وظایف شغلی و منافع شخصی خود شود.»
در کشور ما نیز در اسفند ۱۳۹۷، پیشنویس طرحی با عنوان «مدیریت تعارض منافع» توسط معاونت حقوقی نهاد ریاستجمهوری تهیه شد که در دست بررسی است و سرنوشتش هنوز مشخص نیست.
راهکارهای حل تعارض منافع
تاکنون راهکارهای مختلفی برای حل مسئله تعارض منافع پیشنهاد شدهاند که میتوانند در موقعیتهای مختلف مفید باشند. مثلا وقتی تعارض منافع بالقوه مطرح است و شاید این ظن وجود داشته باشد که منافع مختلف در تضاد با یکدیگر قرار گرفتهاند، شفافسازی و افشای وجود تعارض منافع کمک بسیاری خواهد کرد. در این شرایط، شفافسازی رسمی و مستند و پاسخگویی مسئولان امر، به درک بهتر سایرین از شرایط میانجامد.
راهکارهای دیگری نیز برای جلوگیری از تعارض منافع وجود دارند، مانند:
- اعمال محدودیتهای پیشگیرانه؛
- پیشگیری از تعارض منافع در مرحله نگارش قانون.
البته این راهکارها بیشتر مناسب سازمانها و نهادهای اصلی و حاکمیتی هستند. این نهادها میتوانند با وضع قوانین و مقررات مؤثر، از تعارض منافع مهم جلوگیری کنند.
سخن پایانی
افراد در تمام مراحل زندگی با مسئله تعارض منافع و انتخاب یک گزینه بهجای گزینه دیگر روبهرو میشوند و همه ما ممکن است به دلایل مختلف در چنین شرایطی قرار بگیریم. باید بیشتر راجع به این نکته مهم فکر کنیم که اگر در چنین شرایطی قرار بگیریم، اجازه میدهیم مسائل شخصی بر تصمیمات و اقدامات حرفهای ما اثر بگذارد یا خیر.