حتما برایتان پیش آمده که خودتان را با دیگران مقایسه کنید. همه ما این کار را میکنیم. بالاخره، پیش میآید که اندام و قیافهمان را با دیگران مقایسه میکنیم یا نگاهی به تفاوتهای خودمان و دیگران در زمینه کار و تحصیل بیندازیم. مقایسه اجتماعی همیشه وجود دارد و بهطور ناخودآگاه یا خودآگاه در ما شکل میگیرد. همین موضوع باعث شده نظریههایی در زمینه مقایسه از سوی جامعه روانشناسی هم ارائه شود. در این مقاله، از مقایسه اجتماعی بیشتر خواهیم گفت. موضوع کاربردی و جالبی است. از دستش ندهید.
نظریه مقایسه اجتماعی چیست؟
مقایسهکردن بار سنگینی بر روانمان میگذارد. زمانی که خودمان را با خواهروبرادر یا همسایه و همکار و… مقایسه میکنیم، احساسات متنوعی در ما پا میگیرند. برای همین است که دنیای روانشناسی به این مقوله توجه خاصی نشان داده و نظریههایی هم از سوی کارشناسان دربارهاش مطرح شده است.
سابقه و تاریخچه نظریه مقایسه به سالها پیش بازمیگردد. در سال ۱۹۵۴، لئون فستینگر (Leon Festinger) کسی بود که نخستین بار دست به ارائه نظریهای موسوم به مقایسه اجتماعی زد. او معتقد بود آدمها گرایشی درونی به ارزیابی خود و مقایسهکردن خودشان با دیگران دارند. او میگفت همه ما درباره خودمان قضاوتهای مختلفی داریم و برای ارزیابی خودمان دست به مقایسه اجتماعی میزنیم. در واقع، برای رسیدن به قضاوت و ارزیابی درباره خود، سعی میکنیم وضعیتمان را نسبت به دیگران بسنجیم. قبول دارید؟
برای مثال، زمانی که نام خود را در کلاس موسیقی مینویسید، پس از چند جلسه و با پیشرفتن کلاس شروع به مقایسه خود با همکلاسیهایتان میکنید. شما همه را ارزیابی میکنید و میخواهید ببینید از کدام همکلاسیها قویتر هستید و از کدام افراد ضعیفتر. حتی ممکن است که تواناییتان را با نوازندگان سازهای دیگر هم مقایسه کنید.
مقایسهکردن خود با فرد زبده و شاگرد نخست کلاس هم از کارهایی است که معمولا همه ما انجام میدهیم و میخواهیم سنجهای پیدا کنیم که به ما نشان میدهد در کدام نقطه از توانمندی و مهارت ایستادهایم. دقت کردهاید؟ اگر اینطور دستگیرمان شود که از شاگردهای دیگر بهتر هستیم، انگیزه و تلاشمان بیشتر میشود.
لئون فستینگر میگوید:
ما آدمها وارد فرایند مقایسه خود با دیگران میشویم تا با پیداکردن الگوهایی، ارزیابی درستی از خودمان داشته باشیم.
انواع مقایسه اجتماعی
فرایند نظریه اجتماعی میگوید آدمها با مقایسه خود با دیگران، دست به ارزیابی تواناییها و نگرشها و رفتارهایشان میزنند. در بیشتر موارد، ما خودمان را با آدمهای دور و اطرافمان مقایسه میکنیم و بهطور کلی، یا با ازخودبهترها روبهرو میشویم یا با ازخودبدترها.
۱. مقایسه با ازخودبهترها
گاهی در مقایسه بهسراغ کسانی میرویم که گمان میکنیم از ما بهترند. با شکلگیری چنین مقایسهای، حس پیشرفتکردن و بهترشدن در وجودمان جان میگیرد. با جستوجو در کارنامه فردی بهتر از خود، ما هم میخواهیم خود را بالاتر بکشیم و بهتر بشویم.
برای نمونه، شما در تیم بسکتبال مدرسه شرکت کردهاید و میبینید یکی از اعضا یا برخی از شما قویترند. در ابتدا، شاید کمی ناراحت شوید و حس کنید از دیگران عقب هستید. منتها مقایسه میتواند راهی برای این باشد که برای رسیدن به آنها تلاش کنید و قویتر شوید. در مسیر تمرین، متوجه میشوید شما هم امکان بهترشدن دارید و میتوانید مانند دیگران یا حتی بهتر از آنها عمل کنید. البته سناریوهای دیگری هم میتوانند رخ بدهند؛ برای مثال، شاید دلسردی از عقببودن از بقیه افراد روحیهتان را تخریب کند.
۲. مقایسه با ازخودبدترها
گاهی هم ما دست به مقایسه خود با کسانی میزنیم که از ما دستاوردها و موفقیتهای کمتری دارند. این روش از مقایسه بهطور معمول برای تقویت روحیه و اعتمادبهنفس ماست. البته هیچکس از دیگری برتر نیست؛ ولی باید قبول کرد توانایی آدمها باهم فرق میکند و هرکس در زمینه و رشتهای میتواند بهتر از دیگری عمل کند.
برای نمونه، شما خودتان را با دوستانتان مقایسه میکنید و میبینید که ورزشکار هستید و اندام خوبی دارید. چنین حسی به شما جرئت شرکت در مسابقات دوی ماراتون را میدهد. زمانی که در مسابقه حاضر میشوید، با انبوهی از آدمها روبهرو خواهید شد که بسیار آمادهتر از شما هستند. شاید هم اینطور نباشد. در هر حال، مقایسه با ازخودبدترها راهی است برای پیشرفتن و پیشرفتکردن.
مزایای مقایسه اجتماعی چیست؟
همانطور که پیشتر گفته شد، مقایسه اجتماعی ممکن است با سناریوهای مختلفی در زندگیمان رقم بخورد. مقایسه خود با بدترها و ضعیفترها شاید باعث تقویت اعتمادبهنفس شود. شاید هم تصویر و حسوحال خوبی نسبت به خودمان در ما ایجاد کند. جنبه مثبت مقایسهکردن خود با برترها و بهترها هم در این است که انگیزه برای تلاش بیشتر و تغییر جایگاه به مقصد رسیدن به آنها در ما پا میگیرد. انرژی مثبت ناشی از مقایسه خود با افراد بهتر، راهی برای رشدکردن میشود.
منتها همیشه اینطور نیست و مقایسه خود با دیگران میتواند در هر دو حالت (یعنی هم مقایسه با از خود بهترها و هم مقایسه با ازخودبدترها) معایبی هم بههمراه بیاورد.
معایب مقایسه اجتماعی چیست؟
تئودور روزولت (Theodore Roosevelt) یکی از رئیسجمهوران سابق آمریکا بوده است. او تعبیر جالبی از مقایسه اجتماعی دارد. بهنظر او مقایسه «دزد شادی» است. راست هم میگوید. گاهی مقایسهکردن آن اثرات جادویی و مثبتی را ندارد که در بخش قبلی گفته شد و ممکن است به شکلگیری احساسات بسیار بدی در ما منجر شود.
بیشازحد رقابتکردن با دیگران از نتایج منفی مقایسه است. اگر بیشازحد بخواهیم با دیگران رقابت کنیم و به پای آدمهای بهتر از خود در زمینههای مختلف برسیم، فرسوده و خسته میشویم و آرامش از سرزمین روانمان دور میشود. گاهی هم روحیهمان کسل میشود، اعتمادبهنفسمان پایین میآید و احساسات بدی مانند حسد در ما به وجود میآیند.
مقایسهکردن خود با دیگران گاهی باعث اشتباههای شناختی هم شود و تعصباتی نادرست را در ذهنمان شکل بدهد؛ برای مثال، گاهی مقایسه خود با افرادی که از ما ضعیفترند تفکر از دیگران بهتربودن را در ما تقویت میکند. در حالی که شاید مقایسه با آدمهای متعدد دیگری که در آن زمینه از ما بهترند نشان بدهد ما واقعا در آن زمینه خاص بهترین و خاصترین نیستیم.
به رابطه شبکههای اجتماعی و مقایسهکردن دقت کردهاید؟
بعضی از کارشناسان روانشناسی معتقدند شبکههای اجتماعی ظرفیت بالایی در شکلدهی مقایسه میان افراد دارند و میتوانند اثرات مخربی روی آدمها بگذارند. این شبکهها مکانی برای نمایش خوشیها، موفقیتها، ظاهر و دستاوردهای رنگارنگاند. با این حساب، احتمال اینکه آدمها با دیدن دیگران در این بستر دست به مقایسه خود با آنها بزنند، بسیار زیاد میشود. شبیه دیگران نبودن یا قرارنداشتن در مسیر تجربههایی مشابه تجربههای آنها ممکن است اعتمادبهنفس و عزتنفس را کم کند.
البته برخی از روانشناسان نیز معتقدند چنین فضاهای مجازی راهی برای بهترکردن روحیه و عزتنفساند. چرا؟ چون آدمها با ثبت لحظههای خوش خود در این بسترها احساس بهتری پیدا میکنند. یادآوری روزهای خوش و تصاویر خوب زندگی هم باعث مسرت میشود. شما چه فکر میکنید؟ بهنظر میرسد که شبکههای اجتماعی ابزارند و بهذات منفی یا مثبت نیستند. در خصوص مقایسه هم شاید روی بعضی از افراد اثرات منفی بگذارند و روی بعضی دیگر اثرات مثبت. موافقید؟
در آخر
همانطور که خواندید، دنیای مقایسه بسیار پیچیده است. مقایسهکردن خود گاهی روی رفتارهایمان اثرات شدیدی میگذارد. چرا؟ چون با مقایسه خود با بهترها و بدترها احساساتی گوناگون در وجودمان جوانه میزنند که روی نگرش، رفتار و خواستههایمان اثر میگذارند.
برخی معتقدند بهترین کار این است که خود را فقط با خودمان مقایسه کنیم. منطقی و آرامشبخش بهنظر میرسد. اینطور نیست؟ واقعیت این است که ما آدمها از بسترهای تربیتی مختلفی میآییم، تواناییها و ویژگیهای ذاتیمان هم با یکدیگر فرق میکند. بهطور کلی، مقایسهکردن خود با دیگران اشتباه به نظر میرسد و نمیتواند راهی درست برای تحلیل وضعیتمان در موقعیتهای مختلف باشد. قبول دارید؟ نظر شما چیست؟