جنوا شهری آرام در سوییس اما دارای ثروتی خفته، مرکز پالکسپو یعنی جایی که هر سال در ماه مارچ نمایشگاه ماشین در مقیاسی کوچک و معمولاً مایوس کننده برگزار می شود.
اما اگر شما امسال به مقابل جایگاه لامبورگینی سرکی می کشیدید چاقوهای بزرگ و تیزی را می دید به نام وننو که دید شما را اندکی از این خودروی عجیب و بی معنی منحرف می کرد. اما اگر چند متر دیگر فرش قرمز را می پیمودید به مک لارن سفید و براق می رسید. اینجا همان محل استقرار نمونه تولیدی ۹۰۳ اسب بخاری مک لارن p1 هیبریدی است که جلوی زرد و براقش به سمت مخالف لامبورگینی نشانه رفته است.
در آن طرف سالن نیز اثر تندرو آینده نگر فراری جا خوش کرده است، یعنی فراری لا فراری ۹۵۰ اسب بخاری که توسط روزنامه نگاران اروپایی مثل شیرینی توسط حشرات احاطه شده است. واقعاً دیدن سه ماشین بی همتا آن هم در یک زمان حیرت انگیز است.
ما این ها را هایپر ماشین یا سوپر ماشین می نامیم. اما نه با هیچ منطقی نمی توان این نام را به آنها داد در واقع یک تعریف ایده آل تبلیغی برای پوسترهای روی دیوار اتاق خواب ها، شاید تعریف بهتری باشد. دوستان ما سرو کله شان در جنوا پیدا شده است، چرا؟ به خاطر همان ثروت خفته. نزدیکی آن به استودیو های طراحی شمال ایتالیا و سازنده سوپر کارها و موقعیت این شهر بین راه آبی دو بازار بزرگ آمریکا و امارات نیز می تواند دلیل دیگر آن باشد.
بر خلاف دو هایپر کار دیگر این مقاله، وننو هیبریدی نیست و حتی کاملاً جدید و نوآورانه نیز نمی باشد. تقریبا بیشتر قطعات اونتادور در زیر ظاهر کارتونیش قرار دارد، حتی تصور تعداد تولید یک خودرو را نیز برای ما در مقابل مک لارن با تولید ۳۷۵ دستگاه عوض کرده است. با تولید تنها ۳ نمونه که آنها نیز فروخته شده اند. فراری با تولید ۴۹۹ دستگاه از لافراری گویا در حال تولید است البته در مفایسه با وننو، با قیمتی برابر ۳.۹ میلیون دلار قیمت وننو تقریباً ۳ برابر قیمت لافراری و P1 و ده برابر قیمت اونتادور است! تلاش وننو برای شبیه بودن به یک GT و یک نمونه پیش تولید لمان است، گرچه مثل هیچ کدام نیست! بال عقب وننو از هواکش روی سقف شروع شده و تا عقب امتداد می یابد تا یک پایه مرکزی استوار و بزرگ برای تنظیم باله ایجاد کند.
چراغ های بلند و نازک جلو گویا از قطعات اضافی آئودی R18 که قهرمان لمان می باشد گرفته شده، عقب وننو به مانند یک دیفیوزر آیرودینامیک بزرگ است، با وجود تمام المان های مسابقه ای وننو، لامبورگینی پیشینه مسابقه ای کمتری در میان این ۳ تولید کننده هایپر کار دارد. گرچه تظاهر وننو به مسابقه ای بودن چندان به مزاج حرفه ایها خوش نمی آید، اما بعد از این سال ها لامبوگینی هنوز قابلیت بسیار زیادی برای حیرت زده کردن حتی خونسردترین عابرین را دارد. قدرت ۷۴۰ اسب بخاری وننو قطعاً بسیار قابل توجه است. اما بین این سه خودرو کم می آورد و برای جبران از سیستم چهار چرخ محرک که باعث استارت بهتر حرکت برای آن می شود سود می برد. در زیر این پوست فیبر کربنی قطعات زیادی از اونتادور جا خوش کرده اند مانند سیستم چهار چرخ محرک و گیربکس تک کلاچه البته با تعویض دنده میدونیی و سیستم تعلیق فعال.
موتور ۶.۵ لیتری و ۱۲ سیلندر آن ۴۹ اسب بخار بیشتر نسبت به اونتادور تولید می کند آن هم به دلیل ورودی های بزرگتر و سیستم شناور آزادتر اگزوز آن. شتاب ۰ تا ۹۶ کیلومتر وننو ۲.۷ ثانیه تخمین زده می شود، چند دهم سریعتر از اونتادور و طی مسافت ۴۰۰ متر در ۱۰.۶ ثانیه طول می کشد و در نهایت سرعت به ۳۵۵ کیلومتر بر ساعت می رسد. گرچه هیچ کدام از این اعداد و ارقام را تا تست آن نمی توانیم تایید کنیم.
مشخصات لامبورگینی وننو:
- کوپه دو در دو نفره، موتور وسط، ۱۲ سیلندر، انتقال نیرو به ۴ چرخ.
- قیمت پایه: ۳,۹۱۰,۳۷۹ دلار.
- موتور:V12 بلوک و سرسیلندر آلومینیومی ۴۸ سوپاپ، حجم ۶۴۹۸ سی سی
- قدرت: ۷۴۰ اسب بخار
- گشتاور: ۵۰۹ پوند فوت
- گیربکس: ۷ سرعته دستی-اتومات.
مک لارن p1 از یک سیستم تعلیق بسیار خاص سود می برد که ارتفاع ماشین را تا ۲ اینچ از زمین در حالت مسابقه کاهش می دهد آن هم به دلیل پایین آوردن مرکز ثقل و افزایش نیروی رو به پایین. روتورهای ترمز نیروی بازدارنده ای برابر ۲ جی تولید می کنند. گرچه این اعداد بسیار اعجاب انگیز به نظر می رسند اما اینها همه توانایی های P1 را نشان نمی دهند. بهترین نکته در مورد p1 این است که بالاخره مک لارن ماشینی را برای این نسل علاقه مند به بازی های ویدئویی تولید کرده است. یک دکمه در فرمان به نام IPAS وجود دارد (سیستم آنی کمکی نیرو) و هرکسی بازی های ویدئویی انجام داده باشد می داند که این دکمه باید توربو بوست نامیده شود یا دکمه نیترو. فشارش دهید و باطری های لیتیوم یونی آن از موتور الکتریکی آن که در کنار موتور احتراق داخلی آن است ۱۷۷ اسب بخار نیروی اضافی برای شما به ارمغان خواهد آورد و شما را به افق پیش روی خواهد رساند و یا اینکه شما را به خودروی بسیار کند جلوی شما می کوباند.
جدای دکمه IPAS، P1 دارای آرایش های متفاوتی از تنظیمات یعنی نرمال و اسپرت، پیست و مسابقه می باشد. همچنین P1 دارای حالت Launch (یا همان حرکت سریع) و حتی حالت حرکت تنها به وسیله موتور الکتریکی به میزان ۱۰ کیلومتر است. سر مهندس طراحی P1، دن پری ویلیامز این مطلب را بیان داشت که سیستم حرکت الکتریکی P1 به آن این اجازه را می دهد تا در مناطقی که دارای قوانین زیست محیطی بدون گازهای خروجی هستند مانند لندن، هم رانده شود. دکمه های بیشتر می خواهید؟ در ستون افقی چپ فرمان دکمه ای به نام DRS (سیستم کاهش دهنده درگ) دارید که بال عقب را در زاویه صاف تری تنظیم می کند که باعث کاهش ۲۳ درصدی درگ می شود. بر مبنای ادعای مک لارن در خیابان، بال عقب تا ۵ اینچ بالای بدنه بلند می شود. در حالی که در حالت مسابقه ای تقریبا ۱ فوت بالاتر. دو فلپ در زیر سپر جلو به صورت خودکار تنظیم می شوند تا زاویه ای بین ۰ تا ۶۰ درجه بگیرند. حداکثر نیروی رو به پایین برابر ۱۳۲۳ پوند در ۱۶۱ مایل بر ساعت می باشد. فراتر از آن نیز سیستم آئرو نیروی رو به پایین تا حداکثر سرعت یعنی ۳۵۰ کیلومتر بر ساعت را ایجاد می کند.
ران دنیس، رییس مک لارن در جنوا ادعا کرده بود که P1 سریع ترین خودروی تولیدی جهان در پیست مسابقه خواهد بود. بر اساس ادعای پری ویلیامز، «ما دیگر علاقه ای به حداکثر سرعت نداریم و به جای آن توجه اصلی ما به شتاب و هندلینگ P1 بوده است». مک لارن در همکاری با پیرلی در حال کار بر روی تایر p زیروکرسا صرفاً برای P1 است که قابلیت تحمل نیروی رو به پایین در سخت ترین حالت ها را داراست. نکته جالب قابلیت تحمل بیش از ۲g توسط این تایر است. ویلیامز همچنین بیان داشته است که تا کنون این لاستیک های بسیار سفت پیرلی را در خودروی دیگری آزمایش نکرده است. (جلو ۲۴۵/۳۵R-19، عقب ۳۱۵/۳۰R-20 ) اما اگر این تایرها با سیستم تعلیق مدرن و ویژه ای بکار نمی رفت، انتظار تجربه ای بسیار ناخوشایند از سواری P1 می رفت. «اگر ما از این سیستم تعلیق استفاده نمی کردیم، امکان استفاده از این تایرها برای ما وجود نداشت». او همچنین این مطلب را اضافه می کند، او به کنترل پویایی شاسی اشاره می کند که به مانند مدل ۱۲c از المان های سیستم تعلیق هیدرو پنوماتیکی برای راحتی غیر قابل باور در P1 سود می برد. این سیستم از فنر و کمک فنرهای نرم سود می برد اما بدون آنتی رول بار و به جای آن از سیلندرهای هیدرولیکی شبیه ضربه گیرهای معمولی استفاده شده است.
پیشرانه این هیبریدی از یک موتور آشنا ۳.۸ لیتری ۸ سیلندر که در وسط خودرو قرار دارد و از ۱۲c به عاریت گرفته شده تشکیل شده است که در p1 قابلیت تولید ۷۲۷ اسب بخار در ۷۵۰۰ rpm و تولید گشتاوری برابر با ۵۳۱ پوند فیت در ۴۰۰۰ rpm را دارد. ۱۳۴ اسب بخار اضافه شده از فشار ۳psi بیشتر تولید شده به وسیله توربو شارژهای بزرگتر تامین می شود. موتور الکتریکی در دورهای پایین استفاده می شود آن هم به دلیل حس نکردن مکث توربوهای جدید است. بازیابی نیروی ترمز در مک لارن وجود ندارد به دلیل این که آن ها علاقه زیادی دارند که راننده در هنگام فشردن میدونی ترمز یک حس کاملا عادی و آشنا داشته باشد.
اعداد و ارقام؟ صفر تا ۹۶ کیلومتر زیر ۲.۶ ثانیه. البته تنها به صورت یک ادعا. البته کار بسیار سختی است وقتی او می خواهد کل ۹۰۰ اسب قدرتش را تنها از طریق ۲ تایر به زمین منتقل کند. برای طی مسافت ۴۰۰ متر راننده باید تقریباً زمانی در حد ۹.۹ ثانیه صرف کند. P1 دقیقا همان چیزی است که به نظر می آید یک تمرین بسیار قوی در بحث آیرودینامیک و سرعت، با یک سری پانل رنگ شده بر روی آن، زیبا است اما در مهندسی ترین حالت ممکن.
مشخصات مک لارن P1:
- دو در کوپه ۲ نفره، موتور وسط، دیفرانسیل عقب.
- قیمت پایه: ۱,۳۰۰,۰۰۰ دلار.
- پیشرانه: هشت سیلندر ۳.۸ لیتری با توربوی دوقلو و توان ۷۲۷ اسب بخار و گشتاور ۵۳۱ پوند فوت و موتور الکتریکی ۱۷۷ اسبی.
- قدرت مجموع: ۹۰۳ اسب بخار.
- گیربکس: ۷ سرعته دو کلاچه اتومات-دستی.
- حداکثر سرعت: ۳۵۰ کیلومتر بر ساعت.
لافراری با همان اسم نامانوسش تبدیل به ستاره جنوا شد. هدف فراری از تولید پنجمین هایپر کار خود بعد از ۲۸۸GTO، F40، F50 و انزو دقیقاً مانند رقیب فرمول یکی اش یعنی مک لارن است. هر دو یک کپسول از جنس فیبر کربن تولید کرده اند که نیروی خود را به چرخ های عقب منتقل می کنند، آن هم به وسیله موتوری که در وسط این کپسول واقع شده است، هر دو از موتوری الکتریکی سود می برند و دارای کلاچ دوبل و گیربکس ۷ سرعته هستند. هر دو از تکنولوژی هایی استفاده می کنند که در F1 استفاده از آنها ممنوع است. لولاها در هر دو باعث باز شدن عجیب و غریب درب آنها می شود. پیشرانه لافراری ۶.۳ لیتر حجم به همراه ۱۲ سیلندر دارد که این نیروگاه قابلیت تولید ۷۸۹ اسب بخار در ۹۲۵۰ دور بر دقیقه را داراست. همانند مک لارن فراری نیز از موتور الکتریکی خود در دورهای پایین استفاده می کند.
گشتاور بالا به این جنگنده اجازه استفاده از دور موتور بسیار بالا را داده است اما همچنان در دور موتورهای پایین تر یک تراست (نیرو) قابل توجه تولید می کند. قوی ترین ۱۲ سیلندر تولید انبوه جهان ضریب کمپرس ۱۳.۵:۱ در حداکثر ۹۰۰۰ دور بر دقیقه را داراست. موتور الکتریکی واقع در عقب اکسل نیرویی برابر ۱۶۱ اسب تولید می کند این سیستم الکترون ها را در دو جعبه مایع در جلوی موتور به وسیله یک باتری سلولی ۱۲۰ ولتی تغذیه می کند. نیروی هردو موتور با هم رقم قابل باور ۹۵۰ اسب بخار می باشد. این مقدار تنها ۵۱ اسب کمتر از بوگاتی ویرون است. اما نکته قابل تأمل کمتر بودن وزن فراری به میزان ۱۱۰۰ پوند می باشد. فراتر از موتور ۱۲ سیلندر، نکته قابل توجه فراری همان طراحی خارجی فریبنده آن است که نشان دهنده حرکت رو به جلوی آن از زمان طراحی انزو است که در آن زمان بسیار شوک آور و درخور توجه بود. لافراری از یک بالچه عقب در انتهای زیبای خود استفاده نمی کند به جای آن از یک اسپویلر متحرک به همراه ۲ فلاپ که در وسط دیفیوز عقب قرار دارد برای کنترل نیروی رو به پایین استفاده می کند. فلاپ ها و اسپویلر آن پایین می آید آن هم برای درگ کم به منظور تولید نیروی رو به پایین، اما فلاپ های دیگر در جلوی چرخ های جلو برای تولید نیروی رو به پایین در تعادل عقب بالا می آیند و یک فلاپ مرکزی هوای زیر جلوی خودرو را منحرف می کند.
طراحی داخلی کاملا همانند یک خودروی مسابقه ای است، فراری حتی در لافراری صندلی قرار نداده، برای کم کردن وزن راننده و یا سر نشین باید بر روی کف از جنس فیبر کربن بنشینید، البته این کف به صورت صندلی طراحی شده است ولی کمی جای تشکر از فراری دارد که حداقل با توجه به هر مشتری برای آنها این شبه صندلی اختصاصی طراحی می شود. دقیقاً مانند خودروهای F1 کارخانه که دقیقاً به همین شیوه برای راننده آن طراحی می شوند. میدونی ها و فرمان قابل تنظیم هستند. پشتی صندلی قابلیت تنظیم تا زاویه صفر درجه را داراست، که امیدوارم این مقدار برای شما کافی باشد! خریدار لافراری باید رقمی برابر ۱.۳۵ میلیون دلار برای داشتن افتخار رانندگی آن بپردازد.
مدیر عامل فراری، لافراری را به عنوان یک جایزه برای خریداران وفادار خود تعریف می کند، او این مطلب را نیز بیان نموده که برای قرار داده شدن در لیست خرید باید آنها حداقل ۵ فراری دیگر را در گذشته خریداری کرده باشد. شاید به همین دلیل باشد که آقای مدیر عامل از وفاداری حرف به میان آورده است.
مشخصات لافراری:
- دو در کوپه ۲ نفره، موتور وسط، دیفرانسیل عقب.
- قیمت پایه: ۱,۳۵۰,۰۰۰ دلار.
- پیشرانه: ۱۲ سیلندر ۶.۳ لیتری با توان ۷۸۹ اسب بخار و گشتاور ۵۱۶ پوند فوت و موتور الکتریکی ۱۶۱ اسبی.
- قدرت مجموع: ۹۵۰ اسب بخار.
- گیربکس: ۷ سرعته دو کلاچه اتومات-دستی.
- شتاب صفر تا ۹۶ کیلومتر: ۲.۶ ثانیه.
- شتاب صفر تا ۱۶۰ کیلومتر: ۵.۱ ثانیه.
- زمان طی مسافت ۴۰۰ متر: ۹.۸ ثانیه.
- حداکثر سرعت: ۳۵۱ کیلومتر بر ساعت.