اگرچه در ایران دعوا بر سر این است که مشکل دانشآموزان از پلتفرم شاد است یا کیفیت اینترنت اما فارغ از این حاشیهها وقتی در سطح جهانی به موضوع نگاه کنیم، میبینیم که دست کم ۱.۵ میلیارد دانش آموز و ۶۳ میلیون معلم ابتدایی و متوسطه تحت تأثیر تعطیلی بی سابقه مدارس در واکنش به کرونا قرار دارند. این مشکل جهانی در ایران نیز خودش را به وضوح نشان داده، به طوری که در روزهای اخیر، وزیر ارتباطات در استان سیستان و بلوچستان مستقر شده تا نظارت دقیقی روی اتصال برخی مناطق محروم این استان به اینترنت پرسرعت داشته باشد.
واقعیت این است که نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از نقاط جهان آمادگی لازم برای چنین مواجههای با آموزش آنلاین وجود نداشت و کرونا، بسیاری را غافلگیر کرد. فارغ از پلتفرم مناسب برای آموزش، برخی از نقاط کم جمعیت در ایران و جهان به شبکه اینترنت دسترسی ندارند. برای مثال گزارشهای اخیر نشان میدهد حتی در آمریکا نیز بیش از سه میلیون دانش آموز به اینترنت دسترسی ندارند.
معضل جهانی «Homework Gap»
مساله اتصال آنلاین حالا بیشتر از همیشه مهم شده و توسعه اینترنت در دستور کار همه کشورها قرار گرفته تا بتوانند خلایی که در آموزش آنلاین به وجود آمده را جبران کنند. در ابعاد جهانی به این معضل Homework Gap گفته میشود، این عبارت جهانی که اخیرا بیشتر شنیده میشود به این معناست که دانش آموزان مدرسه برای اتصال اینترنتی به مدرسه از خانه، چالشهای زیادی دارند. این اتفاق در بیشتر مناطق دورافتاده در دنیا رخ میدهد و البته که در بسیاری از روستاهای ایران نیز دیده میشود.
به عنوان مثال نهادهای آموزش و پرورش در ایالت ایندیانای آمریکا سعی کردند با نصب ۱۵۰۰ موبایل هات اسپات خلا به وجود آمده در این ایالت برای ۳۰ درصد از دانش آموزان که به اینترنت متصل نبودند را حل کنند. در تلاش برای رفع این شکاف دیجیتالی، مجلس نمایندگان ایالات متحده در ماه مه تصویب کرد که صندوقی موسوم به صندوق اتصال اضطراری تشکیل شود که ۱.۵ میلیارد دلار برای خرید کامپیوتر کامپیوتر و مدارس فراهم میکند. این موضوع اما همچنان باعث حل کامل معضل اتصال دانش آموزان آمریکایی به اینترنت نشده است.
۱۷ درصد دانش آموزان آمریکا به اینترنت دسترسی ندارند
پیش از شیوع ویروس کرونا، آمارهای آمریکا نشان میداد که نزدیک به ۲۰ درصد از دانش آموزان از اینترنت پرسرعت بهرهمند نیستند و حالا آخرین تحقیقات نشان میدهد که ۱۷ درصد از دانش آموزان این کشور (بیش از سه میلیون) برای دسترسی به اینترنت مشکل دارند. این آمار که توسط آسوشیتدپرس اعلام شده تنها مربوط به کشور آمریکاست و سازمان جهانی یونسکو اوضاع را در تمام دنیا بحرانیتر توصیف کرده به طوری که به گفته این سازمان ۴۳ درصد دانش آموزان در سراسر جهان برای اتصال به اینترنت مشکل دارند؛ درصدی که بیش از ۸۰۰ میلیون دانش آموز را در کلیه کشورهای جهان شامل میشود.
آمار فوق در کشورهای کمدرآمد بحرانیتر هم اعلام شده به طوری که در آفریقای جنوبی بیش از ۸۰ درصد دانش آموزان برای اتصال به اینترنت مشکل دارند. در واقع باید گفت حدود ۵۶ میلیون دانش آموز (تقریبا نیمی از آنها در کشورهای جنوبی قاره آفریقا) در مکانهایی بدون شبکه تلفن همراه برای دسترسی به اینترنت از طریق تلفن زندگی می کنند. این ارقام بر اساس داده های موسسه آمار یونسکو و آژانس دیگری از سازمان ملل متحد، اتحادیه بین المللی مخابرات است.
ناگفته نماند این موارد به افت تحصیلی برخی دانشآموزان نیز منجر میشود. چند سال پیش از شیوع کرونا و طبق مطالعه بنیاد میراث اسپانیایی، موسسه ایمنی آنلاین خانواده، ۴۲ درصد از دانش آموزان اظهار داشتند که به دلیل عدم دسترسی به اینترنت مناسب، نمره پایین تری را در امتحانات دریافت کردهاند. این مساله امروزه بیشتر از آن دوران دیده میشود و در برخی کشورها به بالای پنجاه درصد رسیده است.
یونسکو: آموزش آنلاین نمیتواند دائمی و کافی باشد
بحران آموزش آنلاین در دنیا به حدی پیچیده است که «آدری آزولای» مدیرکل جدید سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی یونسکو اعلام کرده که با وجود مشکلات عدیدهای که در کشورهای گوناگون برای اتصال دانش آموزان به اینترنت وجود دارد، آنها به این جمع بندی رسیدهاند که مساله آموزش آنلاین به هیچ وجه نمیتواند دائمی باشد و صرفا باید به طور مقطعی در ایام کرونا از آن استفاده کرد. او در اینباره تاکید کرده که باید از دیگر وسایل آموزش از راه دور نیز استفاده کرد: «ما همچنین باید از گزینه های دیگر از جمله استفاده از رادیو و تلویزیون های تلویزیونی و خلاقیت در همه روش های یادگیری پشتیبانی کنیم.» این مساله در ایران نیز پیاده سازی شده و آموزشهای تلویزیونی و رادیویی همچنان تداوم دارد.
کووید ۱۹ معضل Homework Gap را به چالشی عظیم تبدیل کرده که جهانیان با آن سر و کله میزنند. استارتاپها و شرکتهای فناوری و صد البته دولتها در دنیا به تکاپوی حل این مشکل افتادهاند و در ایران نیز همین قدمها برداشته شده است.
این مساله در ایران بیشتر با عبارت عدالت آموزشی شناخته میشود و از مدتها پیش از شیوع ویروس کرونا و زمانی که بحث هوشمندسازی مدارس مطرح بود، اعلام شده بود که هوشمند بودن یک سری مدارس و غیرهوشمند بودن آنها، با عدالت آموزشی سازگار نیست. مساله عدالت آموزشی از برخی لحاظ در دوران شیوع ویروس کرونا تقریبا حل و فصل شده و حالا همه دانش آموزان از اپلیکیشن شاد و یا بستر دانا بهرهمند هستند اما چالش در موارد دیگری به وجود آمده است.
تهیه دستگاه و عدم اتصال به اینترنت؛ دو چالش مهم در ایران
در ایران دو مشکل اساسی وجود دارد. اول تامین ابزاری که دانش آموز بتواند با آن به دنیای فناوری وارد شود و از کلاسهای آنلاین بهره بگیرد و دوم دسترسی به اینترنت در نقاط محروم است. موضوع اول به خاطر شرایط اقتصادی بدی که پیش آمده بیشتر از همیشه خودش را نشان میدهد. برای حل این موضوع نهادهای دولتی اقدامهایی انجام دادهاند و به عنوان مثال وزارت ارتباطات چند ده هزار تبلت دانش آموزی را به کمیته امداد امام خمینی برای توزیع بین دانش آموزان محروم اهدا کرده است. گروههای مردم نهاد و استارتاپها نیز سعی کردند تا در این راه به دانش آموزان ایرانی کمک کنند و تداوم این پویشها شاید بتواند تا حد کمی مشکل یک وسیله ارتباطی را برای اکثر دانش آموزان ایرانی حل کند.
در مورد چالش دوم که به مساله عدم وجود اینترنت در برخی مناطق ربط دارد نیز دولت آمارهایی برای شفاف سازی این موضوع منتشر کرده و به نظر میرسد که عزمی برای حل این مشکل شکل گرفته است. وزیر ارتباطات چندی پیش تاکید کرد که تمامی روستاهای بالای ۲۰ خانوار تا پایان سال به اینترنت پرسرعت مجهز میشوند. باید گفت در حال حاضر از مجموع ۳۹ هزار و ۵۰۰ روستای بالای ۲۰ خانوار، حدود ۳۵ هزار روستا به اینترنت (البته به قول وزارت ارتباطات، به شبکه ملی اطلاعات) متصل شدهاند و چهار هزار روستای دیگر باقی مانده و وزارت ارتباطات اعلام کرده که در تلاش است تا برنامه اتصال این روستاها تا پایان امسال تکمیل شود.
بیشترین خلا نیز مربوط به استان سیستان و بلوچستان است که «محمد جواد آذری جهرمی» حالا در این استان مستقر است تا مشکلات زیرساختی اینترنت آن را حل کند. البته در نهایت باید دید که او چقدر در این زمینه موفق خواهد بود.
چرا این شکاف دیجیتالی وجود دارد؟
مشکل Homework Gap، عدالت آموزشی یا همان چالش اتصال دانشآموزان به اینترنت، در سراسر جهان به یک مسئلهی بزرگ تبدیل شده که شیوع کرونا باعث شد چهرهی واقعیاش را به شکل دقیقتری نشان دهد. بسیاری از کارشناسان این مساله را «بزرگترین بخش ظالمانه تکنولوژی» میدانند. «کیت کروگر»، مدیرعامل کنسرسیوم شبکه مدارس (CoSN) نگران است که «فناوری یک راه دیگر برای گسترش نابرابریها شده، به جای آنکه پلی برای پیشرفت باشد.»
واقعیت اینست که پر کردن این شکاف در همه جای دنیا به شدت هزینهبر است. در آمریکا بسیاری از مناطق روستایی که توسط جمهوری خواهان و دموکراتها هدایت میشوند، از دسترسی کافی به اینترنت برخوردار نیستند و هیچ کدام از احزاب نتوانسته این مشکل را در روستاها برطرف کند. در واقع چند سال پس از ابداع اصطلاح «شکاف دیجیتالی»، امروزه شکاف آن چنان گسترده است که برای پرکردن آن تلاش و هزینه گزافی لازم است.
در مسیر پر کردن این شکاف دیجیتالی، جدا از دولتها و شرکتها، اشخاص ثروتمندی نظیر «بیل گیتس» و «جک دورسی» نیز وارد شدند اما کمکهای آنان هم دردی را دوا نمیکند. به عنوان مثال جک دورسی ۱۰ میلیون دلار به منطقه اوکلند کمک کرد تا دانش آموزان به لپتاپ و اینترنت دسترسی داشته باشند، اما اولا صدها مناطق دیگر وجود دارد که از این کمکهای امثال دورسی بیبهره هستند و در ثانی حتی همین منطقه که دورسی به آن کمک کرده، نهایتا میتواند با این مبلغ دو سال دوام بیاورد. «دیوید سیلور» مدیر آموزش و پرورش این منطقه با ذکر این نکته تاکید کرده که هزینه جاری برای حل مشکل شکاف دیجیتالی در مناطق محروم این شهر، سالانه ۴ تا ۵ میلیون دلار است و این هزینه به سختی تامین میشود.
پیش فرض واقعی اما سخت این است که میتوان ۱۰۰ درصد افراد یک کشور را تحت پوشش اینترنت قرار داد اما واقعیت تلخ اینجاست که برای رساندن اینترنت به همهی ۱۰۰ درصد جامعه، هزینهها به شدت افزایش پیدا میکنند چرا که درصد کمتر باقیمانده معمولا در مکانهایی زندگی میکنند که هزینه رساندن اینترنت به آنها برای شرکتهای خصوصی توجیه اقتصادی ندارد. به کلامی سادهتر، ممکن است هزینه اتصال روستاهای یک استان به اینترنت به اندازه رساندن اینترنت به شهرهای اصلی همان استان باشد.
امروز هم اگرچه دولت و به شکل مستقیم وزیر ارتباطات در حال برطرف کردن مشکلات ارتباطی روستاهای استان سیستان و بلوچستان هستند، اما واقعیت این است که روستاهای پراکنده دیگری در کشور وجود دارد که رسیدگی به آنها وقت و هزینههای سنگین دیگری میطلبد. وزارت ارتباطات برای حل این مشکل یک بودجه هزار میلیارد تومانی را از دولت گرفته که نشان از هزینهبر بودن حل این معضل در مناطق محروم دارد. به عنوان مثال در همین روستاهای استان سیستان و بلوچستان، فقط مساله کشیدن فیبر نوری نیست بلکه بسیاری از روستاها در این منطقه حتی به برق متصل نیستند و باید زیرساختهای بسیار ابتداییتری برای رساندن اینترنت به آنها ایجاد شود.
با اینکه سطح پوشش اینترنت سراسری در کشور ما ۹۴ درصد است ولی اتصال شش درصد جمعیت باقیمانده کاری بسیار هزینهبر است که هر مجموعهای حاضر به پرداخت این هزینه برای تعداد مشتریان اندکی نیست. در آمریکا هم پوشش سراسری اینترنت ۹۶ درصد است و نهایتا ۴ درصد باقی ماندهاند که پر کردن شکاف دیجیتالی آنها با سایر مناطق، هزینه بسیاری برای دولت و شرکتها برجای میگذارد و این قصه تلخ اما واقعی در همه جای دنیا همچنان ادامه دارد.