حتما در گفتوگوهای روزمره چیزهایی دربارهی شخص حقیقی و حقوقی شنیدهاید. در این گفتار قرار است کمی با شخصیتهای حقیقی و حقوقی و تفاوتهای آنها آشنا شویم.
به لحاظ حقوقی تنها «شخص» است که میتواند دارای حق و تکلیف باشد. شخص هم یا حقیقی است یا حقوقی.
ویژگیهای اشخاص حقیقی
منظور از شخص حقیقی که به آن شخص طبیعی هم اطلاق میشود، هر فردِ انسان است. در واقع انسان است که طرفِ حق و تکلیف واقع میشود و میتواند حقوقی داشته باشد و تکالیفی بر عهده او قرار میگیرد.
شخص به عنوان طرفِ حق و تکالیف در حقوق، دارای ویژگیها و مشخصات خاصی است که در واقع او را از دیگر اشخاص و موجودات متمایز میکنند. در اینجا به طور مختصر به بررسی این ویژگیها میپردازیم.
۱. آغاز و پایان شخص حقیقی
اصولا وجود شخص حقیقی با تولد شروع میشود و از زمان تولد است که فرد طرف حق قرار میگیرد و میتواند از حقوق متعدد برخوردار شود. وجود شخص حقیقی با مرگ خاتمه میپذیرد. در واقع انسان با مرگ، شخصیتِ حقوقی خود را از دست میدهد و بدیهی است که دیگر نمیتواند صاحب حق یا تکلیف شود. به این ترتیب هر فرد انسانی در فاصلهی تولد تا مرگ دارای شخصیت حقوقی است و ظرفیت و اهلیت این را دارد که از حقوقی برخوردار شود.
۲. نام و نام خانوادگی
مطابق قانون هر فرد باید دارای یک نام و نام خانوادگی باشد. انتخاب نام کوچک با اعلام کنندگانِ ولادت است و نام خانوادگی نیز همان نام خانوادگی پدر خواهد بود. داشتن و به کار بردن نام و نام خانوادگی هم حق هر فرد است و هم تکلیفی برای او محسوب میشود. امضای هرکس و نوشتن نام او در واقع نشانهای از شخصیت و ارادهی حقوقی هر فرد است.
۳. اقامتگاه
اقامتگاه هم مثل نام و نام خانوادگی یکی از ویژگیهای شخصیت است و او را به لحاظ حقوقی به محل معینی وابسته میکند. درست همان طور که هر شخص باید نامی داشته باشد، هر فردی باید اقامتگاهی هم داشته باشد تا از طریق آن از دیگران متمایز شود.
منظور از اقامتگاه محلی است که شخص در آنجا سکونت دارد و مرکز مهم امور او نیز در آنجاست. اگر محل سکونت شخصی با مرکز مهم امور او فرق داشته باشد، مرکز مهم امور او اقامتگاه او محسوب میشود. منظور از مرکز مهم امور جایی است که منافع و فعالیت شخص در آن جا متمرکز است. به عنوان مثال اگر شخصی در ورامین زندگی کند اما محل کار و سرمایه او در تهران باشد، اقامتگاه او تهران است. دلیل این امر هم این است که محل سکونت فرد ممکن است چندین بار عوض شود اما مرکز امور مهم او معمولا ثابت است و کمتر دستخوش تغییر میشود.
مطابق قانون هر شخص باید یک اقامتگاه داشته باشد. توجه داشته باشید که در جهان امروز اقامتگاه نقش بسیار مهم و فواید زیادی دارد. به عنوان مثال برای رسیدگی به دعاوی، دادگاهی صالح است که در محل اقامتگاه خوانده واقع شده باشد و اگر میخواهید علیه کسی طرح دعوی کنید، دانستن اقامتگاه او ضروری است.
معمولا اقامتگاه با اراده و اختیار خود فرد تعیین میشود. با این وجود در برخی موارد افراد دارای اقامتگاههای اجباری هستند؛ یعنی قانون به طور پیش فرض و با توجه به ارتباط و وابستگی آنها به دیگران یا به دلیل شغل و مقام آنان، برای آنها اقامتگاه در نظر میگیرد. این اشخاص دارای اقامتگاه اجباری هستند:
- زن شوهردار: مطابق قانون مدنی اقامتگاه زن شوهردار همان اقامتگاه شوهر است. طبیعی است که این امر در فرضی صادق است که زن در اقامتگاه شوهر سکونت داشته باشد و مرکز مهم امور او خانهی شوهر محسوب شود؛ در غیر این صورت برای زن اقامتگاه مستقلی در نظر گرفته میشود.
- محجورین: محجور کسی است که به دلیل صغر سن یا اختلال در قوای عقلانی، از انجام اعمال حقوقی خود ممنوع است. در خصوص انواع محجورین پیش از این در مطلب محجورین در حقوق ایران صحبت کردهایم. در اینجا باید گفت که اقامتگاه محجورین همان اقامتگاه ولی یا قیم آنهاست.
- مأمورین دولت: اقامتگاه مأمورین دولت، محلی است که در آنجا مأموریت ثابت دارند.
- افراد نظامی: اقامتگاه افراد نظامی که در پادگان هستند، همان پادگان است چرا که مرکز امور مهم نظامیان پادگان آنهاست.
۴. تابعیت
یکی دیگر از وجوه تمایز اشخاص تابعیت آنهاست. تابعیت در اصل یک نوع تقسیمبندی سیاسی- حقوقی است که با محل جغرافیایی زندگی فرد و اقامتگاه او ارتباط دارد. (تابعیت یکی از مسائل مهم و گاهی چالش برانگیز در حقوق بین الملل خصوصی است اما در اینجا صرفا به جهت ضرورت موضوع اشارهی کوتاهی به آن خواهیم داشت.) تابعیت یک رابطهی سیاسی، حقوقی و معنوی میان یک شخص و یک دولت معین است که اساسا منشأ و منبع حقوق و تکالیف هر فرد هم است. در غالب کشورها داشتن تابعیت ضروری است و هر فردی باید تابعیتی داشته باشد. معمولاً در هر کشوری روشها و منابع خاصی برای کسب و تحصیل تابعیت وجود دارد. در اینجا ما صرفا در خصوص تابعیت اصلی صحبت میکنیم: تابعیت اصلی تابعیتی است که از زمان تولد به طریقی به فرد تحمیل میشود. در ایران تابعیت اصلی و مبدأ از طریق نسب و خانواده به فرد منتقل میشود. به این ترتیب کسانی که پدر آنها ایرانی باشد، چه در ایران متولد شده باشند و چه در خارج از ایران، دارای تابعیت ایرانی خواهند بود. هم چنین باید توجه داشت که کلیهی سکنهی ایران، به جز افرادی که تابعیت خارجی آنها بارز و مسلم است، ایرانی محسوب میشوند.
ویژگیهای اشخاص حقوقی
انسان به تنهایی زندگی نمیکند؛ انسانها برای زندگی اجتماعی خود به کمک و همکاری یکدیگر نیاز دارند و بنابراین برای اهداف مالی یا غیرمالی خود گروهها و انجمنهایی تشکیل میدهند و از طریق این گروهها به انجام فعالیتهای مورد نظر خود میپردازند. به دلیل پیچیدگی هر چه بیشتر اجتماعهای انسانی و برای تسهیل امور، قانون برای این گروهها شخصیت مستقلی فرض کرده است تا به این ترتیب این افراد هم بتوانند دارای حق و تکلیف شوند.
زمانی که گروهی از افراد که دارای منافع، اهداف و فعالیتهای مشترکی هستند در کنار هم قرار بگیرند و قانون آنها را دارای حق و تکلیف بشناسد و برای آنها شخصیت مستقلی قائل شود شخصیت حقوقی ایجاد شده است. شخصیت حقوقی میتواند در عرصهها و موضوعات گوناگون و برای نیل به اهداف مختلفی پدید آید. به عنوان مثال برخی اشخاص حقوقی برای رسیدن به اهداف مالی و انتفاعی تأسیس میشوند مانند انواع شرکتهای تجاری اما برخی دیگر از اشخاص حقوقی برای ارائهی خدمات عمومی و اداری ایجاد میشوند به عنوان مثال شهرداریها یا دانشگاهها.
شخص حقوقی هم مانند شخص حقیقی دارای ویژگیهایی است که آن را از دیگر اشخاص حقوقی متمایز میکند.
۱. آغاز و پایان شخص حقوقی
مانند شخص حقیقی، شخص حقوقی هم آغاز و پایانی دارد. برای اینکه یک شخص حقوقی ایجاد شود چند شرط مهم وجود دارد:
۱. قصد و ارادهی تشکیل شخص حقوقی. باید ارادهی تشکیل شخص حقوقی وجود داشته باشد و صرف اینکه افراد کنار هم قرار بگیرند و گروهی را تشکیل بدهند به این معنی نیست که شخصیت حقوقی ایجاد شده است.
۲. هدفدار بودن گروه. شخص حقوقی باید برای رسیدن به هدف/اهداف مشخصی ایجاد شود. باید بدانید که به محض اینکه این اهداف به نحوی زائل شوند، شخص حقوقی حیات خود را از دست میدهد.
۳. ثبت. اشخاص حقوقی حقوق عمومی مانند دولت و شهرداریها به محض تشکیل دارای شخصیت حقوقی هستند. اما اشخاص حقوقی حقوق خصوصی مانند شرکتهای تجاری، باید در مراجع ذیربط ثبت شوند و روند اداری را طی کنند تا واجد شخصیت حقوقی شناخته شوند.
هم چنین باید توجه داشت که اشخاص حقوقی هم میتوانند پایان یابند. اشخاص حقوقیِ حقوق خصوصی با انحلال و پایان عمل تصفیه، شخصیت خود را از دست میدهند. انحلال اشخاص حقوقی نیز ضوابط و مقررات خاصی دارد و باید در مراجع ذیربط به ثبت برسد؛ در غیر این صورت معتبر نیست.
۲. نام
داشتن نام برای اشخاص حقوقی هم الزامی است و هم باید به ثبت برسد. چرا که بدون داشتن نام برقرار کردن روابط میان و با اشخاص حقیقی و حقوقیِ دیگر بسیار دشوار میشود.
۳. اقامتگاه
شخص حقوقی هم دارای اقامتگاه است. مطابق قوانین ایران، اقامتگاه شخص حقوقی، مرکز عملیات آن است. منظور از مرکز عملیات هر جایی است که ادارهی شخص حقوقی و ارکان مهم آن مانند هیئت مدیره و مدیرعامل در آنجا هستند و تصمیمات اصلی شخص در آنجا گرفته میشود.
۴. تابعیت
هر شخص حقوقی هم باید دارای تابعیتی باشد. مطابق قوانین ایران، تابعیت هر شخص حقوقی، تابعیت همان کشوری است که اقامتگاه آنان در آنجا واقع است. هر شرکتی که در ایران تشکیل شود و مرکز ادارهی اصلی آن در ایران واقع باشد، ایرانی است.
۵. حقوق و تکالیف
شخص حقوقی میتواند از کلیهی حقوقی که شخص حقیقی از آنها برخوردار است برخوردار باشد مگر مواردی که به طور طبیعی خاص انسان است؛ فراموش نکنید که شخص حقوقی فرض و اعتبار قانونگذار است و بر خلاف شخص حقیقی، در عمل وجود خارجی ندارد. بنابراین مواردی مانند روابط پدر-فرزندی یا رابطهی زناشویی برای آن متصور نیست. علاوه بر این باید توجه داشت که شخص حقوقی نمیتواند خارج از حدود قانون یا اساسنامهی خود حقوق و تکالیفی داشته باشد و حقوق هر شخص حقوقی متناسب و در محدودهی اهدافی است که برای آن شخص در نظر گرفته شده است. به عنوان مثال وقتی یک شخص حقوقی به منظور انجام امور خیریه و غیرانتفاعی تشکیل شده است، نمیتواند مانند یک شرکت تجاری به فعالیتهای تجارتی و بازرگانی بپردازد.
از طرف دیگر چون شخص حقوقی یک شخص انسانی نیست که بتواند مستقیما برای خود تصمیم گیری کند و آن تصمیمات را اجرا نماید، تصمیمات شخص حقوقی باید به وسیلهی مقاماتی اتخاذ شوند که یا به موجب قانون یا به موجب اساسنامه صلاحیت اتخاذ تصمیم را دارند. مثلا در یک شرکت تجاری، مجمع صاحبان سرمایه، هیئت مدیره و مدیرعامل حق دارند برای شرکت تصمیم بگیرند و برای شرکت حق و تکلیف ایجاد کنند. در واقع اشخاص حقوقی چون فاقد اراده هستند، از طریق نمایندگان خود که اشخاص حقیقی هستند، حقوق و تکالیف خود را اعمال و اجرا میکنند.
بخشهای از این مقاله برگرفته از کتاب اشخاص و محجورین دکتر صفایی است.