همه ما خودمان را فریب میدهیم؛ بعضی از ما هنگامی که غرق مشکلات شدهایم و نمیخواهیم ترس زندگیمان را نابود کند خودمان را فریب میدهیم و عدهای دیگر از ما هم زمانی این کار را میکنیم که عاشق میشویم و دوست نداریم ایرادات معشوقمان را ببینیم. شما با چه هدفی خودتان را فریب میدهید؟ با ما همراه باشید تا در ادامه با رایجترین مکانیسمهای خودفریبی و دلایل بهکارگرفتن آنها آشنا شوید.
نقش خودفریبی در زندگی
خودفریبی یکی از تکنیکهای رایج روانشناختی است، بهقدری رایج که بسیاری از ما ناخودآگاه انجامش میدهیم. خودفریبی ممکن است مفید یا غیرمفید باشد. نمونهای از خودفریبی غیرمفید داشتن افکار منفی درباره خیانت همسر یا شریک زندگی بدون داشتن دلیل و مدرک است. خودفریبی مفید نیز برای تقویت اعتمادبهنفس یا ازبینبردن تأثیر منفی خبرهای بد به کار میرود.
ما در هر ۲ نوع خودفریبی، برای برآوردن نیازهای روانشناختیمان به خود دروغ میگوییم. بهتازگی پژوهشی درباره نقش خودفریبی در زندگی و راهبردهای مردم برای فریبدادن خود انجام شده است. بر اساس این پژوهش، خودفریبی سبب افزایش انگیزه در شرایط دشوار میشود. محققان مشاهده کردند که شرکتکنندگان در این آزمایش صرفا دنبال شواهد امیدبخشی بودند که نظرشان را تأیید کند و از شواهد و مدارکی که شک و تردید ایجاد میکردند چشم میپوشیدند.
تری کول (Terry Cole)، روانشناس بالینی، میگوید: «بعضی از مردم تمام عمرشان را در خودفریبی و انکار سپری میکنند. در حالی که با گذشت زمان اوضاع بدتر میشود و مجبور میشوند برای نادیدهگرفتن مشکلات توان بیشتری صرف کنند.»
کول معتقد است خودفریبی فراتر از پیداکردن شواهد دلخواه و نادیدهگرفتن شواهد خلاف نظر فرد است. خودفریبی مکانیسم ناخودآگاه دفاعی است که از ما در برابر درد و احساسات ناخوشایند مراقبت میکند.
مکانیسم دفاعی ایگو
در نظریه آسیبشناسی روانی (psychoanalytic theory)، مکانیسم دفاعی ایگو (ego defense) به فرایندهای ناخودآگاهی گفته میشود که برای رهایی از ترس و اضطرابی به کار میبریم که از تضاد بین کسی که فکر میکنیم هستیم (یا باید باشیم) با کسی که در واقع هستیم ناشی میشود.
مثلا ممکن است فردی ناخودآگاه به شخص دیگری حسادت کند، اما در واقع این حس را اشتباه و ناپسند بداند. ممکن است این فرد برای برطرفکردن ترس و اضطراب ناشی از این تضاد، یک یا چند مکانیسم دفاعی ایگو را به کار گیرد، مثلا:
- منکر احساسی شود که به آن فرد دارد.
- کارها و رفتارهایی کاملا متضاد با ایده حسادت را پیش گیرد. مثلا در جمع از آن فرد تعریف کند.
- توجه خود را به شخص دیگری معطوف کند و او را بهخاطر حسودبودن سرزنش کند تا خود را مبرا کند.
هرکدام از این ۳ مثال یکی از مکانیسمهای رایج دفاعی ایگو هستند که بهترتیب واپسرانی (Repression)، واکنش وارونه (reaction formation) و فرافکنی (projection) نام دارند. در ادامه با ما همراه باشید تا رایجترین مکانیسمهای دفاعی ایگو را با هم بررسی کنیم.
١. واپسرانی
واپسرانی را میتوان فراموشی خودخواسته دانست. در مکانیسم دفاعی واپسرانی، ضمیر ناخودآگاه ما احساسات و ایدهها و خاطرات ناخوشایند را فراموش میکند. واپسرانی را اغلب با انکار اشتباه میگیرند. انکار نپذیرفتن جنبههای ناگوار واقعیت است. در حالی که واپسرانی با ذهن و محرکهای درونی مرتبط است. البته چون واپسرانی و انکار با هم عمل میکنند، گاهی تمایز آنها از هم دشوار است.
گاهی هم واپسرانی با تحریف اشتباه گرفته میشود. تحریف در واقع تغییر واقعیت به شکلی است که برای نیازهای درونی ما مناسب شود. مثلا فردی که پدرش بهشدت او را تنبیه بدنی میکرده است دیگر آن اتفاقات ناگوار را به خاطر نمیآورد و در عوض از پدرش بهعنوان فردی آرام و مهربان یاد میکند.
٢. واکنش وارونه
واکنش وارونه فرایند تطبیقدادن سطحی و اغلب اغراقشده احساسات و انگیزههای ناگهانی است که فرد ضد خود به کار میبرد. یکی از نمونههای بسیار مشهور این مکانیسم رفتار یکی از نمایندگان کنگره آمریکا است که قانون حمایت از کودکان در مقابل سوءاستفادههای اینترنتی بزرگسالان را به کنگره ارائه کرده بود. البته با افشای پیامهایی جنسی که با پسربچهای در اینترنت ردوبدل کرده بود، مجبور به استعفا شد.
٣. فرافکنی
فرافکنی یعنی نسبتدادن افکار و احساسات غیرقابلقبول به دیگران. احساسات و افکار غیرقابلقبول پیش از آنکه به شخص دیگری نسبت داده شوند باید کاملا تقبیح شوند، بنابراین فرافکنی هم مثل تحریف در قدم اول با واپسرانی همراه است. ما ابتدا با واپسرانی سراغ افکار و احساساتمان میرویم، سپس آنها را تقبیح میکنیم و بعد به دیگران نسبتشان میدهیم. نمونه معروف این مکانیسم فرد حسودی است که فکر میکند همه به او حسادت میکنند یا شخصی که خود فکر خیانت در سر دارد و فکر میکند که همسرش در حال خیانت به اوست.
٤. دوپارهسازی
یکی از رایجترین روشهای فریب خود دوپارهسازی (Splitting) اعتقادات، کارها، اشیا و مردم به ۲ دسته خوب و بد است. این مکانیسم اغلب در سیاست بهخوبی دیده میشود. مثلا چپها رقبای سیاسی محافظهکار خود را خودخواه و کوتهفکر میدانند و در مقابل، جناح راست (محافظهکاران) رقبای چپ خود را سیاستمدارانی بیمسئولیت میدانند که فقط به خود خدمت میکنند. نمونه دیگر متعصبان مذهبی هستند که مردم را به ۲ دسته آمرزیدهشده و نفرینشده تقسیم میکنند. دوپارهسازی اضطراب ناشی از ناتوانایی درک شرایط پیچیده را با سادهسازی برطرف میکند. در این مکانیسم، موضوعات پیچیده را به موضوعاتی ساده تبدیل میکنیم تا بهجای بررسی انبوهی از دادهها و تحلیل اطلاعات، با انتخابی آسان بین خوب و بد روبهرو باشیم.
٥. ایدئالسازی
ایدئالسازی (Idealization) هم مکانیسمی دفاعی مشابه دوپارهسازی است. در این حالت، مزایا و ویژگیهای مثبت یک ایده، شخص یا شیء بزرگنمایی میشوند و معایب و ایرادات آن تا حد زیادی نادیده گرفته میشوند. ایدئالسازی دیدن نیازها و خواستههایمان در شخص، ایده یا شیئی دیگر است.
الگوی ایدئالسازی بر اساس شیفتگی است. نمونهای خوب از این مکانیسم عشق است. فرد عاشق ممکن است ایرادات و خصوصیات بد معشوق خود را نادیده بگیرد یا حتی آنها را خصوصیت مثبت جلوه دهد. این مکانیسم دفاعی با ساختن چیزی کامل و بینقص، مانند کشور ایدئال، مکان رؤیایی یا شخصی کامل به ما کمک میکند از اضطراب وجودی (existential anxiety) رها شویم.
مکانیسمهای پخته مکانیسمهای دفاعی مفیدی هستند که حاوی بینش کاملتریاند و در زندگی به ما کمک میکنند. نوعدوستی یکی از این مکانیسمهاست. افراد برای رهایی از استرس و اضطراب درونی ناشی از مشکلات، خود را به کمککردن به دیگران مشغول میکنند. مثلا با کمک به افراد معلول احساس آرامش میکنند یا با مشغولکردن خود به نگهداری از سالمندان، اضطراب خود را فراموش میکنند.
شوخطبعی یکی دیگر از این مکانیسمها است. افراد شوخطبع با بهرهگیری از جنبههای خندهدار وقایع یا اشخاص، با شوخیکردن ترس و اضطراب ناشی از آن وقایع را کم میکنند.
زهد (asceticism) پیشرفتهترین مکانیسم بالغ محسوب میشود. این مکانیسم یعنی اهمیتندادن به چیزهایی که برای دیگران بسیار مهم هستند. مسائلی که مردم به آنها اشتیاق زیادی دارند و برای آنها بسیار تلاش میکنند زمینه اصلی استرس و اضطراب و ترسها هستند. مردم جوامع مدرن در مقایسه با جوامع سنتی، بیشتر با مشکلاتی مثل اضطراب و ترس روبهرو هستند که دلیلش تأکید بیش از حد جوامع مدرن بر خویش بهعنوان یک واحد مستقل و خودمختار است. با اهمیتندادن به خویش، زمینه برای بروز ترس و اضطراب نیز از بین میرود.
خودت را بشناس
مکانیسمهای دفاعی ایگو بسیار زیادند و ما خواسته و ناخواسته بسیاری از آنها را در زندگی به کار میگیریم. بعضی از این مکانیسمها کاملا مضر هستند که باید آنها را بشناسیم و تا حد امکان از آنها اجتناب کنیم. بعضی دیگر نیز به ما کمک میکنند دردها و اضطرابهای زندگی را تحمل کنیم. هیچکس نمیتواند کاملا از این مکانیسمها پرهیز کند، اما میتوانیم با شناختن این مکانیسمها رفتار خود را بهبود بدهیم و اختیار زندگی و رفتارمان را به دست بگیریم و اجازه ندهیم این مکانیسمها ما را از واقعیت دور کنند.
شما کدام مکانیسمها را در زندگیتان شناسایی کردهاید؟ چه راهحلی برای مواجهه با آنها دارید؟ در بخش دیدگاهها، نظرات خوبتان را با دیگران به اشتراک بگذارید.