وقتی بامو M5 E60 در سال ۲۰۰۴ پدیدار شد پیشرانه ۱۰ سیلندر تنفس طبیعی آن به شدت جلبتوجه نمود به گونهای که بسیاری از افراد فکر کردند کلاس سدانهای اسپرت به حد نهایی جذابیت خود رسیده است.
این پیشرانه ۵ لیتری که در دل M6 نیز قرار گرفته قدرت ۵۰۰ اسب بخاری و گشتاور ۵۲۰ نیوتون متری تولید کرده و باعث ثبت شتاب صفر تا ۱۰۰ کیلومتر در ساعت ۴.۷ ثانیهای شده و البته سقف سرعت این سدان اسپورت نیز به ۲۵۰ کیلومتر در ساعت محدود شده است.
برخلاف M5 مدرن و چهار چرخ محرک، E60 پرچمدار خودرویی دیفرانسیل عقب بوده است. این خودرو بهصورت سفارشی با گیربکس ۶ سرعته دستی در آمریکای شمالی عرضه شد و البته در باقی بازارها با گیربکس نیمه اتوماتیک ۷ سرعته SMG در دسترس بود.
خودروی موردبحث که در دوران هنرنمایی کریس بنگل و انتقادات از طراحیهای او عرضه شده ظاهر و کابین خوبی دارد. همچنین حتی پس از گذشت بیش از یک دهه از عمر M5 E60، این مدل ۲۰۰۸ که مشاهده میکنید سه سال پیش با قیمت حدود ۳۴ هزار دلار خریداری شده و خودرویی روپا و قدرتمند به نظر میرسد. کابین باکیفیت این سوپر سدان هنوز هم موقعیت خوبی داشته اما خب این یکی از جنبههای خودروست.
نکته دیگر به تنظیمات صحیح قوای محرکه مربوط میشود به گونهای که M5 E60 با ۲۷۹ ترکیب پیشرانه و شاسی در دسترس بوده و خودرو بهطور سورپرایز کنندهای راحت است. باواریایی ها این سدان اسپرت را به عنوان کروزری راحت در بزرگراه طراحی کردهاند اما خب در راههای پرپیچوخم نیز ناامید نخواهید شد. البته فرمان خودرو میتوانست تنظیمات بهتری داشته باشد اما در کل M5 طالب سرعتهای بالاست.
اما یک سوال اساسی باقی میماند: آیا M5 E60 ارزش پذیرش ریسک هزینههای مربوط به نگهداری را دارد؟ پاسخ را باید از مالکان واقعی پرسید!