سدانهای اسپرت، اکنون به درجه ای از کمال رسیده اند که در برابر خودروهای سوپراسپرت هم کم نمی آورند! در این میان بهترین خودروها را نیز ژرمنها می سازند. بامو M5 دیگر به یک الگو در این زمینه تبدیل شده و AMG نیز تبحر خاصی در ساخت اسپرتهای بنز دارد. عضو جدیدتر این خانواده، آئودی RS است که به دنبال همین فرمول خلق شده است. در این قسمت قصد داریم تا مقایسه کاملی از ۳ سوپر سدان بی نظیر (البته در غیبت بامو) را برای شما ترتیب دهیم که این مقاله، نتایج به دست آمده و محتوای آن بعد از تست رانندگی این سه خودرو توسط کارشناسان europeancarweb منتشر شده است. پس تا انتها با ما همراه باشید و نظرات خود را حتماً اعلام کنید.
یکی از کلیدیترین عوامل در تصمیمگیری برای انتخاب، قیمت یک خودروست. در بین این سه خودرو جگوار XFR-S که تولید آن نیز محدود بوده با ۹۹ هزار دلار ارزانترین مدل به حساب میآید. البته با اضافه کردن شیشه جلوی جدید، کاور موتور از جنس کربن و بال عقب کربنی ۳۵ هزار دلار به قیمت آن افزوده شده و در نهایت برای خرید آن باید ۱۰۵ هزار و ۷۷۰ دلار بپردازید. مرسدس بنز E63 AMG S با اختلاف کم و با قیمتی معادل ۹۹ هزار و ۷۰۰ دلار در جایگاه دوم قرار دارد که استفاده از تریم جلا یافته مشکی با مارک Designo، چرخهای ۱۹ اینچ مخصوص AMG، چرم قرمز و بسته Driver Assistance قیمت این خودرو را به ۱۰۶ هزار و ۸۲۵ دلار میرساند. البته تا یادمان نرفته بگوییم که در مدل اس ۲۵ اسب بخار توان و ۸۱ نیوتن متر گشتاور بیشتر وجود دارد که آن را از سایر رقبا جدا میکند.
گرانترین خودرو بین این سه مدل آئودی RS7 با ۱۰۴ هزار و ۹۰۰ دلار است که قیمت آن به لطف استفاده از رنگ مرواریدی، سیستم استریو بنگاند اولافسن (B&O)، سیستم دید در شب، Driver Assistance، تریم داخلی از جنس چوب و آلومینیوم، اگزوز اسپرت، چرخهای ۲۱ اینچ با تایرهای تابستانی، تریم خارجی آلومینیومی و دربهایی که به نرمی بسته میشود به ۱۲۲ هزار و ۵۴۵ دلار ناقابل میرسد.
استایل یا سبک طراحی
شکی وجود ندارد که رنگ طوسی مرواریدی در کنار تریم جلا یافته و چرخهای بزرگ نه تنها باعث میشود RS7 زیباتر جلوه کند بلکه به لطف جلوپنجره زیبا و بینقص، ناحیه بال عقب پهن همانند یک کوپه ۴ درب آن را از رقبا متمایز کرده و جایگاه طراحان آئودی را در بین بهترینهای زمینه کاری خود قرار میدهد. البته اگر به دنبال سادگی هستید که بیتردید میتوانید E63 AMG S را انتخاب کنید و اگر هم به طراحیهای مفهومی و جذاب علاقه دارید که با کمی دقت متوجه میشوید XFR-S بهترین انتخاب برای شماست. کارخانه جگوار با قرار دادن اسپویلرهای Vorsteiner از جنس فیبر کربن سعی داشته است تا جلوهای متفاوت از این بسته با ارزش و گرانبها را نمایش دهد.
اما بنز خودرویی ساده با خطوطی زیباست که کاملاً مشخص است طراحی مدل نهایی آن با بهبودهایی همراه بوده است. اسپویلر جلو و دیفیوزر عقب با جزئیات کامل طراحی شدهاند ولی بر خلاف نظر تیم سازنده، به نظر ما چرخها و رینگهای مشکی آن اصلاً جالب نیست.
و اگر قرار باشد بین آئودیها یکی را نامزد بهترین و زیباترین طراحی داخلی بکنیم باید بگوییم RS7 تنها گزینه مورد نظر ماست. ترکیب تجمل با ارگونومی و جزئیات طراحی جای هیچ گونه بحثی را باقی نمیگذارد. همانند خودروهای دیگر این مدل نیز از صندلیهای کاملاً اسپرت بهره میبرد و تنها در AMG است که میتوانید از قابلیت ماساژور با حرکت بالشی در صندلیها استفاده کنید. این صندلیها شباهتی با نمونههای اولیه به کار رفته در BMW M5 قبلی ندارد و حرکات ملایم بود ولی میتواند رضایت شما را جلب کند.
در حقیقت طراحی داخلی مرسدس در مکان دوم قرار میگیرد البته این شانس را داشت که با در نظر نگرفتن برخی از مشکلات سطحی بتوان آن را در مقام اول قرار داد. البته بنز همیشه طرفداران خودش را داشته و دقیقاً همان سبک آئودی را در پیش گرفته ولی اشتباه آنها استفاده از سوئیچها و دکمههای کاملاً گیج کننده بوده است.
به نظر میرسد دو خودروی آلمانی لیست ما با توجه به فناوریها، اصالت و امکانات موجود در خود و نحوه برقراری ارتباط با سرنشینان گوی سبقت را از دیگر رقیب خود ربودهاند. البته تریم چوبی مشکی رنگ آئودی در کنار خطوط آلومینیومی روی آن زیبایی خاصی به این خودرو بخشیده است.
جگوار خیلی هم از رقبای خود عقب نیست و متأسفانه سطح چرم گونه و زیبای آن با موادی از جنس پلاستیک ارزان پوشیده شده است. همین نواقص سبب شده است که نسبت به دو خودروی هموطن دیگر کمی عقب بماند و در پایان باید بگوییم که آئودی در جایگاه نخست قرار میگیرد.
عملکرد
همانطور که گفتیم طراحی ظاهری و جلوههای داخلی این خودروها آن قدر برجسته است که بتوانیم با آنها زندگی کنیم و نتوانیم از آنها دل بکنیم ولی یادمان باشد عامل مهمتری به نام عملکرد وجود دارد. کم قدرتترین مدل در این فهرست ۵۵۰ اسب بخار قدرت دارد و کافی است با این خودرو یا دیگر مدلهای این تست، جادهای خالی را یافته و تنها بتازید.
هر سه مدل موجود دارای سیستم تعلیق قابل تنظیم است که میتوانید به راحتی و بسته به نظر خود یا شرایط راحتی مطلوب شما وضعیت آن را تغییر داده و حتی در مکانهایی که امکانپذیر باشد و شانسش را داشته باشید وضعیت را به حالت اسپرت تغییر دهید. میزان مصرف ترکیبی جگوار و مرسدس بنز ۱۳ لیتر در صد کیلومتر است و آئودی که وزن سنگینتری هم دارد ۱۲.۳۸ لیتر در صد کیلومتر مصرف میکند و البته شرایط مصرف در مکانهای متفاوت مانند مسیرهای کوهستانی فرق میکند.
در شرایط نرمال و برابر هر سه خودرو عملکرد کاملاً مطلوبی دارند و آئودی به وضعیت عادی خود بازگشته و بهترین مصرف را با توجه قابلیت غیر فعالسازی سیلندرها داراست. در آزادراه از نظر مصرف زیاد قدرت، هندلینگ عالی، قدرت ترمزها و موارد دیگر نمیتوان تفاوتی بین هیچ کدام از این سه خودرو قائل شد. در حقیقت، تنها زمان تعویض دنده بود که شما متوجه میشدید سوار کدام مدل هستید! اینجاست که دوباره نقش سیستمهای تعلیق قابل تنظیم و نحوه فرمان پذیری و هدایت خودروها بیشتر به چشم میآید. در وضعیت Sport فعال سازی دریچه کنترل سوخت کمی حساستر میشد و به شما اجازه میداد در پیچها شتاب بیشتری داشته باشید.
آئودی و مرسدس که بیشتر از این نیاز به دقت و ریزبینی نداشتند. سیستمهای کواترو و ۴Matic آنها به خوبی عمل کرده و اجازه میداد سیستمهای الکترونیکی بینقص عمل کنند. برنامهریزیها کامل بودند و زمانهایی که به دستاندازها یا زمینهای ناهموار میرسیدیم کوچکترین مشکلی مشاهده نمیشد. در این قسمت E63 کمی سرکش عمل میکرد که شاید از یک سدان ۱۹۴۰ کیلویی بعید به نظر میرسید. البته این وضعیت در مدلهای دیفرانسیل عقب E63 نیز دیده شده بود ولی سیستم ۴Matic به صورت مداوم نسبت به وضعیت خودرو هشدار میداد. شاید باورکردنی نباشد ولی این غول مرسدس بنز با وزن نزدیک ۲ تن و ۵۷۷ اسب بخار قدرتی که تولید میکند با این که در رده سدان ها قرار میگیرد ولی در نهایت عملکردی همچون یک کامپکت اسپرت را به شما تحویل میدهد.
به نظر میرسد RS7 با جادههای مارپیچ کمی مشکل دارد و عملکرد آن در شرایط بزرگراه به مراتب بهتر خواهد بود اما همچنان میتواند به راحتی رقبای خود را به چالش بکشد. مرسدس این رقابت ما را به یاد کوروت استینگری Z51 میاندازد. به نظر میرسد کنترل این خودرو حتی در زمانهایی که سرعت بیشتر میشود بهبود یافته است. زمانی که با سرعت مجاز در حال رانندگی با RS7 هستید انگار بر روی یک فرش خزدار نرم قدم بر میدارید و اما وقتی وارد جادههای کوهستانی میشوید دیگر خزهای نرم این فرش برای شما کارایی سابق را ندارد. باز هم در این قسمت اگزوز اسپرت موتور ۴ لیتری V8 این خودرو به همراه سیستم کواترو به یاریاش میآید ولی این بار دیگر نمیتواند با بنز مقابله کند.
ولی آخرین جایگاه در این قسمت برای جگوار است که موتور ۵ لیتری V8 آن با توان تولیدی ۵۵۰ اسب بخار نه تنها کمترین قدرت را در بین رقبا داشت بلکه کمی ما را نا امید کرد. بر خلاف استفاده از آخرین فناوریها ولی باز هم صدای خرخر موتور به گوش میرسید و به نظر میآمد که موتور این خودرو به سختی کار میکند. تنها پلتفرم جگوار XFR-S همان RWD است و به نظر میرسد خیلی هم جالب نیست. حالت Dynamic باعث میشد کمی جاده را از دست داده و کنترل خودرو از دست شما خارج شود. بعد از سواری با F-Type و XKR-S تصور میکردیم XFR-S مانند یک گربه بزرگ باشد ولی ظاهراً صدای آن مانند یک موش ضعیف است.
سیستم تعلیق انطباقی این خودرو به خوبی کار کرده و رینگهای ۲۰ اینچی آن به کمک تایرهای پهنش میآید و باعث میشود آنها عملکرد بی نقصی داشته باشند. سیستم ترمز XFR-S نیز در مقابل رقبا خیلی خوب کار میکند. اما به نظر میرسد آنقدری که میخواهید نمیتوانید با این خودرو سریع حرکت کنید و اگر میخواهید راضی از خودرو پیاده شوید به شما پیشنهاد میکنیم سوار آئودی یا بنز شوید که از تمام توان و شتاب خود استفاده میکنند.
جگوار ۰ تا ۱۰۰ را در ۴.۴ ثانیه پر میکند که از این حیث کندترین مدل در تست ماست که کمی از سیستم انتقال ۸ سرعته آن بعید است. اما در مقابل بنز E63 AMG با ۳.۶ ثانیه رکورددار گروه و بعد از آن نیز آئودی RS7 با اختلاف ۰.۱ ثانیه یعنی ۳.۷ ثانیه قرار دارد. ولی یادتان باشد در جادههای کوهستانی این جگوار است که حرف اول را می زند. این نکته را یادتان باشد که این تست به ما نشان داد جگوار نه شخصیت مرسدس بنز را دارد و نه شخصیت آئودی را. جگوار XFR-S مانند یک معما یا چیستان حلنشده میماند.
رأیگیری
اگر بخواهیم در پایان نظرات خود را بیان کنیم کمی سخت است. اگر در مورد پیشرانهها بخواهیم نظر بدهیم که همگی موافق مرسدس هستیم. موتور این خودرو با توان ۵۷۷ اسب بخار تجربهای شگفتانگیز را برای شما رقم خواهد زد.
اما در مورد شاسی بیشتر نظرات باز هم به سمت E63 AMG بود ولی میتوان در مورد جگوار XFR-S هم فکر کرد. به سادگی نمیتوان عملکرد جگوار را از ذهن بیرون کرد. حتی شاید با کمی اغماض و ارفاق هم بتوان جگوار را برنده دانست!
واقعاً بعد از یک تست طولانی انتخاب خودروی برتر کاری دشوار است. شاید اکثر نظرات در مجموع به سمت آئودی RS7 به عنوان یک سوپر سدان بینقص شهری باشد. ولی مرسدس بنز E63 AMG S خودرویی است که همه آرزوی داشتن آن را دارند. با این وجود نمیتوان از قابلیتهای جگوار XFR-S هم به این راحتی عبور کرد.
حداکثر سرعت آئودی RS7 برابر ۲۸۰ کیلومتر بر ساعت و گشتاور آن ۷۰۰ نیوتن متر، در جگوار XFR-S برابر ۳۰۰ کیلومتر در ساعت و گشتاورش ۶۸۰ نیوتن متر و حداکثر سرعت مرسدس بنز ۲۵۰ کیلومتر بر ساعت و گشتاور آن ۸۰۰ نیوتن متر است.
در نهایت با نظرسنجی در europeancarweb برنده ما مرسدس بنز E63 AMG S است که شاید بتوانیم خودمان را با این انتخاب قانع کنیم. اکنون باید منتظر باشیم تا ببینیم نظر کاربران سایت میدونی چیست؟ قطعاً از نظر ما، شما از کارشناسان europeancarweb مهمتر هستید.