جملات زیبا از کتاب های مشهور؛ ۵۲ جمله ماندگار ادبی و عاشقانه

جملات زیبا از کتاب های مشهور؛ ۵۲ جمله ماندگار ادبی و عاشقانه

جملات زیبا از کتاب های مشهور در ذهن خواننده ماندگار می‌شوند. این جملات گاهی دیالوگ بین شخصیت‌ها هستند و گاهی هم جمله‌ای کوتاه و کوبنده. چنین جملاتی می‌توانند ما را بخندانند، بگریانند، خاطراتمان را زنده کنند و به تکیه‌کلام‌ ما تبدیل شوند. بعضی از این جمله‌ها آن‌قدر تأثیرگذارند که در خاطر ما ثبت می‌شوند و حتی اگر مدت‌ها از خواندن آن کتاب گذشته باشد، باز هم آن جمله را به یاد می‌آوریم و شاید بارها و بارها برای دیگران تکرارش کنیم. در این مقاله، ۵۲ جمله زیبا از کتاب های مشهور را با هم می‌خوانیم؛ همراهمان باشید.

برگشت به فهرست

۳۰ جمله زیبا از کتاب های معروف

برگشت به فهرست

۱. دو برج (جلد دوم ارباب حلقه‌ها)، جی. آر. آر. تالکین

در دنیا چیزهای خوبی وجود دارد که می‌توان برایشان جنگید.

برگشت به فهرست

۲. شازده کوچولو، آنتوان دوسنت اگزوپری

تنها با چشم دل می‌توان درست دید؛ چیزهای مهم با چشم سر قابل‌دیدن نیستند.

برگشت به فهرست

۳. جین ایر، شارلوت برونته

من پرنده نیستم و هیچ دامی مرا گرفتار نمی‌کند. من انسانی با اراده مستقل هستم و اکنون از این اراده برای ترک تو استفاده می‌کنم.

برگشت به فهرست

۴. داستان دو شهر، چارلز دیکنز

بهترین روزگار بود، بدترین روزگار بود، عصر خرد بود، عصر حماقت بود، دوران ایمان بود، دوران ناباوری بود، فصل نور بود، فصل تاریکی بود، بهار امید بود، زمستان ناامیدی بود.

برگشت به فهرست

۵. فرانکشتاین، مری شلی

مراقب باشید، چراکه من از هیچ چیز نمی‌ترسم و این سبب قدرت من است.

برگشت به فهرست

۶. کشتن مرغ مینا، هارپر لی

می‌خواستم ببینی شجاعت واقعی چیست. اینکه مردی تفنگ در دست بگیرد نشانه شجاعت نیست. شجاعت واقعی آن هنگام است که قبل از شروع می‌دانی ترسیده‌ای، اما به‌هرحال شروع می‌کنی و برایت اهمیتی ندارد که چه پیش می‌آید و تو آن را به پایان می‌رسانی. تو همیشه برنده نیستی، اما بعضی وقت‌ها هم برنده خواهی شد.

برگشت به فهرست

۷. شرق بهشت، جان اشتاین بک

وقتی گردوغبار زندگی را از لباسش تکاند، تنها سؤال سخت و درست را پرسید: «خوب بود یا بد؟ کارم را خوب انجام دادم یا خراب کردم؟»

برگشت به فهرست

۸. در جست‌وجوی آلاسکا، جان گرین

بخشش تنها راه رهایی از هزارتوی بی‌پایان رنج است.

برگشت به فهرست

۹. هملت، ویلیام شکسپیر

مهم‌ترین چیز این است که همیشه با خودت صادق باشی؛ در این صورت نمی‌توانی به هیچ‌کس دروغ بگویی.

برگشت به فهرست

۱۰. زنان کوچک، لوییزا می آلکات

من از طوفان نمی‌ترسم، چون دارم یاد می‌گیرم چگونه کشتی‌ام را هدایت کنم.

برگشت به فهرست

۱۱. آنا کارنینا،‌ لئو تولستوی

همه خانواده‌های شاد شبیه هم هستند، ولی تک‌تک خانواده‌های ناراضی ناراحتی‌های منحصربه‌فردی دارند.

برگشت به فهرست

۱۲. بینوایان، ویکتور هوگو

مردن مسئله مهمی نیست؛ زندگی‌نکردن وحشتناک است.

برگشت به فهرست

۱۳. مرد نامرئی، رالف الینسون

زندگی را باید زندگی کرد نه کنترل. انسان در نهایت بر شکست‌هایش غلبه می‌کند و پیروز می‌شود.

برگشت به فهرست

۱۴. لک‌لک طلایی، دونا تارت

من فهمیدم که خنده نور است و نور خنده است. این راز جهان هستی است.

برگشت به فهرست

۱۵. آهنگ لارک، ویلا کاتر

بعضی چیزها را در آرامش بهتر یاد می‌گیری و بعضی دیگر را در طوفان.

برگشت به فهرست

۱۶. بازی تاج و تخت، جورج آر آر مارتین

در بازی تاج و تخت یا برنده می‌شوی یا می‌میری.

برگشت به فهرست

۱۷. صبحانه در تیفانی، ترومن کاپوتی

شما به هر کسی که به شما اعتمادبه‌نفس می‌دهد، مدیونید.

برگشت به فهرست

۱۸. ۴۵۱ درجه فارنهایت، ری بردبری

سوختن بسیار لذت‌بخش بود.

برگشت به فهرست

۲۰. مری پاپینز، پی ال تراورز

جوهره همه ما یکی است؛ درخت بالای سر، سنگ زیر پا، پرنده، جانور، ستاره، همه ما یکی هستیم و یک هدف داریم.

برگشت به فهرست

۲۱. آمریکانا، چیماماندا انگزی آدیچی

چقدر ساده به غریبه‌ها دروغ می‌گفتیم. برای غریبه‌ها نسخه‌ای از زندگی را ایجاد می‌کردیم که در تصورمان وجود داشت.

برگشت به فهرست

۲۲. کیمیاگر، پائولو کوئیلو

وقتی چیزی را می‌خواهی، همه کائنات برای دستیابی به آن کمکت می‌کنند.

برگشت به فهرست

۲۳. کنت مونت کریستو، الکساندر دوما

تمام خرد بشری در دو جمله خلاصه می‌شود: صبر کن و امیدوار باش.

برگشت به فهرست

۲۴. نوری که نمی‌بینیم، آنتونی دوئر

چشمانت را باز کن و ببین با آنها چه چیزهایی را می‌توانی ببینی، پیش از اینکه برای همیشه بسته شوند.

برگشت به فهرست

۲۵. داستان ندیمه، مارگارت اتوود

ما در روزنامه‌ها نبودیم. ما در فضاهای سفید خالی صفحات زندگی می‌کردیم و این آزادی بیشتری به ما می‌داد. ما در شکاف بین داستان‌ها می‌زیستیم.

برگشت به فهرست

۲۶. خانم دالووی، ویرجینا وولف

مغز در مقایسه با قلب چه اهمیتی دارد؟

برگشت به فهرست

۲۷. دنیای قشنگ نو، آلدوس هاکسلی

بیشتر انسان‌ها طوری بزرگ می‌شوند که بردگی‌شان را دوست داشته باشند و هیچ‌وقت رؤیای انقلاب را در سر نمی‌پرورانند.

برگشت به فهرست

۲۸. تبصره ۲۲، جوزف هلر

هر چیزی ارزش مردن داشته باشد، ارزش زندگی‌کردن هم دارد.

برگشت به فهرست

۲۹. هابیت، جی آر آر تالکین

بهترین کار برای یافتن، نگاه‌کردن است. وقتی نگاه می‌‌کنید، به‌هرحال چیزی می‌یابید، حتی اگر چیزی نباشد که به دنبالش بودید.

برگشت به فهرست

۳۰. پیرمرد و دریا، ارنست همینگوی

انسان برای شکست آفریده نشده است. او را می‌توان نابود کرد، اما نمی‌توان شکست داد.

برگشت به فهرست

۱۰ متن عاشقانه از کتاب های معروف

برگشت به فهرست

۳۱. تار شارلوت، ئی بی وب

چرا این کارها را برای من انجام دادی؟ من هیچ‌وقت برای تو هیچ کاری نکردم.

تو دوست من بوده‌ای و همین به‌قدر کافی فوق‌العاده است!

برگشت به فهرست

۳۲. دلبند، تونی موریس

عشق یا هست یا نیست. احساس نصفه‌نیمه نامش عشق نیست.

برگشت به فهرست

۳۳. بلندی‌های بادگیر، امیلی برونته

روح ما از هرچه ساخته شده باشد،‌ روح من و او یکی است.

برگشت به فهرست

۳۴. بر باد رفته، مارگارت میچل

فردا به راهی برای بازگرداندن او فکر خواهم کرد. به‌هرحال فردا روز دیگری است.

برگشت به فهرست

۳۵. قلعه را تسخیر می‌کنم، دودی اسمیت

فقط یک صفحه برای نوشتن باقی مانده و من آن را با این کلمات پر می‌کنم: دوستت دارم، دوستت داشتم و دوستت خواهم داشت.

برگشت به فهرست

۳۶. جادوگرها، رولد دال

تا وقتی کسی دوستت دارد، مهم نیست کی هستی یا چه شکلی هستی.

برگشت به فهرست

۳۷. صد سال تنهایی، گابریل گارسیا مارکز

همیشه چیزی برای دوست‌داشتن باقی است.

برگشت به فهرست

۳۸. عروس شاهزاده، ویلیام گلدمن

می‌پرسی دوستت دارم یا نه؟ اگر عشق تو یک دانه شن بود، من به‌اندازه یک دنیا ساحل داشتم.

برگشت به فهرست

۳۹. سبکی تحمل‌ناپذیر هستی، میلان کوندرا

عشق آرزوی نیمه‌ خودمان است، نیمه‌ای که از دست داده‌ایم.

برگشت به فهرست

۴۰. بخت پریشان ما، جان گرین

من عاشق شدم، مثل به خواب رفتن، به‌آرامی و سپس ناگهانی.

برگشت به فهرست

۱۲ متن انگلیسی از کتاب های معروف

برگشت به فهرست

۴۱. زیبایی درهم شکستن، میشل هارپر

Forgiveness condones nothing, but it does cast off the chains of anger, judgment, resentment, denial, and pain that choke growth. In this way, it allows for life, for freedom.

بخشیدن چیزی را درست نمی‌کند، اما زنجیره خشم،‌ قضاوت، رنج، انکار و درد را قطع می‌کند و این‌طوری می‌توانید آزادانه زندگی کنید.

برگشت به فهرست

۴۲. مرا با نامت صدا کن، آندره آسیمن

How you live your life is your business. But remember, our hearts and our bodies are given to us only once. Most of us can’t help but live as though we’ve got two lives to live, one is the mockup, the other the finished version, and then there are all those versions in between.

اینکه چگونه زندگی می‌کنی به خودت مربوط است، اما به یاد داشته باش که قلب و بدن همین یک بار به ما داده شده‌اند. نمی‌توانیم طوری زندگی کنیم که انگار دو زندگی داریم، یک نسخه نمونه و یک نسخه اصلی! هر دو نسخه میان همین یک زندگی است.

برگشت به فهرست

۴۳. کیمیاگر، پائولو کوئیلو

It’s the possibility of having a dream come true that makes life interesting.

احتمال اینکه رؤیاها روزی به واقعیت بپیوندند زندگی را جذاب می‌کند.

برگشت به فهرست

۴۴. نفرتی که تو می‌کاری، آنجی توماس

“What’s the point of having a voice if you’re gonna be silent in those moments you shouldn’t be?”

اگر وقتی باید صحبت کنی ساکت باشی، پس هدف از داشتن صدا چیست؟

برگشت به فهرست

۴۵. در زمین ما خیلی کوتاه پرزرق‌وبرق هستیم، اوشن وآنگ

“They say nothing lasts forever but they’re just scared it will last longer than they can love it.”

آنها می‌گویند که هیچ‌چیز تا ابد دوام ندارد، اما در واقع می‌ترسند چیزی آن‌قدر دوام بیاورد که دیگر نتوانند دوستش داشته باشند.

برگشت به فهرست

۴۶. حباب شیشه، سیلویا پلات

I took a deep breath and listened to the old brag of my heart: I am, I am, I am.

نفس عمیقی کشیدم و به لاف قدیمی قلبم گوش سپردم: من هستم،‌ من هستم، من هستم.

برگشت به فهرست

۴۷. خانه گرد، لوئیز ازدریک

Now that I knew fear, I also knew it was not permanent. As powerful as it was, its grip on me would loosen.

حالا که ترس را شناخته‌ام،‌ می‌دانم که دائمی نیست. هرچقدر هم که قدرتمند باشد، بالاخره چنگالش را می‌گشاید و رهایم می‌کند.

برگشت به فهرست

۴۸. مرد نامرئی، رالف الیسون

When I discover who I am, I’ll be free.

وقتی کشف کنم چه کسی هستم، آزاد خواهم شد.

برگشت به فهرست

۴۹. دون کیشوت، میگوئل د سروانتس

Too much sanity may be madness — and maddest of all: to see life as it is, and not as it should be!

عقلِ بیش از حد دیوانگی است. دیوانه‌کننده‌تر از همه هم این است که زندگی را آن‌گونه که هست ببینی نه آن‌طور که باید باشد.

برگشت به فهرست

۵۰. می‌دانم چرا پرنده در قفس می‌خواند، مایا آنجلو

There is no greater agony than bearing an untold story inside you.

هیچ‌چیز به‌اندازه تحمل داستانی ناگفته که در دل نگه داشته شده است، رنج‌آور نیست.

برگشت به فهرست

۵۱. هم‌نام، جومپا لاهیری

That’s the thing about books. They let you travel without moving your feet.

جذابیت کتاب‌ها این است که تو را به سفر می‌برند بدون اینکه پاهایت را حرکت بدهی.

برگشت به فهرست

۵۲. ارباب حلقه‌ها، جی آر آر تالکین

Not all those who wander are lost.

همه کسانی که سردرگم‌اند گم نشده‌اند.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
10 + 4 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.