کوچولوی قرمز جلو آمده و میایستد. همه خانمها برمیگردند و با هیجان به آن نگاه میکنند. این اولین واکنش خانمها به این خودرو است. در نگاه نخست چیزی که به نظر میرسد، کلاس و زیبایی این خودرو است که با توجه به سایز آن به نظر میرسد بیشتر به درد خانمها بخورد. بله گریتوال امفور مناسب برای خانمها هست و من میخواهم این ماشین را مورد بررسی قرار بدهم. چیزی که در ابتدا توجه مرا به خود جلب کرد غیبت نام HOVER در این ماشین هست. چون گریت وال معمولاً برای شاسی بلندهای خودش از این اسم استفاده میکند. ظاهراً گریتوال تصمیم گرفته تمرکز خود را برای نامگذاری خودروها، از روی این شهر آلمانی بردارد.
خودروهای جدید چینی که من بهتازگی آنها را دیدهام تأیید میکنند که مهندسان چینی با شتاب نجومی پیشرفت کردهاند. گریتوال ام ۴ یک گواه بر این ادعا هست و این موضوع را تأیید میکند. این پیشرفت بخصوص در مورد ظاهر این ماشین درست به نظر میرسد. این کراس آور بسیار زیبا و متوازن ساخته شده است. طراحی نمای بیرونی این خودرو از فولکسواگن تیگوان، سوزوکی SX4 و اشکودا یِتی الهام گرفته شده اما این شباهتها خوب و مثبت به نظر میآید.
چراغهای پخدار جلو، جلوپنجرهای باریک و مشکی در زیر کاپوت و یک پنجره مشبک خیلی بزرگ در جلو، این ماشین را خشن، مبارزهجو و چالشبرانگیز کردهاند. با توجه به اندازه این خودرو، ام ۴ یک خودرو خیلی کوچک هست. اما اورهنگ (مترجم: مقدار فاصله دماغه ماشین تا چرخ جلو) کوتاه، از این ماشین یک شخصیت جسور ساخته است. این خودرو اجزای کاملاً متفاوتی دارد. ریل باربند آلومینیومی ولی دستگیرههای در کرومی هستند. همچنین تزیین اطراف دریچههای کولر با کروم، ما را به یاد خاطرههای خانواده رنجروور میاندازد. اگر از روی تعصب قضاوت نکنیم و ماشین را به خاطر چینی بودنش سرزنش نکنیم میبینیم که درز بین قطعات بسیار کم و ظریف هست و اجزای فلزی نیز بهخوبی با هم چفت شدهاند و بهخوبی ماشینهای اروپایی قطعات روی هم سوار شدهاند. تنها شکایت من در طراحی ظاهر این ماشین این است که در هنگام طراحی آرم ام ۴، یک کپیبرداری انجام شده و یاد لوگوی بایرنیها میافتیم. شاید هم برداشت من اینطور است.
نمای داخلی گریتوال ام ۴ با نمای خارجی آن همخوانی دارد. اما با نگاه دقیق میشود دریافت که قطعات داخلی از مواد ساده و ارزان ساخته شده و نمیتوان گفت کیفیت خوبی دارند. قطعات داخلی خیلی خوب نصب شدهاند و هیچ درز و شکاف بزرگی بین قطعات دیده نمیشود. دکمهها، اهرمها و ابزارها بهخوبی در دست قرار نمیگیرند. واقعیت این است که این یک ماشین چینی است. وقتی که شما به داشبورد و نمای داخلی نگاه میکنید متوجه میشوید که از پلاستیک ارزانقیمت و بیکیفیت ساخته شدهاند. همینطور قطعاتی که برای عایقبندی روی دیوارهها نصب شدهاند. سیمکشیها هم خیلی شلخته انجام شده. قطعات کرومی که در تزیینات داخلی به کار رفته، جلوه بسیار خوبی دارد و باعث میشود که بیننده فکر کند که قطعات از کیفیت خیلی خوبی برخوردار و گرانقیمت هستند. در ام ۴ از شر یک مشکل اساسی ماشینهای چینی راحت شدهایم و آن بوی بد و تند فنل هست. این بو اصلاً در ماشین احساس نمیشود اما حس شامه قوی من مقداری حضور آن را احساس کرد که آن هم در همه ماشینهای نو طبیعی است.
از منظر رانندگی باید بگویم این خودرو یک ماشین زنانه هست اما فضای داخلی آن، آنطور که از بیرون کوچک به نظر میرسد واقعاً کوچک نیست. ولی فضای داخلی برای جثه چینیها ساخته شده. طول کوسن صندلی و برآمدگی پشتی صندلی برای قوس کمر، برای جثههای متوسط مردان چینی ساخته شده که خیلی درشتاندام نیستند. بنابراین زنان روسی بهراحتی میتوانند در ام ۴ بنشینند و میزان دید آنها به اطراف عالی خواهد بود. اما هنگام سوار و پیاده شدن باید ارتفاع آستانه در را به خاطر داشته باشید و اینکه مواظب باشید رکاب ماشین شلوار و کفشتان را کثیف نکند. تنظیم صندلی راننده در ۶ جهت و سرنشین جلو در ۴ جهت صورت میگیرد. همچنین فرمان ماشین در دو جهت بهصورت عمودی قابل تنظیم است. در صندلیهای عقب بهطور عادی دو نفر میتوانند بهراحتی بنشینند ولی اگر نفر سوم هم بخواهد اضافه شود، ردیف عقب کمی شلوغ خواهد شد. اگر راننده قدبلند باشد پای چپ او بهشدت با مشکل کمبود فضا مواجه میشود. درمجموع فضای داخلی گریت وال ام ۴ کافی و خوب هست.
حالا برویم سراغ صندوق عقب. ظرفیت صندوق عقب ۳۳۷ لیتر هست که زیاد امیدوارکننده نیست. البته یک فضای اضافی زیر کفپوش هم وجود دارد که میشود آن را بهعنوان فضای رزرو در نظر گرفت. با خواباندن صندلیهای عقب این فضا به ۱۲۵۱ لیتر افزایش پیدا میکند.
و اما لوازم روی داشبورد. در قسمت وسط صفحه کیلومتر یک سرعتسنج دیجیتالی بزرگ قرار دارد و در زیر آن میزان مصرف سوخت و مسافت سنج بهصورت کوچک نمایش داده میشود. در سمت چپ صفحه کیلومتر آیکون ابزارهای فعال قرار دارد و سمت راست آن با دورسنج موتور تزیین شده است. در خودروهای دنده دستی معمولاً دورسنج موتور در سمت چپ سرعتسنج قرار دارد. پس به این مورد بیشتر دقت کنید. دستگاه پخش چندرسانهای با صفحهٔ لمسی در مرکز کنسول قرار دارد که بهعنوان مانیتور دوربین عقب نیز کاربرد دارد. یک کلید با نام NAVI روی آن دیده میشود که قابلیت نصب نقشه و مسیریاب را به ذهن میرساند. به نظر میرسد که امکان ذخیره یک فرکانس خاص در قسمت فرکانسهای دلخواه وجود ندارد و فرکانسهای رادیویی چین در این لیست ذخیره شدهاند. شما برای دسترسی به فرکانسهای دلخواهتان باید به گزینه منو رجوع کنید که این موضوع تا حد زیادی ناخوشایند هست. پورت USB این امکان را به شما میدهد که از طریق فلش به موزیکهایتان گوش کنید اما هر بار که سوییچ بسته میشود دستگاه از ابتدا لیست آهنگها را اجرا میکند. بر روی تنظیمکنندههای دما و ورودی هوا یک LED کوچک قرار دارد که موقعیت دریچه را به شما نشان میدهد. البته من این موضوع را در روز دوم آزمون متوجه شدم.
در اینکه طراحی داخلی این خودرو از جایی کپیبرداری شده یا نه پاسخ قطعاً خیر خواهد بود اما در مورد پیشرانه نمیشود همین جواب را تکرار کرد. گریتوال ام ۴ به موتور تویوتا مجهز شده که تحت لیسانس شرکت تویوتا در چین تولید میشود. حجم موتور آن ۱.۵ لیتر است که قدرت حدود ۱۰۴ اسب بخار و گشتاور ۱۳۸ نیوتنمتر را برای این خودروی ۱۱۸۱ کیلوگرمی رقم میزند. پیکرهبندی این خودرو طوری است که بدون هیچ مشکلی، به سرعت و بهراحتی میتواند سرعت خود را از ۳۰ کیلومتر به ۸۰ کیلومتر در ساعت برساند. مزیت دیگر این موتور مصرف پایین آن است که با بنزین اکتان ۹۲ حدود ۷.۲ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر میباشد. در ام ۴ یک گیربکس ۵ سرعته دستی تعبیه شده است. دندهها بهخوبی و نرمی تعویض میشوند اما در ترافیک چند بار دندهها بد جا رفتند و صدا دادند. روز اول به خودم گفتم شاید چون به میدونیها عادت ندارم این اتفاق افتاد اما روز دوم تست هم نتوانستم به میدونیها عادت کنم و با مشکل پایین بودن کلاچ درگیر بودم. کمی که کلاچ را بالا میاوردم زود درگیر میشد و این موضوع من را آزار میداد. دور زدن در شهر با این مشکل اصلاً خوشایند نبود اما در کل رانندگی با آن طبیعی بود و اذیت کننده نبود.
سرعت گرفتن با ام ۴ امکانپذیر هست ولی ترسناک هم هست. صدای موتور، صدای گیربکس و صدای باد در اتاق شنیده نمیشود. با بالا رفتن سرعت ماشین هر لحظه امکان از دست رفتن کنترل وجود دارد. وقتی که سرعتسنج عدد ۱۱۵ را نشان میداد رفتار ماشین با ثبات بود اما با شرایط ایده آل فاصله زیادی داشت. ام ۴ به شیارها، ترکها و برآمدگیهای جاده خیلی حساس هست. اگر در این شرایط فرمان ماشین را درست نگرفته باشید، چرخهای جلو شروع به پرسه زدن میکنند و چپ و راست میشوند و شما باید زود ماشین را کنترل کنید. این کار اصلاً آسان نیست چون ضربهها و تکانهایی که از چرخهای به فرمان منتقل میشوند زیاد محسوس نیستند. اما برای من ناخوشایندترین چیز، سیستم دستیار ترمز اضطراری بود. وقتی که راننده اتومبیل جلوی من یک دفعه پای خود را روی ترمز گذاشت و سرعت ماشینش را از ۸۰ کیلومتر به ۳۰ کیلومتر در ساعت رساند، من هم چارهای جز این نداشتم که همین کار را تکرار بکنم. اما بهمحض اینکه ترمز گرفتم، گریتوال کوچولو به سمت راست کشیده شد، طوری که باید با دو دستم فرمان را میگرفتم و تعویض دنده را میگذاشتم برای بعد. نتیجه اینکه با این ماشین در سرعتهای بالاتر از ۵۰ کیلومتر بههیچوجه مانور ندهید و اگر میخواهید انجام بدهید، این کار باید با نرمی و مهارت خاصی صورت بگیرد و یا اینکه تجربه رانندگی در شرایط اضطراری را با این خودرو داشته باشید.
با یک رانندگی ملایم و نرم و مانور در فضاهای محدود، سفر در جاده با این خودرو بسیار راحت و آسوده خواهد بود. ارتفاع این ماشین از سطح زمین ۱۸۵ میلیمتر است و اورهنگ کوتاهی دارد اما در حرکت به سمت عقب روی برف و یخ یکی از چرخهای جلو گیر افتاد و هرزگردی آن که یکی از چرخهای محور محرک محسوب میشد باعث شد که ماشین ام ۴ ما گیر نماید. اما وزن کم و تعادل مناسب باعث شد که از این تله نجات پیدا کند. با وجودی که شکل هندسی این ماشین مناسب شهر هست اما این خودرو از شکستن مرزهای شهری بودنش هیچ ترسی ندارد.
حقیقت این است که با ظهور ام ۴ در بازارهای اروپایی دیگر نمیشود در مورد کمپانی گریتوال از روی ظاهر قضاوت کرد.
سیستم تعلیق نیز در محور جلو از سیستم مک فرسون و در محور عقب از فنر پیچشی طبَق لولی نیمه مرکب استفاده شده است. به کوچولوی کمروی ما یک جاده ناهموار را نشان دادند. دستاندازها و چالهها را تقریباً با موفقیت پشت سر گذاشت. سر پیچهای تند، انتهای ماشین لیز نمیخورد و اینسو و آنسو نمیرفت. این خصوصیت برای تسلط بر روی فرمان و کنترل خودرو تأثیر خیلی خوبی دارد بخصوص در تستهای اروپایی.
تجهیزات و امکانات ام ۴ مطابق با استانداردهای جهانی هست و نسخهای که ما مورد آزمایش قرار دادیم تیپ لوکس این خودرو بود. نسخه استاندارد این خودرو به کیسههای هوای جلو، ترمز ABS، سیستم EBD و چراغهای مه شکن مجهز شده است. امکانات دیگر این خودرو یک کامپیوتر سفری، سیستم تهویه مطبوع، بالابر برقی شیشه تمام درها و سیستم صوتی میباشد. مدل لوکس این خودرو علاوه بر امکانات فوق مجهز به کنترل سیستم صوتی روی فرمان، فرمان با روکش چرم، سنسور و دوربین دنده عقب نیز میباشد.
و اما رقبا، در این کلاس، رقبای زیادی برای ام ۴ وجود دارند. اول از همه رقبای هموطن این خودرو: چانگان CS35 که از نظر سایز تقریباً برابر، اما از نظر امکانات ضعیفتر و سادهتر هست. از نظر قدرت بیشتر موتور و سایز بزرگتر چری تیگو و لیفان ایکس ۶۰ رقیب این ماشین محسوب میشوند. اما رقیب اصلی و سرسخت ام ۴، رنو داستر هست که البته با چنین قیمتی، کیسه هوای سرنشین و سیستم تهویه مطبوع روی آن نصب نشده.
“و هنوز این یک چینی هست”. این دومین عقیده و تصور من در اولین ملاقات با گریت وال ام ۴ هست. دلیل من این است که شما هر وقت بخواهید با ریموت کنترل در ماشین را باز کنید، دوبار صدای بوق ماشین بهصورت بیپ به صدا در میآید و من برای اینکه مزاحم همسایهها نشوم مجبور بودم با کلید در ماشین را قفل و باز کنم. اما راهی که من برای حل این مشکل پیدا کردم چیزی از الگوریتم چینی بودن این ماشین کم نمیکند. چینیها هنوز برای پیشرفت راه درازی را در پیش دارند. در مورد بدنه و طراحی داخلی خیلی خوب پیشرفت کردهاند اما از نظر تکنولوژی باید با خیلی از مسائل دست و پنجه نرم کنند. بهطورکلی اگر کیفیت خیلی برای شما مهم نیست ام ۴ بهعنوان یک ماشین شهری گزینه خیلی خوبی برای انجام کارهای روزمره میباشد.
مزایا:
- ظاهر جذاب
- مونتاژ خوب
- قیمت مناسب
معایب:
- انتقال کم اطلاعات و وضعیت چرخها به فرمان
- موتور ضعیف
- ضعف در عملکرد برنامه کنترل الکترونیکی
این آزمایش توسط خانم Irina Zverkov در روسیه انجام گرفته است.