گاهی اوقات اخبار خوب بهصورت عجیبی منتشر میشوند. برای هانس ورنر اوفرکت، تصمیم مرسدس برای خروج از تمامی مسابقات در سال ۱۹۶۵ یک فاجعه به نظر میرسید.
به عنوان یک نوجوان، او آرزوی تولید پیشرانههای محصولات مسابقهای مرسدس را داشت و حالا که برای همین کار استخدام شده بود، آرزوی اوفرکت در همان ابتدا به سراب تبدیل شد.
یک فرد ناامید چنین سرنوشتی را میپذیرد و به تولید پیشرانه برای خودروهای عادی میپردازد اما اوفرکت چنین فردی نبود. با حضور همکاری خوشذوق و همفکر به نام ارهارد ملچر، او یک دستگاه مرسدس ۳۰۰SE خرید و قدرت آن را از ۱۷۰ به ۲۳۸ اسب بخار رساند. مانفرد شیک راننده این خودرو در مسابقات قهرمانی تورینگ آلمان ۱۹۶۵ حضور یافت.
روزها به سرعت سپری میشدند و تا پایان سال بعد اوفرکت و ملچر سفارشهای زیادی برای تولید مرسدسهای سریع دریافت کردند. آنها در سال ۱۹۶۷ تصمیم گرفتند کار خود در مرسدس را رها کنند و یک مغازه در شهر خود و در نزدیکی برگستال تأسیس نمایند؛ و در این لحظه بود که اوفرکت، ملچر و شهر محل تولد اوفرکت یعنی گروسسپاچ به هم پیوستند و با کنار هم قرار گرفتن حرف اول نامهایشان، AMG متولد شد…
کسبوکار این مهندسان به سرعت سکه شد. حتی به نظر میرسد مرسدس هم فهمیده بود که فرصت خوبی را از دست داده است و به همین خاطر نسخههای پرقدرتتر از محصولات جادهای خود را عرضه کرد که ۳۰۰SEL با پیشرانه ۶.۳ لیتری در سال ۱۹۶۸ واضحترین مثال از این قضیه است؛ اما آنچه که AMG میتوانست به عنوان زیر پا خالی کردن تلقی کند به یک فرصت منحصربهفرد تبدیل شد. هرچقدر هم سدان های مرسدس قویتر باشد، AMG آنها را سریعتر و قویتر خواهد ساخت…
فرایند توسعه ۳۰۰SEL سه سال طول کشید اما تا زمان برگزاری مسابقات ۲۴ ساعته اسپا در سال ۲۹۷۱، ۳۰۰SEL با قدرت ۲۴۷ اسبی به یک محصول مسابقهای ۶.۸ لیتری با خروجی ۴۲۸ اسب بخاری بدل شد. علیرغم حضور رقبایی صاحبنام، SEL رتبه دوم کلی و پیروزی در کلاس خود را کسب کرد.
اوفرکت و ملچر کاملاً از کسبوکار خود راضی بودند و تقاضای مشتریان علاوه بر بهبود پیشرانهها به ارتقای کابینها نیز سرایت کرده بود و در سال ۱۹۷۶ بود که این دو نفر از گروسسپاچ به آفالترباخ کوچ کردند، جایی که AMG هنوز هم در آنجا مستقر است.
تا اواسط دهه ۸۰ میلادی AMG نه تنها محصولات موجود را تیون میکرد بلکه چنان استعدادی داشت که خودروهایی به شدت ارتقا یافته را ارائه میکرد و حجم تغییرات به حدی بود که حتی میشد این خودروها را محصول خود AMG دانست. AMG 500SEC سال ۱۹۸۴ به سر سیلندرهای ۴ سوپاپ مجهز شده بود و این در حالی بود که مرسدس سالهای آتی از این تکنولوژی استفاده کرد؛ اما در سال ۱۹۸۶ بود که AMG بهطور جدی در صحنه جهانی و با خودرویی مشهور به “چکش” حضور یافت.
چکش یک سدان میان سایز W124 بود که از بزرگترین پیشرانه مرسدس یعنی ۵.۶ لیتری استفاده میکرد. یکی از نویسندگان اتوکار در آن زمان گفته بود: “این خودرو به حدی سریع است که میتواند با فراری ۲۸۸ GTO روبرو شود و درعینحال میتوان آن را در کنار مادربزرگتان راند.” این سدان دیفرانسیل عقب به گیربکس ۴ سرعته اتوماتیک مجهز بود و در عرض ۵ ثانیه از سکون به سرعت ۹۶ کیلومتر در ساعت میرسید. حداکثر سرعت ۲۹۵ کیلومتر در ساعتی چکش هم یک دستاورد احساسبرانگیز به حساب میآمد.
تا سال ۱۹۹۰، همکاری مرسدس و AMG رسمی شد. این همکاری نه تنها منجر به تائید محصولات AMG توسط مرسدس شد بلکه به این شرکت اجازه داد تا محصولات خود را از طریق نمایندگیهای مرسدس و با گارانتی این خودروساز به فروش برساند. البته مهمتر اینکه هر دو شرکت شروع به همکاری روی طراحی محصولات کردند.
اولین ثمره این همکاری خودروی C36 AMG W202 سال ۱۹۹۳ بود. شما امروز میتوانید A کلاس AMG با قدرت ۴۱۵ اسب بخاری را بخرید و شاید C36 با قدرت ۲۷۶ اسبی خیلی به چشم نیاید اما این قدرت در آن زمان با خروجی بی ام و M3 E36 تقریباً برابر بود. البته باید اذعان کرد AMG از فنرهای نرمتر، وزن بیشتر و گیربکس ۴ سرعته اتوماتیک استفاده میکرد و شخصیت متفاوتی داشت. C36 یک خودروی حیاتی بود زیرا سنگ بنای محصولات آتی AMG محسوب میشد.
در ادامه دهه ۹۰ میلادی هم AMG روی تولید سایر محصولات از جمله شاسی بلندهایی همچون G کلاس و ML کلاس تمرکز کرد. در نهایت هم شاهد تولید برخی از دیوانهوارترین خودروها با نشان ستاره سه پر روی کاپوت بودیم.
برای شما یک مثال میزنیم: G60 AMG آفرودر با پیشرانه ۵.۹ لیتری و گیربکس دستی، S63 AMG پولمن شش درب با طول ۶.۲ متر، نسخه آفرود CLK GTR لمانز و SL73 AMG رودستر که پیشرانه ۷۲۹۱ سیسی آن هنوز هم عنوان پرحجمترین پیشرانه نصب شده در محصولات مرسدس پس از جنگ جهانی را یدک میکشد.
البته این پیشرانه قویترین نمونه نبود. تا سال ۲۰۰۱ مرسدس و AMG از تکنولوژیهای موردنیاز برای رقابت سطح بالا سود بردند. با استفاده از سوپرشارژر در پیشرانه ۸ سیلندر ۵.۴ لیتری، سطح جدیدی از قدرت و پرفورمنس به دست آمد و البته در این میان قابلیت سواری محصولات هم قربانی نشد. حتی این پیشرانه در کمتوانترین نسخه خود دارای قدرتی مشابه با فراری F40 بود و حداکثر سرعت مدل E55 AMG سدان ۲۰۰۲ نیز علیرغم توانایی برای رسیدن به ارقام بالاتر به ۲۵۰ کیلومتر در ساعت محدود شده بود.
سال بعد یعنی سال ۲۰۰۳ جزو نقاط عطف AMG بوده است. در یک سمت پیشرانه بکار رفته در مرسدس مک لارن SLR قرار دارد و در سمت دیگر هم اولین محصول دیزلی AMG با قدرت ۲۲۷ اسب بخار تولید شده است. در همان سال این شرکت پیشرانه ۱۲ سیلندر ۶ لیتری توئین توربو را در S کلاس قرار داد، پیشرانهای که آخرین سالهای حضورش در S65 را تجربه کرد.
دیگر رخداد مهم برای AMG سه سال بعد اتفاق افتاد یعنی زمانی که پیشرانه ۸ سیلندر ۶.۲ لیتری تنفس طبیعی جدید جایگزین نیروگاه قبلی شد. این پیشرانه برای اولین بار از طراحی خود AMG سود میبرد و بر اساس محصولات قبلی مرسدس شکل نگرفته بود. در همین سال بود که مرسدس و AMG اولین خودروی بلک سریز خود یعنی SLK 55 AMG بلک سریز را تولید کردند.
در سالهای بعد محصولات بلک سریز بیشتر شامل مرسدس-ای ام جی CLK 63 و SL65 بلک تولید شدند. زمانی که مک لارن وارد فرایند توسعه SLR شد برخی کارکنان AMG معتقد بودند این شرکت به تنهایی میتواند پروژه را هدایت کند و به همین خاطر پس از SLR دست به کار شدند و SLS را به عنوان اولین محصول سفارشی AMG معرفی کردند. این خودرو قیمتی ارزانتر و سواری بهتر نسبت به SLR داشت و از دربهای گالوینگ سود میبرد. همچنین مدل SLS AMG E-Cell به عنوان اولین سوپرکار الکتریکی معرفی شد. در ادامه نیز محصول گیراتر به نام SLS بلک ادیشن رخنمایی کرد.
در همین زمان محصولات عجیبتری نیز تولید شد که از جمله آنها میتوان به مرسدس-ای ام جی R63 اشاره کرد. این مینی ون لوکس از پیشرانه ۸ سیلندر ۶.۲ لیتری با قدرت ۵۰۳ اسب بخار استفاده میکرد و شتاب ۴.۶ ثانیهای داشت. البته پس از یک سال تولید، R63 به سرعت بازنشسته شد.
AMG سپس به توجه خود را به هاچبک مرسدس A کلاس معطوف و آن را به یک مگا هاچبک چهار چرخ محرک برای رقابت با فولکسواگن گلف R و آئودی RS3 تبدیل کرد. A45 AMG قویترین هاچبک زمان خود محسوب میشد و پیشرانه ۲ لیتری آن قدرت ۳۷۶ اسب بخاری داشت.
در ادامه تقریباً AMG تمامی محصولات مرسدس به جز B کلاس را پوشش میداد و این شرکت فلسفه یک مرد یک پیشرانه را دنبال میکرد. SLS جای خود را به مرسدس-ای ام جی GT داد و دومین خودرویی بود که توسط خود AMG توسعه یافته بود. این خودرو در نسخههای مختلف از جمله GT R و GT R Pro، GT رودستر و GT3 و GT4 مسابقهای تولید شده است. گل سرسبد این خانواده هم AMG GT بلک سریز بوده است.
در سال ۲۰۱۶ شاهد معرفی SLC43 بودیم که اولین بار با پیشرانه ۶ سیلندر ۳ لیتری تولید شد و گپ موجود در مدلهای پایینتر از ۶۳ را پر کرد. دو سال بعد قوای محرکه هیبریدی نیز در مدلهای CLS53، E53 کوپه و E53 کابریولت بکار رفت. یک استارتر/ژنراتور یکپارچه باعث افزایش قدرت پیشرانه ۶ سیلندر ۳ لیتری توئین توربو به ۴۲۰ اسب بخار میشد.
خانواده AMG GT در سال ۲۰۱۸ با معرفی GT چهار درب کوپه گستردهتر شد هرچند این خودرو وجه اشتراک چندانی با اسپرت دونفره مرسدس نداشت و یک کروزر اجرایی لوکس با قوای محرکه ۸ سیلندر ۴ لیتری توئین توربوی هیبریدی بود. در واقع این خودرو از قدرت برای به چالش کشیدن پانامرا توربو برخوردار است.
دومین نسل A کلاس هم با AMG همراه شد هرچند این بار دو نسخه از آن تولید شد. مدل پایه با نام A35 شناخته میشود و قیمت پایینتری دارد درحالیکه A45 همچنان با قدرت ۴۱۶ اسبی عنوان قویترین خودروی ۴ سیلندر را به خود اختصاص داده است.
اما همانند تمامی برندهای پرفورمنس دیگر، AMG هم به فکر آینده است. ابتدا مدلهای پلاگین هیبریدی تولید میشوند و GT 63 S E پرفورمنس ۴ درب کوپه با قدرت ۸۳۱ اسبی در دسترس است. این خودرو از پیشرانه ۸ سیلندر ۴ لیتری توئین توربو و واحدی الکتریکی استفاده میکند. انتظار میرود یک پیشرانه ۴ سیلندر هیبریدی کمحجمتر جایگزین اکثر پیشرانههای ۸ سیلندر AMG شود تا استانداردهای آلایندگی سختگیرانه اروپا پاس شوند.
این شرکت نیز همانند هر برند دیگری در حال استفاده از قوای محرکه الکتریکی است و سدان های الکتریکی EQS و EQE اولین محصولات بدون آلایندگی با نشان AMG خواهند بود. EQE در دو نسخه ۴۳ و ۵۳ عرضه خواهد شد و دومین با پکیج سفارشی AMG دینامیک پلاس قدرت ۶۷۷ اسب بخاری خواهد داشت. مدل بزرگتر EQS 53 قدرت ۷۵۱ اسبی خواهد داشت.
البته این به معنی پایان عصر درونسوز آفالترباخ نخواهد بود زیرا AMG در حال کار روی هایپرکار وان است و قرار است پیشرانه ۱.۶ لیتری برگرفته از فرمول ۱ آن قدرت بیش از ۱۰۰۰ اسب بخاری داشته باشد.