ب‌ام‌و ژاپنی در برابر بنز آلمانی! مصاف اینفینیتی Q50 و مرسدس C450

اما خودروسازان ژاپنی به دنبال آلمانی‌ها هستند و با عرضه‌ی برخی رقبای قوی واقعاً به این برندها نزدیک شده‌اند و در این میان اینفینیتی سخت در تلاش است تا فرمول طلایی را پیاده کند. در این مقایسه اینفینیتی Q50 Red Sport 400 2016 را در برابر مرسدس بنز C450 AMG 2016 قرار داده‌ایم، دو نسخه‌ی کاراتر از سدان های جمع‌وجور و محبوب آلمانی و ژاپنی. هر دو خودرو دارای سیستم چهارچرخ محرک، گیربکس ۷ سرعته ی اتوماتیک و پیشرانه‌ی ۶ سیلندر توئین توربو هستند و در روی کاغذ کاملاً شبیه همدیگرند اما در زمان رانندگی احساس بسیار متفاوتی دارند.

بزرگ‌ترین تغییر اینفینیتی Q50 Red Sport 400 نسبت به مدل عادی پیشرانه‌ی ۶ سیلندر ۳ لیتری توئین توربو با قدرت تولیدی ۴۰۰ اسب بخار و گشتاور ۴۷۵ نیوتون متری است که نباید موجب خنده شود چرا که اعدادی جدی هستند. بنز نیز از پیشرانه‌ی ۶ سیلندر ۳ لیتری توئین توربو بهره می‌گیرد اما قدرت ۳۶۲ اسبی و گشتاور ۵۲۱ نیوتون متری دارد. اگرچه که قدرت خروجی بنز کمتر است اما در عوض گشتاور بالاتری دارد.C450 همچنین اندکی کم‌مصرف‌تر بوده و مصرف سوخت شهری/بزرگراهی ۱۱.۲/۸.۱ لیتری آن از مصرف ۱۲.۳/۸.۷ لیتری اینفینیتی کمتر است.

در هنگام رانندگی، تفاوت گشتاور بین دو خودرو بسیار مشهود است زیرا C450 سریع‌تر و بی‌درنگ تر است زیرا اختلاف دو رقیب چشمگیر است. از سویی وزن بنز نیز ۱۳۶ کیلوگرم کمتر از اینفینیتی می‌باشد. از سویی صدای غرش‌های بنز نیز با وجود کیت AMG بیشتر شبیه خودروهای اسپورت است اما Q50 ساکت‌تر است.

Q50 Red Sport همچنین از سیستم فرمان تطبیق‌پذیر سفارشی سود می‌برد که این سدان را درگیر کننده تر کرده و همچنین ترمزهای بزرگ‌تر آن در دیگر نسخه‌های این خودرو قابل‌دسترس نیستند.

در حالت معمولی فرمان بنز خیلی سبک است اما با قرار گرفتن در حالت اسپورت به خوبی سفت شده و بالانس خوبی پیدا می‌کند. C450 شبیه یک خودروی کوچک احساس می‌شود و به آسانی چابک‌تر از حریف خود است.Q50 به خاطر فرمان سنگین‌تر و وزن اضافی خود بزرگ‌تر احساس می‌شود. گیربکس ۷ سرعته بنز نیز سریع و واقع پاسخگو است اما Q50 در این موضوع کمی تعلل دارد. سیستم اینفینیتی تکنولوژی بالاتری دارد زیرا کنترل تعویض تطبیق‌پذیری دارد که استایل رانندگی راننده را حس کرده و می‌آموزد و خود را با عادات راننده وفق می‌دهد.

در راه‌های پرپیچ‌وخم مرسدس همانند یک حرفه‌ای بوده و در هنگام عبور از پیچ کاملاً طبیعی و با اعتمادبه‌نفس عمل می‌کند. سیستم تعلیق بنز بسیار بهتر از اینفینیتی بوده و به نظر می‌رسد که C450 چسبندگی بیشتری دارد. اینفینیتی حس اعتمادبه‌نفس زیادی را در هنگام رانندگی سریع ایجاد نمی‌کند و اگرچه که از ناپایداری به دور است اما به اندازه‌ای که در رانندگی سخت در بنز راحت بودیم، این حس را در Q50 نداریم.

هر دو خودرو نمای ظاهری یک سدان اسپورت لوکس را دارند اما بنز این احساس را بیشتر ایجاد می‌کند که این خودرو یک C کلاس معمولی نیست. ما آرزو داشتیم که اینفینیتی کار بیشتری را در نمای بیرونی Q50 صورت می‌داد تا آن را از نسخه‌ی عادی متمایزتر سازد. این یک خودروی کاراتر است بنابراین باید نمای گیراتری داشته باشد. بنز استعداد گیرایی بیشتری دارد اما باید گفته شود که مرسدس برای این بهبودها بهای زیادی را نیز طلب می‌کند.

یکی از بهترین ویژگی‌های Q50 تکنولوژی کمک‌راننده است و این سیستم تقریباً هر مورد قابل‌تصوری را دارد و یکی از بهترین‌های بازار است.

همه‌چیز با حسگر رادار Q50 شروع می‌شود که بسیار پیشرفته بوده و می‌تواند پیش روی خودرو را ببیند به این معنی که ترمز اتوماتیک به شدت نرم و روان بوده و احساس طبیعی دارد. علاوه بر آن، دستیار حفظ خودرو در بین خطوط عالی عمل کرده و به خوبی با تجربه‌ی رانندگی نیمه‌خودکار هماهنگ است.

بنز نیز تکنولوژی مشابهی دارد اما به نرمی اینفینیتی نبوده و استفاده از آن آسان‌تر نیست. دسته‌ی کروز کنترل نیز در پشت غربیلک فرمان پنهان شده و برای استفاده از آن مجبورید که چشم‌هایتان را از جاده بردارید.

کابین مرسدس زیبا است اما زیبایی هم بهای خود را دارد. تقریباً هر مورد با کیفیت و زیبایی که در کابین دیده می‌شود سفارشی بوده و واقعاً بهای خودرو را بالا می‌برند. تریم نقره‌ی مات زیبا در کنسول مرکزی؟ بهای آن ۱۳۰۰ دلار است. چرم قرمز نرم؟ ۲۱۵۰ دلار. درباره‌ی هدآپ دیسپلی جذاب و دوربین ۳۶۰ درجه چه؟ بله این دو نیز به ترتیب بهای ۱۵۰۰ و ۵۹۰ دلاری دارند.

هنوز هم کابین مرسدس بدون در نظر گرفتن تریم های جذاب سفارشی از اینفینیتی جلوتر است. کابین این خودرو مدرن‌تر از Q50 احساس می‌شود و طراحی منطقی‌تری دارد. کابین اینفینیتی کمی سالخورده‌تر به نظر می‌آید و صفحه‌نمایش دوتایی آن نیز بسیار غریب است. سیستم اطلاعات سرگرمی نیز ضعیف بوده و استفاده از آن سخت است. سیستم اطلاعات سرگرمی C450 رابط کاربری خیلی آسان‌تری ندارد اما سیستم تشخیص صوتی پیشرفته‌ی آن واقعاً کارها را آسان می‌سازد.

بحثی وجود ندارد که مرسدس بسیار گران‌تر از اینفینیتی بوده و Q50 قابل‌ابتیاع‌تر است؛ اما اگر از همه‌ی آن آپشن ها به خاطر نزدیک شدن قیمت‌ها چشم‌پوشی کنید، مرسدس هنوز هم بهتر عمل کرده و اسپورت تر احساس می‌شود. مرسدس طراحی مدرن‌تری در کابین داشته و هنوز هم خودروی لوکس بهتری نسبت به اینفینیتی است.

Q50 خیلی عقب‌تر از C کلاس نیست خصوصاً در بخش تکنولوژی این بحث نمود بیشتری دارد. زمانی که می‌فهمید مرسدس بنز چقدر گران است، واقعاً به این نکته پی می‌برید که اینفینیتی ارزش زیادی دارد.

نقاط قوت اینفینیتی Q50 Red Sport: تکنولوژی کمک‌راننده‌ی عالی، قیمت مناسب‌تر نقاط ضعف Q50 Red Sport: سیستم اطلاعات سرگرمی ضعیف، وزن بیشتر، کارایی ضعیف‌تر

نقاط قوت مرسدس بنز C450 AMG: کارایی بهتر، نمای ظاهری گیراتر نقاط ضعف مرسدس بنز C450 AMG: بهای گران

منبع: autoguide