بررسی و مقایسهٔ آستون‌ مارتین DBS Superleggera و فراری ۸۱۲ سوپرفست

بررسی و مقایسهٔ آستون‌مارتین DBS Superleggera و فراری ۸۱۲ سوپرفست

علی صفرپور: تصور کنید که از کودکی با خودروهای فراری بسیار سروکار داشته‌اید… به‌گونه‌ای که مثلاً کسی از اقوام شما مالک یک فراری دیتونا بود یا در گاراژ ماشین پدر یکی از دوستان دورهٔ دبیرستان شما یک فراری ۵۵۰ مارانلو پارک شده بود؛ اگر این مورد حقیقت داشت هم‌اکنون باید حداقل مالک یک دستگاه پورتوفینو می‌بودید. کسی می‌شدید که تمام زیروبم فراری‌ها را می‌دانست و با هویت و کاراکتر آن‌ها آشنایی داشت؛ کسی بودید که با تمام وجود خود دربارهٔ غرش‌های سلطنت‌طلبانهٔ فراری ۴۵۸ اسپشیاله صحبت می‌کرد و… .

پس اگر به شما سوییچ یک دستگاه فراری ۸۱۲ سوپرفست را بدهند، شما با نگاهی آرام و مطمئن و درحالی‌که اعتمادبه‌نفس خاصی در خود دارید سوییچ را تحویل می‌گیرید و می‌گویید: «برای انفجار آماده شین!» به همراه یک سری از پیش‌بینی‌ها و تصورهای ذهنی متعدد وارد ۸۱۲ می‌شوید و آن را روشن می‌کنید. پا را بر روی گاز می‌فشارید و بلافاصله به دندهٔ ۲ می‌روید… همین‌طور دندهٔ ۳ و ۴ و ۵… . آنجاست که متوجه می‌شوید که از این فرزند جدید مارانللو هیچ‌چیز نمی‌دانید! فراری ۸۱۲ سوپرفست با بهره‌مندی از موتور F140 GA ۶.۵ لیتری V12 خود واقعاً شخصیت جدیدی دارد. شخصیتی شوکه‌کننده… .

نکته جالب‌توجه و هیجان‌انگیز این است که پس بارها سواری و راندن، ۸۱۲ همچنان می‌تواند موجب شگفتی شما شود. ۸۱۲ بسیار سرکش است… کاراکتری وحشی دارد و آن‌قدر در پاسخ‌گویی به خواسته شما مصمم و سریع است که این حس را القا می‌کند که انگار سوار خودرویی غیرمجاز شده‌اید! از خود خواهید پرسید: «چگونه ممکن است چنین هیولایی در جاده‌ها امکان تردد داشته باشد…!» به لطف خدا حداقل الآن این خودرو مجوز تردد کامل دارد. موتور V12 آن نه‌تنها می‌تواند ۷۸۸.۵ اسب بخار تولید کند بلکه دارای استاندارد یورو ۶ نیز هست. دوباره جملهٔ پیشین را بخوانید… خودرویی با حدود ۸۰۰ اسب بخار قدرت برای جاده! احتمالاً با خود می‌گویید که این موتور برای مسابقات عالی و بی‌نقص خواهد بود… اما مهندسان فراری برای کلاس خودرویی GTE در مسابقات لمانز از قدرت این موتور چیزی حدود ۳۰۰ اسب بخار کاسته‌اند!

بیایید به این مسئله توجه کنیم که چطور ۸۱۲ سوپرفست آن مقدار قدرت را در لحظه‌ای رام می‌کند. در ابتدا بیایید نگاهی به رقبای نه‌چندان قدرتمندش بیندازیم. آن رقبا چطور می‌خواهند موتوری ۶.۵ لیتری V12 را که تا دور ۸۹۰۰ rpm پیش می‌رود و به ازای هر لیتر ۱۲۰ اسب بخار تولید می‌کند به چالش بکشند؟! جواب این است: «با توربو ?». دو توربو که آن‌ها را با یک موتور V12 به حجم ۵.۲ لیتر هماهنگ و به‌عنوان بسته‌ای با نام آستون‌مارتین DBS Superleggera آماده کرده‌اند. با وجود ۷۴۲ اسب بخار قدرت و تحویل آن در دور ۶۵۰۰rpm، باز هم ۸۱۲ در این زمینه فرمانروا است.

اما باید گفت هنوز بازی تمام نشده است. سرسخت‌ترین نسخهٔ خانوادهٔ موتور AE31V12 آستون‌مارتین درزمینهٔ گشتاور خودنمایی می‌کند. این اشراف‌زادهٔ انگلیسی ۹۰۰Nm گشتاور را در دور ۱۸۰۰ rpm به راننده تحویل می‌دهد و آن را تا دور ۵۰۰۰ rpm حفظ می‌کند. آستون‌مارتین باید این گشتاور عظیم را در دنده‌های پایین محدود کند. یک مهندس این مسئله را روشن ساخته که حتی وقتی چراغ کنترل کشش روشن است (که این مسئله به‌ندرت اتفاق می‌افتد!) نیز کنترل خودرو کار سختی است. در مقام مقایسه، ۷۱۸Nm گشتاور فراری در دور ۷۰۰۰ rpm ارائه می‌شود، کمی نحیف و ظریف به نظر می‌رسد!

در بسیاری از موارد، نحوهٔ ارائهٔ نیرو توسط DBS به راننده – درواقع منظور شخصیت خود خودرو است- تا حدودی روشن و مشخص است. حقیقت این خودرو یک دستگاه GT است که در نقش دیتونا یا ۵۵۰ مارانللو به ایفای نقش می‌پردازد و حقیقتاً در این ایفای نقش خود خبره و کارکشته است. درکل، این خودرو حس اطمینان را به کاربر خود القا می‌کند؛ اطمینانی درزمینهٔ ارائهٔ درست و به‌موقع عملکردی درخور توجه، همانند تمام خودروهای GT. هنگامی‌که در چنین خودرویی می‌نشینید و به سفر می‌روید انگار زمان آهسته می‌شود و محیط اطراف کوچک! راننده چنین خودرویی آرام و بدون عجله می‌نشیند درحالی‌که جاده‌ها و راه‌ها توسط این گرندتورر بلعیده می‌شوند، آن هم با سرعتی سرسام‌آور. شاید چنین خودرویی بهترین گزینه برای یک سفر آخر هفته‌ای به منطقه‌ای کوهستانی با چشم‌اندازهای جاده‌ای و طبیعی زیبا باشد… .

متأسفانه در این بررسی بودجهٔ کافی برای چنین سفری به شکلی رؤیایی مهیا نبود پس بجای آن، بررسی در منطقه یورکشایر در انگلستان انجام شد. در این منطقه، جاده‌ها از ایده‌آل جاده‌ای کوچک‌تر و پردست‌اندازتر هستند ولی بجای آن خبری از ترافیک خودروهای ضعیف و خسته‌کننده نیست. این بررسی با این هدف انجام می‌شود تا نشان دهد که کدام یک از این دو خودرو در میدان گرندتوررها حرفه‌ای‌تر است؟! حقیقتاً با نرخی که این دو خودرو دارند انتظار می‌رود که هر کاری را بتوانند به نحو احسن انجام دهند: DBS به قیمت حدودی ۲۹۵ هزار دلار و ۸۱۲ به قیمت ۳۶۵ هزار دلار.

در آستون این حس به شما منتقل می‌گردد که سوار خودرویی غول‌پیکر شده‌اید که صندلی راننده‌اش را آن‌قدر پایین گذاشته‌اند که اگر کمی کوتاه قد باشید، خط پایین پنجره از شانه‌های شما بالاتر خواهد بود. هنگامی‌که سعی کنید تا ورای فرمان تقریباً مربعی، داشبورد فراخ، کنسول بزرگ و کاپوت پهن را نگاه کنید، واقعاً حس تحت فشار بودن را خواهید داشت. تنظیمات صندلی در DBS بسیار متنوع است اما به شما این اطمینان را می‌دهیم که به‌محض تغییر موقعیت خود، دوباره به‌طور غریزی به حالت اولیه باز خواهید گشت؛ جایی که برای فعال بودن و درگیر شدن در رانندگی مناسب‌تر است، جایی که برای شنیدن صدای عصبی چرخیدن تایر به خاطر ۹۰۰Nm گشتاور را به‌خوبی احساس می‌کنید… .

با وجود همهٔ این‌ها، DBS وقتی که بخواهد، بسیار سربه‌زیر است. موتور با یک صدای عمیق و بم آغازبه‌کار می‌کند. هنگامی‌که آن را بر روی حالت ساکت (Quite Mode) قرار دهید، صدای اگزوز به‌شدت آرام‌تر می‌گردد اما هم‌چنان با خودرویی سریع طرف هستیم. میدونی سمت راست فرمان را فشار می‌دهیم، جعبه‌دندهٔ ۸-سرعتهٔ ترنس‌اکسل DBS بر روی حالت D (حالت حرکت در خودروهای اتوماتیک) و تماماً خودکار قرار می‌گیرد. درکنار این مجموعه یک حالت ESC Track mode *** هم وجود دارد، اگر بخواهید می‌توانید بدون آن ادامه دهید.

اگر با تمام آنچه در اختیار دارید یک خودروی GT را راه بیاندازید کار عاقلانه‌ای کرده‌اید؛ DBS نیز دوباره شخصیت خود را به شما گوشزد می‌کند. سوپرلجرا (بخش دوم نام این خودرو) مانند بنتلی‌ها توجه تک‌تک افراد خیابان را به‌سوی شما جلب نمی‌کند. سفتی راندمانش در اندازهٔ درستی است و موتور در طول رانندگی شما را محو خود می‌کند. اتصالات روان و سریع فرمان و حرکات چابک بخش جلویی خودرو با هدفی مشخص کارشان را انجام می‌دهند.

وقت آن رسید تا دمپرها را بر روی حالت Sport و قوای‌محرکه را بر روی حالت آخر یعنی Sport+ قرار دهیم. فشاری کوچک بر روی یک از میدونی‌ها، خودرو را به حالت دنده‌دستی می‌برد و آن را کامل می‌کند! حسی که سوپرلجرای تماماً مجهز و آماده به رانندهٔ خود می‌دهد باعث می‌شود او که پیش از فشردن میدونی گاز، نفس خود را در سینه حبس کند. تنها پس از چند دقیقهٔ بسیار کوتاه از سواری این خودرو این مسئله نمایان می‌شود که DBS Superleggera هیولایی است که لیاقت احترام را دارد!

با همه این‌ها، خشم این خودروی زیبای آستون‌مارتین کمی شوکه‌کننده است. دنده‌کشی طولانی است و اولین حرکت‌های این خودرو ضمن قدرتمند بودنش، قابل‌کنترل و قابل اطمینان هستند. DBS به دنبال حبس کردن نفس در سینه نیست… بلکه می‌خواهد تا راننده‌اش احساس خاص بودن داشته باشد. مشت این خودرو شاید واقعاً یک مشت نباشد اما گشتاورش مانند شمشیرکشیدن بر سطح جاده است. بازو و پاهای راننده احساس سبک‌بودن خواهند کرد و با چسبیدن سر به تکیه‌گاه سر صندلی، حس خواهد کرد که تایرها و کنترل کشش این خودرو در تلاش‌اند تا ۹۰۰Nm گشتاور را به سطح آسفالت انتقال دهند. کلیشه‌ای قدیمی وجود دارد که می‌گوید: «فلان ماشین زمین را شخم زد و رفت…». در DBS انگار آسفالت و سطح جاده درحال تاخوردن است، تا زمانی که با کمی کاهش قدرت حس حرکت به راننده القا می‌گردد و خودرو به راه می‌افتد. DBS که به راه افتاد کشش دوباره بازمی‌گردد و تمام قدرت به چرخ‌های عقب منتقل می‌شود. این پروسه هربار اتفاق می‌افتد.

اگر راننده در حرکتی شجاعانه کنترل کشش خودرو را خاموش کند، ممکن است گهگاه محور عقب کارایی‌اش را برای لحظه‌ای از دست بدهد؛ درست موقعی خودرو درحال سخت کار کردن به مدت طولانی است (این موارد هنگام انجام کارهایی نظیر درجا زدن (Burnout) زیاد و گرم کردن بیش از حد لاستیک پیش آمدند)؛ اما نکته اینجاست که ما با یک ماشین ضعیف طرف نیستیم، پس DBS همچنان مقتدرانه به کار خود ادامه می‌دهد. خودروهای کمی هستند که تاب و توان تحمل چنین فشاری را دارند!

برای رسیدن به آنچه از خودرو می‌خواهیم باید هنگام راندن خودرو، آرامش بیشتری داشته باشیم. انتخاب یک یا دو دنده بالاتر کاری منطقی به نظر می‌رسد. باید سعی کنیم تا حرکت آرام‌تری به فرمان بدهیم تا عقب خودرو در شرایط بحرانی از خط خارج نشود. حال که خودرو در ورود به پیچ آرام گرفته است می‌توان پا را تا ته روی میدونی گاز فشار داد… . با وجود ۱۶۹۳Kg شاسی آلومینیومی و روکش فیبرکربنی، DBS هیچ‌گاه به داشتن این وزن اعتراف نمی‌کند. درست است… سوپرلجرا واقعاً احساس بزرگ و پهن بودن را به‌خوبی به سرنشینانش می‌رساند ولی برای کنترل وزن و حجم خود از جان مایه می‌گذارد. هرکس که در هر دوره‌ای یک فراری V12 موتور جلو را رانده باشد این حس فوق‌العاده را به‌خوبی درک می‌کند. واقعاً همه‌چیز درباره حس‌کردن خودرو و شخصیت و رفتار آن است. اگر بخواهید از تمام آنچه DBS برای شما مهیا ساخته است استفاده کنید ممکن است با رفتاری خشن و بعضاً عجیب از این خودرو روبه‌رو شوید اما اگر از آن بمانند یک گرندتورر آماده بهره ببرید، متانت و تعادل را در حرکاتش خواهید یافت. این خودرو رسومات خود را با عملکرد عالی‌اش آب می‌کند و با نوشاندن آن به راننده، وی را مست می‌سازد!

برگه مشخصات نشان می‌دهد که ۸۱۲ Superfast از حیث پایبندی به رسومات گذشته نگرانی کمتری در سر دارد. شاید این نیز خودرویی V12 موتور جلو در تیپ شخصیتی دیتونا باشد اما تیپ شخصیتی لزوماً شخصیتش را آشکار نمی‌کند! در عوض، فراری هویت تازه خود را در شکلی قابل احترام عرضه کرده است. این بدان معناست که یک جعبه‌دندهٔ ۷-سرعتهٔ دوکلاچه درکنار یک دیفرانسیل الکترونیکی، فاصلهٔ بین‌محوری کوتاه مجازی نسخه ۲.۰ (فناوری فراری برای فرمان‌پذیری چرخ‌های عقب)، کنترل چرخش نسخه ۵.۰، دمپرهای نو، پنج حالت رانندگی متفاوت، دینامیک فعال و… به‌صورت هماهنگ به ایفای نقش خود می‌پردازد. یکی از جذاب‌ترین اصطلاحات به‌کاررفته در این خودرو FPO (Ferrari Power Oversteer – به معنای بیش‌فرمانی قدرت فراری) نام دارد. درکل به نظر نمی‌رسد ۸۱۲ بهترین خودروی برای گذران یک عصر تابستانی در جنوب فرانسه باشد.

اگر پس از نشستن پشت فرمان DBS پشت فرمان ۸۱۲ بنشینید، بلافاصله سبک و کوچک‌تر بودن خودرو را احساس می‌کنید؛ حتی حس می‌کنید که با کمی تلاش می‌توانید برخلاف DBS به نوک کاپوت دست بزنید! چیزی که در سوپرفست مشخص است این است که این خودرو نسبت به رقیب بریتانیایی خود کمتر جنبه لوکس دارد اما با این همه از کابینی با ظرافت و کیفیت مختص به خود بهره‌مند است. فرمان کوچک‌تری دارد. دکمه کوچک و قرمزرنگ استارت روی فرمان حس اصالت خاصی را به آن بخشیده است.

حالت موردنظر خود را بین wet mode (حالت مخصوص شرایط خیس)، Sport (اسپرت)، Race (مسابقه)، CT off و حالت ترسناک ESC off *** انتخاب می‌کنیم. برای این بررسی با Race شروع می‌کنیم، اگر می‌پرسید چرا؟! خوب پاسخ این است که چرا نه؟! وقتی حالتی با نام Race وجود دارد حتماً باید آن را امتحان کرد. درکنار این حق انتخاب، امکان انتخاب جداگانهٔ سفتی دمپرها هم وجود دارد که به‌وسیلهٔ یک کلید شناور تعبیه‌شده بر روی فرمان امکان‌پذیر می‌شود؛ ما دمپرها را بر روی حالتی مخصوص جاده‌های پردست‌انداز قرار دادیم – پیام مترجم: خواهشمندم که پردست‌انداز اروپا را با پردست‌اندازهای کشور عزیزمان مقایسه نکنید! –

آنچه از این پس رخ می‌دهد تجربهٔ یک GT نیست… حتی تجربهٔ یک Super-GT هم نیست. ۸۱۲ Superfast پا را فراتر از این‌ها گذاشته است؛ این فراری در یک جمله بسیار دقیق، چابک و وحشی است. از هر لحاظ که بگویید یک سوپراسپرت است. در حقیقت عطش این خودروی برای به رخ کشیدن عملکردش، نحوهٔ پیچیدنش، آواز شروع و نوع توقفش و در نهایت تعویض دنده‌هایش باعث می‌شود برخی سوپراسپرت‌ها سر را در گریبان خود فرو ببرند. شاید آونتادور که واقعاً شبیه یک گاو وحشی ترسناک و عصبانی است ظاهری سریع‌تر داشته باشد اما احساس سنگینی و پهن‌بودن و منظم‌بودن را از خود به راننده منتقل می‌کند. درحالی‌که سوپرفست این‌گونه می‌نماید که علاوه بر چابک بودن حتی نیمی از انتظاراتی را که آونتادور از راننده‌اش دارد، ندارد. فناوری خارق‌العاده این خودرو در افزایش هیجان بسیار تواناست و اصلاحات انجام گرفته در آن به‌منظور کمک کردن به راننده به بسیاری از رانندگان تست خودرو اجازه داده است تا با توجه به اقتضای شرایط به انتخاب حالت راندمان خود بپردازند. رانندگان این خودرو باید بتوانند در شرایط سخت سریع تصمیم‌گیری کنند حتی در حالت مطمئن Race. از حق نگذریم ۸۱۲ Superfast خوب می‌داند که چطور راننده‌اش را به وجد آورد… .

سوپرفست به سرعت اثبات می‌کند که خودرویی محکم است و اصلاً دمدمی مزاجی نیست. دنده‌کشی‌ها کوتاه هستند و پاسخگویی سیستم سوخت‌رسانی بسیار مناسب و لحظه‌ای است، طوری که هربار که به ماشین دستوری می‌دهید، بیش از آنچه نیاز دارید را به شما می‌دهد. صندلی‌های عقب ۸۱۲ به اندازهٔ مدل F12 TDF ناکارآمد نیستند اما آن تجربهٔ دینامیک و متعادل خودرویی چون… ۹۱۱ GT3 را ندارند. برخی مواقع راندمان عجول و سریع سوپرفست حس نالازم اورژانسی بودن شرایط را القا می‌کند. انگار خودرو می‌خواهد جایی برود، هرجا، مهم نیست کجا… فقط باید تا آنجا که می‌تواند با سرعت و عصبانیت به مقصد برسد.

اشتیاق چیزی است که زیر کاپوت این زیبایی مارانللویی به انجام وظیفه می‌پردازد و پس از استفاده، آن اشتیاق را به رانندهٔ خود انتقال می‌دهد. خوشبختانه این پروسه چندان طولی نمی‌کشد. پس از آنکه به طرز ناخودآگاه دستورات راننده به فرمان عادی‌تر و آرام‌تر می‌شوند، خودرو نیز به جنگ خود با سطح جاده پایان می‌دهد و بر روی آن شناور می‌شود. هر آنچه دستور شما باشد، چه در سر پیچ‌ها و یا مسیر مستقیم، سوپرفست با انجام یک سری بهبود کوچک و آرایش دینامیکی زیبا بر روی فرمان شما، آن را انجام می‌دهد.

این مسائل باعث شدند که طبیعت ترسناک ۸۱۲ Superfast در طول زمان و با کسب تجربه رشد کند؛ تا جایی که به هیجان و شوق تبدیل شود. پس از مدتی رانندگی، کم‌کم تلاش کمتری برای مهارکردن ۸۱۲ لازم است، هرچند که ۷۸۸.۵ اسب بخار همچنان نیازمند بهبود دقت رانندگی است.

سرعت فرمان‌پذیری این دستگاه پرسرعت، تصحیحات و بهبودهایی که فراری در دیفرانسیل الکترونیکی آن لحاظ کرده و پشتیبانی درست و مناسب راننده باعث می‌شوند که لحظات با سرعتی بیش از سرعت خودرو جای خود را به یکدیگر بدهند، درحالی‌که هر لحظه باعث ایجاد شورونشاطی بیش‌ازپیش می‌شود.

هنگامی‌که از سوپرفست هر آنچه را که در توان دارد مطالبه کنید، خواهید یافت که این خودرو واقعاً حیرت‌انگیز است. موتور آن یک ستارهٔ پرقدرت اما کنترل‌شونده است؛ در این میان اگر بگوییم که این خودرو تنها با یک موتور V12 وحشی و قدرتمند تعریف می‌شود، اشتباه کرده‌ایم. درست است که شما از صدای واضح و زیبای آن لذت خواهید برد اما سیستم‌های پشتیبان این خودرو نظیر جعبه‌دنده، فرمان‌پذیری، فنربندی و روش پاسخ‌دهی خودرو به کوچک‌ترین فرامین شما آن هم با دقتی باورنکردنی، هرگز نخواهد گذاشت که این لذت تنها به نام موتور V12 تمام شود. این سیستم‌ها یکپارچه کار می‌کنند تا بهترین تجربه را در اختیار کاربر خود قرار دهند. اگر قیمت‌های پیشین فراری را درنظر بگیرید و سپس نگاهی به موتور V12 و ۶.۵ لیتری بی‌نظیر ۸۱۲ بیاندازید، خواهید گفت که مبلغ ۳۶۵ هزار دلار برای آن منصفانه به نظر می‌رسد. حقیقت این است که ۸۱۲ Superfast چیزهای زیادی دارد تا خود را تبدیل به کالایی ارزشمند و به‌صرفه کند.

این دو رقیب، خودروهایی هستند که دریای میان تفکر و فلسفهٔ دو شرکت مختلف نشان می‌دهند. DBS با اختلاف زیادی زیباتر و آرام‌تر و راحت‌تر است. ۸۱۲ Superfast نیز با قدرت، پاسخگویی و سرعت بی‌مانندش شناخته می‌شود. انتخاب میان این دو خودرو واقعاً به این مهم برمی‌گردد که شما از یک خودرو GT چه می‌خواهید؟! یک گرندتورر با امتیاز ۱۱ از ۱۰ یا سوپراسپرتی که با موتور خود مسیرها را درمی‌نوردد… .

در مورد خودمان باید بگوییم که نمی‌توانستیم از تجربه‌کردن خشم پرسروصدا و حس چابکی موجود در ۸۱۲ Superfast دل بکنیم. شاید این خودرو شخصیت و کاراکتر کمی را از گذشتگان موتور جلوی خود به ارث برده باشد اما کاریزما، جذابیت، هوش، هیجان و تجربهٔ فراموش‌نشدنی این خودرو، به معنای واقعی آنچه را که از یک فراری واقعی برمی‌آید برای هر نوع راننده‌ای روشن می‌سازد… .

 

آنچه را که پسندیدیم:

  • آستون‌مارتین DBS Superleggera: طراحی بی‌نظیر- گشتاور عالی- قوای محرکهٔ روان- سرعت بالا
  • فراری ۸۱۲ Superfast: بهترین موتور دنیا- دینامیک لذت‌بخش- صدای عالی- سواری خوب

 

آنچه مورد پسند ما نبود:

  • آستون‌مارتین DBS Superleggera: احساس سنگین بودن- نبود استعداد موجود در DB11 AMR
  • فراری ۸۱۲ Superfast: فرمان‌پذیری چرخ‌های عقب- کیفیت کابین

 

 

مشخصات فنی ۲۴ سیلندر و ۱۵۰۳ اسب بخار قدرت…:

*Ferrari 812 SuperfastAston Martin DBS Superleggera
بدنه۲ درب- ۲+۲ نفر سرنشین۲ درب- ۲+۲ نفر سرنشین
قوای محرکه و جعبه‌دنده۶.۵ لیتری V12 ۷-سرعته دوکلاچه۵.۲ لیتری V12 توئین توربو ۸-سرعته خودکار
قدرت۷۸۸.۵ اسب بخار در ۸۵۰۰rpm۷۴۲ اسب بخار در ۶۵۰۰rpm
گشتاور۷۱۸Nm در ۷۰۰۰rpm۹۰۰Nm در ۱۸۰۰rpm تا ۵۰۰۰rpm
وزن۱۶۳۰Kg۱۶۹۳Kg
فاصلهٔ محوری۲۷۲۰mm۲۸۰۵mm
ترمزها۳۶۰mm کربن-سرامیک ۴ پیستونه۳۶۰mm کربن-سرامیک ۴ پیستونه
قیمت۳۶۵ هزار دلار۲۹۵ هزار دلار
نمره از ۵۵۴

 

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

HTML محدود

  • You can align images (data-align="center"), but also videos, blockquotes, and so on.
  • You can caption images (data-caption="Text"), but also videos, blockquotes, and so on.
7 + 7 =
Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.