واقعاً کسی که RACE را به عنوان نماد فراری در بورس پیشنهاد کرده، خلاقیت بینظیری را از خود نشان داده است؛ چیزی که مطمئناً برای برخی از علاقهمندان که در بازار بورس حضور دارند، بسیار جالبتوجه خواهد بود. پس از عرضه اولیه سهام در سهشنبه ۲۰ اکتبر سال جاری میلادی، ارزش بازار فراری در به میزان ۸۹۳ میلیون دلار در بورس سهام نیویورک افزایش یافت. در این مرحله، تعداد ۱۷/۲ میلیون سهم، هر کدام بهارزش ۵۲ دلار در بالاترین سطح برآورد قیمت عرضه شدند.
اینکه چه آیندهای در انتظار این سهام خواهد بود، بستگی زیادی به گردشهای نرمال بازار بورس و پایداری فراری در چرخه عرضه اولیه سهام دارد؛ چیزی شبیه به شروع اولیه سباستین فتل و سپس برگشت به تیم تدارکات فرمول یک فراری.
سرجیو مارچیونه (Sergio Marchionne)، مدیرعامل فیات کرایسلر اتومبیلز (FCA) جدایی و استقلال این برند افسانهای مسابقات و لوکس را به عنوان بخشی از برنامهای درنظر گرفته که طی آن قرار است با رشد ارزشی حدود ۴۸ میلیارد دلار، FCA بتواند با سرمایهگذاریهای بیشتر، رکورد فروش کلی خود را به ۷ میلیون وسیله نقلیه در سال برساند. سهام به فروش رسیده در مرحله اول، حدود ۱۰ درصد کل فراری بودهاند. خانواده «فراری» مالک ۱۰ درصد از سهام این کمپانی هستند و ۹۰ درصد دیگر متعلق به FCA است؛ البته پس از عرضه اولیه سهام، این میزان به ۸۰ درصد کاهش مییابد. «مارچیونه» در اجتماعاتی در لندن و نیویورک در این ماه، اینچنین در مورد فراری سخن گفته است:
فراری مقاومت خود را در برابر رکودهای اقتصادی ثابت کرده است. در حالی که در فاصله سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۰ با رکود اقتصادی مواجه بودیم، این موضوع هیچ تأثیری بر آمار فروش فراری نگذاشت.
وی این سخنان را در مقایسه فراری با برندهای فشن و مُد، مانند «پرادا» و «هِرمس» و در گفتگو با تحلیلگران و سرمایهگذاران سازمانی گفته است.
میزان بدهیهای فیاتکرایسلر بیشتر از نقدینگی آن است و شاید تنها کمپانی معتبری است که چنین شرایطی دارد. این موضوع بیشتر به خاطر آن است که «مارچیونه»، بلافاصله وامهای دولتی دریافتی از ایالات متحده و کانادا را پرداخت کرده است؛ وامهایی که کرایسلر را در سالهای بحران اقتصادی که از ۲۰۰۸ آغاز شده، سر پا نگه داشت و در همین حال، این کمپانی را به بنیاد سلامت کارگران اتومبیل در امریکا متعهد میکرد.
این روزها، بیشتر از آن که عنوان FCA با کمک حروف اختصاری از فیات و کرایسلر شایسته نام کمپانی باشند، شاید بهتر است آن را JFA، جیپ فراری اتومبیلز بنامیم. آمار فروش جهانی برند جیپ در سال گذشته میلادی برای اولین بار از مرز یک میلیون دستگاه عبور کرد و پیشبینی میشود که امسال بتواند ۱/۲ میلیون دستگاه خودرو بفروشد. این در حالی است که فیات پس از تصاحب کرایسلر در سال ۲۰۰۹، هنوز یک پلتفرم جدید و اختصاصی برای جیپ عرضه نکرده است (پلتفرم جدید رنگلر با استفاده گسترده از آلومینیوم، در حال گذراندن مراحل توسعه خود است). رشد گسترده آمار فروش جهانی جیپ موجب شده بحثهای مربوط به هزینه و سود این برند به کناری بروند و تحلیلگران والاستریت، ارزش جیپ را پس از «جداییِ فراری» برابر ۶۰ درصد کلّ کمپانی تخمین بزنند. فقط تصور کنید که از میان تمام کمپانی فیات کرایسلر، ۶۰ درصد ارزش فقط مربوط به ۶ وسیله نقلیه آن باشد.
«مارچیونه» فکر میکند که فراری پتانسیلی همانند جیپ دارد. بر این اساس، وی در نخستین گام قصد دارد تا تولید جهانی فراری را از ۷ هزار دستگاه کنونی به ۱۰ هزار برساند. مسلماً فراری دوست ندارد زمان و هزینه زیادی را برای اینکه مبادا یک مشتری بالقوه به سراغ یک لامبورگینی یا یک پورشه برود، از دست بدهد و به همین خاطر یک لیست انتظار برای فراریهای جدید درنظر گرفته است. ضمن اینکه این نکته را هم باید در نظر گرفت که فراری نیز به مانند جیپ به عنوان یک نماد جهانی، در هر بازاری که وارد شود، به گرمی استقبال خواهد شد. افزایش آمار فروش جیپ و فراری و در عین حال، گسترش بازار آلفا رومئو و مازراتی در چین، هند و خاورمیانه، از جمله اولویتهای اصلی برنامه «مارچیونه» هستند.
از نظر بازار محصولاتی نظیر کولهپشتی، دوچرخههای سطح بالا، کلاه، کالسکه، ژاکت، سیستم صوتی و امثال آن، باز هم افراد بیشتری به سراغ برندهای جیپ و فراری میروند؛ چیزی که نمیتواند در مورد کرایسلر و لانچیا صدق کند. «مارچیونه» میگوید:
«جیپ» تاجِ سر کرایسلر است.
وی همچنین در برنامه عرضه اولیه سهام به تحلیلگران و سرمایهگذاران افقهای بلندی را پیشروی نفوذ برند فراری دیده است. البته در عین حال، تحلیل افرادی مانند دنیس کین (Dennis Keene) مشاور بازاریابی «لسآنجلس» را هم باید درنظر گرفت که میگوید:
امیدوارم که او (مارچیونه) به اینکه مدلهای نمادین گذشته چگونه موجب درخشش این برند شدهاند، توجه کافی را داشته باشد. اینکه بخواهید از «پرادا» و «هرمس» تقلید کنید، کار خوبی است، ولی اگر مسیر را اشتباه بروید، عاقبت مجبور میشوید مانند «کریستین دیور» و «جِیگر» محصولات خود را با تخفیف به فروش برسانید.
همچنین «مارچیونه» به دنبال ادغام یا یک «شراکت متحد» با جنرالموتورز است. ولی در عین حال، به دنبال هر پیوند و زندگی مشترکی است که بتواند هزینههای تکنولوژی و توسعه محصولاتش را کاهش دهد. شاید یک «فراریِ» جا افتادهتر در بازار و یا حتی فروش یک بخش از این برند لوکس، بتواند فیات کرایسلر را در کنار شریک آیندهاش قرار دهد.