خب این یک خبر فوری نیست اما همراه ما باشید زیرا چیزهای جالبی نه تنها برای یک درصد جامعه که میتوانند بوگاتی شیرون را بخرند بلکه برای همه ما وجود دارد. خب این میزان اسب بخار نیازمند سوخت بسیار زیاد برای سیر کردن پیشرانه ۱۶ سیلندر ۸ لیتری کواد توربو میباشد!
در واقع ما از اینکه آژانس حفاظت محیطزیست آمریکا تمایل به تست این هایپرکار داشته احساس جالبی داریم زیرا میدانیم فردی که سه میلیون دلار برای چنین خودرویی میپردازد اصلاً علاقهای به این چیزها ندارد و حتی اگر علاقهای هم داشته باشد، قطعاً هزینه سوختش را دارد. خب شیرون در بزرگراه مصرف ۱۶.۸ لیتر در هر صد کیلومتر، در شهر مصرف ۲۶.۱ لیتر در هر صد کیلومتر و بهصورت ترکیبی مصرف ۲۱.۴ لیتری دارد.
در حقیقت وقتی این را در نظر بگیرید که شیرون چه تواناییهایی در شتاب گیری و حداکثر سرعت دارد، این اعداد را چندان بد نخواهید یافت. در مقام مقایسه باید گفت فراری F12tdf که قدرت بسیار کمتری دارد تنها در سیکل ترکیبی مصرف بهتری داشته و لامبورگینی آونتادور نیز وضعیتی مشابه دارد.
خب این خودرو در برابر آمریکاییهای خوشاشتها چه وضعیتی دارد؟ به اوایل سالهای ۲۰۰۰ برویم و در آن خواهید دید که کادیلاک اسکالید ۲۰۰۲ همان مصرف بزرگراهی ۱۶.۸ لیتری داشته و در شهر نیز ۲۳.۵ لیتر سوخت نوش جان میکند. اگر فکر میکنید داج وایپر ۸.۴ لیتری سوخت را میبلعد درست فکر میکنید؛ اما مصرف سوخت آن اندکی بهتر از شیرون است.
خب بله از نظر فنی مصرف سوخت ترکیبی شیرون بدتر از خودروهای یاد شده است اما اختلاف اندکی در این میان وجود دارد. از طرف دیگر شاهد پرفورمنس استثنایی شیرون هستیم که حتی قابلمقایسه با خودروهای زیادی نیست بنابراین این مصرف سوخت توجیه میشود.
با تغییر جهت خودروسازان به محصولات هیبریدی و الکتریکی، شیرون میتواند آخرین هیولای احتراق داخلی باشد. البته که این خودرو مصرف سوخت بدی دارد اما با این مصرف سوخت کاری را انجام میدهد که اکثر خودروها نمیتوانند انجام دهند.