چندی است که ساندرو، هاچبک ارزانقیمت رنو توسط سایپا وارد کشور شده و در دو گونه دستی و خودکار عرضه میشود. طی این مدت فروش آن در کشور تقریباً موفق بوده و هر روز بیشتر از دیروز در سطح شهر به چشم میخورد. همین عوامل و نیز رغبت یکی از مالکان موجب شد که اخیراً چند ساعتی را به آزمایش و بررسی عملکرد آن بگذرانیم و سنگهایمان را با هم وابکنیم. آنچه در پی میخوانید حاصل یک آزمون سخت نیمروزه است.
نمای بیرونی در اولین برخورد (و احتمالاً در تمامی برخوردهای آینده!) به این نتیجه میرسید که ساندرو هیچ چیز خاصی برای جلب توجهتان ندارد. در قسمت جلو، چراغهای بزرگ به همراه سپر کاملاً ساده و جلوپنجره مشکیرنگ که نشان زیبای رنو در مرکز آن نقش بسته، نمایی کاملاً معمولی را رقم زدهاند. همین توصیف در مورد رخ جانبی نیز صدق میکند. لاستیکها کمی کوچکتر از حد انتظار مینمایند (که شاید شما را به یاد شاهکارهای چینی موجود در کشور بیندازد). دربها حجم خاصی نداشته و هماهنگی معقولی با پنجرههای نسبتاً بزرگ دارند. شاید اگر برآمدگی پلهمانند بالای رکاب جانبی (پایینترین نقطه دربها) نبود، یکنواختی در این ناحیه چشم را اذیت میکرد.
به عقب که میرسید، بیش از هر چیز دو چراغ ایستاده میبینید که قسمت اعظمشان به رنگ قرمز بوده و همانند چراغهای جلو، گرافیک سادهای دارند. شیشه عقب با حاشیه سیاهرنگ و برفپاککن بزرگ خود، نهتنها در بهبود نمای این قسمت نقش مثبت داشته، بلکه دید بسیار خوبی را مخصوصاً هنگام رانندگی فراهم میکند. نشان رنو و نوشتههای Renault، Sandero و ۱.۶ AT در سه ناحیه درب صندوق بار به چشم میخورند. زیر این قسمت، سپر بسیار سادهای تعبیه شده که شاید تنها نکته قابل بیان آن، وجود یک چراغ خطر شبنمای قرمزرنگ در پایینترین نقطه سمت چپ باشد.
در مجموع، نمای بیرونی ساندرو بسیار معمولی، به دور از هرگونه جذابیت و محافظهکارانه طراحی شده و نسبت به مدلهای موجود در بازار (بینالمللی) بسیار ضعیفتر است.
فرمان خوشدست بوده و علاوه بر اهرمهای معمول در دو طرف، مجموعهای کوچک در سمت راستِ خود پنهان کرده که میتوانید از طریق آن عملکردهای اولیه سامانه صوتی را کنترل کنید؛ البته به نظر میرسد محل قرارگیریاش طوری است که استفاده حین رانندگی آن هم بدون پرت شدن حواس، بعید خواهد بود.
نشاندهندههای پشت فرمان ساده و معمولیاند و تنها اطلاعات اولیه را نشان میدهند. دو دایره بزرگِ دورسنج و سرعتسنج و نمایشگر رنگی و هشدارهای فنی، تمام چیزی است که در این بخش مشاهده میکنید. اعداد و ارقام به راحتی خوانده میشوند، اما شدت نور صفحه بسیار کم است و در روز روشن برای مشاهده اطلاعات چراغها و کمربندها که داخل دوایر بزرگ جای گرفتهاند، مشکل ایجاد میکند؛ بهطوریکه شخصاً در همان روز روشن نتوانستم وضعیت چراغها از این مجموعه را دریافت کنم!
رانندگی و سواری پس از بستن کمربند و تنظیم ارتفاع صندلی، سوییچ کاملاً ساده و بینشان ساندرو را در جایش قرار داده و میخواهم استارت بزنم که گیر کردنهای پیاپی و عدم باز شدن سریع فرمان آزارم میدهد. بالاخره موفق میشوم و پیشرانه با صدای زیادی که کاملاً مشابه خودروهای (مثلاً) وطنی است بکار میافتد.
طی همین چند ثانیه، دید بسیار خوب به اطراف از تمامی جهات و روشنی اتاق توجهم را جلب میکند. در بدو شروع به حرکت، سفتی فرمان مرا به یاد پیکان میاندازد که چرخاندن فرمانش بهخودیخود فعالیت بدنی محسوب میشد. علیرغم اینکه همکارم معتقد است فرقی با تندر ۹۰ ندارد، اما بنده به یاد دارم که حتی در سفر طولانیمدت جادهای با تندر ۹۰ هرگز چنین مصافی با فرمان نداشتم! میدونیها نیز کم از فرمان ندارند.
نهتنها فشار زیادی میطلبند بلکه اصلاً اطلاعات مناسبی از وضعیت خودرو و پیشرانه به دست نمیدهند. در مورد میدونی گاز وضعیت بدتر است؛ انگار از پیش حفظ کردهاید که برای حرکت باید فُلان میدونی را بفشارید و همین کار را میکنید، نه اینکه عملکرد آن به شما نشان دهد که این، میدونی گاز است.
صدای خروجی از پیشرانه در همه حال بسیار زیاد بوده و باز هم همانند خودروهای وطنی در درازمدت قطعاً خستهکننده ظاهر میشود. حتی به جرأت میتوانم بگویم بنابر تجارب شخصی، صدای ورودی به اتاق ساندرو از پارس مدل ۹۴ هم بیشتر است. جعبهدنده تعویضها را تقریباً بیسروصدا انجام میدهد اما گنگی عملکردش آزاردهنده مینماید. در حالت عادی، با فشردن میدونی گاز دو اتفاق میافتد: اگر میدونی را تا انتها پایین ببرید دور پیشرانه تا حداکثر ممکن بالا میرود و دنده در آخرین دور سبک میشود، اما اگر تا حدود ۷۰-۸۰ درصد پایین ببرید، تعویض بسیار معمولی و منطقی انجام میشود. در هیچیک از حالات، کم شدن دنده سریع نیست و با تعلل محسوسی صورت میگیرد.
هنگام شتابگیریها اولین چیزی که بیشتر شد سروصدای خودرو بود! دورگیری پیشرانه و افزایش سرعت آنقدر آرامش و طمأنینه دارد که ناخودآگاه شیرفهم میشوید هدف از تولید ساندرو، عملکردهای خوب فنی و امثالُهم نبوده است.
در چند تلاشی که برای ثبت شتاب اولیه حدودی داشتیم، بهواسطه نبود فضای باز کافی، نتوانستیم به سرعت ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت برسیم. اما در عوض، با ترمز گرفتن در سرعتهای ۸۰ یا ۹۰ کیلومتر بر ساعت، سامانه ABS با نیروی قابل قبولی (و البته صدای بسیار واضحی) وارد مدار میشد و ساندرو را مجبور به توقف میکرد. در کل افزایش ناگهانی سرعت در وضعیت خودکار امری دستنیافتنی است اما کاهش ناگهانی آن، شدنیتر مینماید.
در همین اثنا، عملکرد سامانه تهویه در کمترین قدرت و خنکترین وضعیت، به حدی بود که در گرمای ظهر و بعدازظهر تهران، اتاق نه گرم بود و نه سرد؛ دما دقیقاً در نقطه مرزی بین این دو قرار داشت. با قرار دادن سوییچ در نقطه دوم و افزایش شدت، هوا کمی به سمت خنک بودن رفت. پس از چند ساعت و نزدیک شدن به انتهای آزمایش، دمای اتاق مناسب و خنک بود، اما به حد انتظار نمیرسید.
طول / عرض / ارتفاع / فاصله بین دو محور (میلیمتر): ۴۰۲۰ / ۱۷۴۶ / ۱۵۳۴ / ۲۵۸۸ وزن خالص (کیلوگرم): ۱۱۴۶ مصرف سوخت: ۸.۳ لیتر در ۱۰۰ کیلومتر ترکیبی حجم مخزن سوخت: ۵۰ لیتر ابعاد رینگ و لاستیک: ۶۵/۱۸۵ – رینگ ۱۵ اینچی آلومینیومی پیشرانه: ۴ سیلندر خطی با ۱۶ سوپاپ حجم پیشرانه: ۱۵۹۸ سیسی بیشینه قدرت: ۱۰۵ اسب بخار در ۵۷۵۰ دور بر دقیقه سقف گشتاور: ۱۴۰ نیوتنمتر در ۳۷۵۰ دور بر دقیقه جعبهدنده: ۴ سرعته خودکار حداکثر سرعت: ۱۷۰ کیلومتر بر ساعت شتاب ۰ تا ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت: ۱۱.۵ ثانیه (طبق اعلام شرکت سایپا!) فرمان: دنده شانهای، مجهز به تقویتکننده هیدرولیکی (!) سامانه تعلیق (جلو/عقب): مستقل مکفِرسون با بازوی جناقی / پیچشی با مقطع H و فنر مارپیچ ترمزها (جلو/عقب): دیسکی تهویه شونده / کاسهای قیمت در بازار ایران: حدود ۴۹ میلیون تومان